اكثر والدين به رغم همه تلاشهايي كه براي برطرف كردن نيازهاي مادي فرزندانشان انجام ميدهند همچنان از تربيت آنها ناراضياند و به دنبال راهحلي براي به دست آوردن اقتدار از دست رفتهشان و مديريت و تربيت صحيح فرزندان هستند.
يكي از نكات قابل توجه اين است كه والدين بيشتر سعي در تأمين نيازهاي مادي و رفاهي فرزندان دارند و هميشه ميگويند كودك ما هيچگونه كمبودي نسبت به همسالانش ندارد پس چرا از ما حرفشنوي ندارد؟ واقعيت امر اين است كه اين تنها بخشي از تربيت فرزند است و بخش اعظم آن كاملاً ناديده گرفته شده است و نتيجه اين سبك تربيتي رايج، فرزندسالاري است كه در آن پدر و مادر اقتدار خود را از دست داده و فرزندان به ميل و سبك خود تربيت ميشوند. توصيههاي هشتگانه زير به شما در اين مسير كمك خواهد كرد.
گام اول: والدين قاطع و جدي باشيد
قدم اول تربيت كودك بايد از تغيير در خود والدين شروع شود. والدين بايد شخصيتي مقتدر و خودباورانه داشته باشند. اين يعني اينكه كودك اين قاطعيت، جديت و خودباوري والدينش را درك كند. تنها در اين صورت است كه والدين ميتوانند از پس لجبازيها و بهانهگيريهاي كودك برآيند. البته منظور خشونت نيست بلكه جديت و مصمم بودن است.
گام دوم: هرگز جلوي فرزندتان حرف همسرتان و شيوه تربيتياش را نقض نكنيد
والدين بسياري هستند كه اقتدار شخصيتي والد مقابل را به خاطر خصومت و لجبازي نقض ميكنند و متوجه اين مهم نيستند كه بزرگترين آسيب متوجه تربيت كودك است. به بيان سادهتر يكي از والدين در قبال كودك سختگيري خاصي ميكند يا اجازه انجام كاري را نميدهد اما والد مقابل در يك موضعگيري تصميم همسرش را در مقابل كودك نقض ميكند. در چنين شرايطي كودك ميآموزد كه هرگز «نه» مطلق يا اقتدار خاصي وجود ندارد و بالاخره يكي از والدين اجازه را خواهند داد.
راهكار ما براي والدين اين است كه هرگز اقتدار همسرشان را جلوي كودك نشكنند و او را سرزنش نكنند. به فرزندتان بگوييد پدرت يا مادرت حتماً صلاح تو را ميخواهد و حق تصميمگيري براي تو را دارد. تو حق گله و يا گريه نداري.
چند ساعت بعد وقتي با همسرتان تنها هستيد در مورد اين موضوع صحبت كنيد. سعي كنيد در تربيت فرزندتان با يكديگر هماهنگ شويد.
گام سوم: هرگز اجازه ندهيد فرزندان ميان والدين قضاوت كنند
اگر با همسرتان اختلاف يا مشاجره داريد حتي در چنين شرايطي سعي كنيد با هم هماهنگ باشيد و از فرزندتان بخواهيد كه دخالت نكند و شما را تنها بگذارد. اين نكته را والدين بايد جدي بگيرند كه هرگز از كودكان استفاده ابزاري نكنند و نخواهند كه بين آنها قضاوت كنند و اين را يك امتياز بدانند كه هميشه فرزند من از من طرفداري ميكند.
والدين از اين موضوع غافلند كه كودكان وقتي از يكي از والدين طرفداري ميكنند به اين معناست كه امتيازي را يا چيزي را از آن والد ميخواهند.
در واقع كودك به تناسب چيزي كه نياز دارد از والد، پدر يا مادر حمايت ميكند و به عبارت سادهتر باج ميخواهد.
گام چهارم: از فرزندانتان خواهش يا درخواست نكنيد بلكه امر كنيد
والدين بايد به اين نكته توجه كنند كه پيامهاي روشن و قاطعي را متوجه فرزندانشان كنند. به عبارت سادهتر بايد درخواست يا خواهش نكنند و درخواستشان به دور از ابهام و عدم قطعيت باشد تا كودك آن را دلبخواهي و اختياري تلقي نكند. وقتي والدين براي انجام كاري به جاي امر كردن از فرزندان خواهش ميكنند كودك چنين برداشت ميكند كه در انتخاب مختار است و بايد آنگونه كه ميپسندد عمل كند. راهكار پيشنهادي ما اين است كه وقتي امر ميكنيد با قطعيت منتظر انجام آن از طرف فرزندتان باشيد حتي اگر طول بكشد.
گام پنجم: براي فرزندانتان الگوي رفتاري باشيد
والدين زماني كه از فرزندانشان انتظار عمل خاصي را دارند ابتدا بايد خود عامل باشند. چگونه ميتوان انتظار داشت والديني كه خودشان دروغ ميگويند كودكانشان دروغ نگويند. كودكان از همان ابتدا از والدين الگوبرداري ميكنند. چيزي كه والدين از آن غافلند اين است كه كوچكترين حركات آنها زير ذرهبين نگاه فرزندانشان است و آنها عيناً از پدر و مادر خود تقليد ميكنند.
گام ششم: قوانينتان، چه تنبيه و چه پاداش تداوم داشته باشد
اگر والدين رفتار خاصي را از فرزندشان منع ميكنند و براي آن مجازاتي در نظر ميگيرند يا رفتاري را تقويت ميكنند و پاداش ميدهند علاوه بر اينكه هر دو والد بايد با هم هماهنگ باشند بايد آن تنبيه يا تشويق براي آن رفتار خاص هميشگي باشد، يعني به اين صورت نباشد كه دو بار تنبيه يا تشويق را بگيرد و چهار بار نگيرد. رعايت نكردن اين نكته قاطعيت والدين را زير سؤال ميبرد.
گام هفتم: به فرزندانتان عشق و احترام نثار كنيد
والدين براي اينكه بتوانند ارتباط و تعامل مطلوبي با فرزندانشان برقرار كنند لازم است به آنها عشق و احترام هديه كنند. به عبارت سادهتر اجازه صحبت كردن، نظر دادن و انتقاد كردن را به فرزندانتان بدهيد و به دقت به آنها گوش دهيد، حتي اگر عمل نميكنيد، آنها كاملاً دوست دارند ديده و شنيده شوند. اجازه دهيد فرزندانتان همزمان با بزرگ شدن و تربيت شدن عزت نفسشان هم رشد كنند و خودپذيرشي داشته باشند. در چنين شرايطي است كه فرزندانتان هم به شما گوش ميدهند و هم شما را تكريم ميكنند.
گام هشتم: زماني كه در مورد رفتار فرزندتان قضاوت ميكنيد نيمه پر ليوان را ببينيد
والدين عمدتا رفتارهاي اشتباه فرزندانشان را ميبينند، نه مواردي را كه فرزندان آنها را درست انجام ميدهند. وقتي كودكان كاري را حتي نصفه و نيمه انجام ميدهند انتظار ديده شدن، تشويق و تحسين از سوي والدينشان دارند. فرزندان بايد ديده شده و تشويق شوند. اگر ديده نشوند آن رفتارخوب را ديگر انجام نميدهند. به عبارتي ميتوان گفت رفتار خوب در آنها خاموش ميشود.