نعمت
آدرس وبلاگ تحلیلی-تحقیقی اسjاد علی اکبر داراب کلائی vareson-asia98-ir


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 94
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 126
بازدید ماه : 1517
بازدید کل : 235167
تعداد مطالب : 1056
تعداد نظرات : 314
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وب ارایه دهنده انواع ابزار وبمستر و...

نعمت

اهميت توجه به نعمتها

در حقيقت انگيزه توجه به نعمتهاي خداوند بخاطر پنج هدف است كه عبارتند از : 1) شكرگزاري 2)هدايت 3) تفكر 4) تسليم در برابر دعوت حق 5) تذكر و يادآوري . بدون شك همه اين موارد با هم پيوند دارند انسان ابتدا تفكر و انديشه ميكند هر وقت فراموش كرد يادآوري مي نمايد . بدنبال آن حس شكرگزاري در مقابل بخشنده نعمتها در او پيدا مي شود ، سپس راه هدايت براي وي نمايان مي گردد و سرانجام در برابر فرمانش تسليم مي گردد و به اين ترتيب هدف هاي پنج گانه فوق حلقه هاي تكامل زنجيره اي انسانند كه بدون شك اگر اين مسير بطور صحيح پيموده شود نتايج پر باري دارد .

برشمردن اين نعمتها گاهي به صورت جمعي و گاهي به صورت انفرادي مي باشد ، اگرچه خداوند در بابر نعمت هايي كه به ما مي بخشد نياز به شكرگزاري ندارد و اگر دستور به شكرگزاري داده بخاطر بعد تربيتي انسان است .

شكرنعمت هاي خداوند سه مرحله دارد : 1) بفهميم كه بخشنده نعمت كيست ؟   2 ) زبان است كه از طريق گفتار مي توان نعمت هاي خداوند را يادآور شد . 3 ) در مقام عمل است يعني هر نعمتي براي چه هدفي خلق شده است و خداوند به چه دليل آن نعمتها را خلق كرده است .

در اكثر قريب به اتفاق قرآن و به ويژه سوره الرحمن تذكر و يادآوري به نعمت هاي خداوند آمده است به همين جهت از يك طرف با لفظ (( الرحمن )) شروع مي شود كه رحمت است و از طرف ديگر مكرر مانند يك ترجيع بند 31 بار آيه (( فباي الاء ربكما تكذبان )) ذكر شده است كه مخاطب آن جن وانس است ، پس به كداميك از نعمتهاي خداوند تكذيب مي كنيد ؟ يعني كداميك از نعمتهاي خداوند را مي توانيد انكار كنيد ؟ در واقع نعمت هاي خداوند را چه ذهنا و چه فكرا و چه عملا هيچ وقت انكار نكنيد و هميشه به نعمت هاي خداوند توجه كنيد .

برشمردن نعمت هاي خداوند در آيات الهي هم مكرر ياد وتذكر داده شده است ، بخاطر منت گذاري و كسب وجهه و مانند اينها نيست كه خداوند برتر و بالاتر از همه است بلكه به سبب طريق روشن و هدايت در مسير برنامه هاي سازنده تربيت است . برنامه هايي كه انسان را به مرحله تكامل چه از نظر معنوي و چه از نظر مادي برساند . در قرآن در آخر برخي آيات اين جمله آمده است : ((لعلكم تشكرون ، لعلكم تهتدون ، لعلكم يتفكرون ،لعلكم تسلمون ، لعلكم تذكرون ))                  راستي چرا خداوند به ما چشم داده است ؟ چرا نعمت شنوايي و گويايي بخشيده است ؟ چرا به ما دست و پا داده است ؟ و چرا ...  . آيا جزاين بوده كه عظمت خداوند را در جهان ببينيم و راه زندگي را بشناسيم و با اين نعمتها در مسير تكامل قرار بگيريم ، حق را درك كنيم و از آن دفاع كنيم ؟

اگر اين نعمتهاي خداوند را در مسير واقعي خودش مصرف كنيم در واقع اين همان شكر عملي است .

سرانجام كفران نعمت ها :

خداوند در سوره ابراهيم آيات 28 تا 30 مي فرمايد :

(( الم تر الي الذين بدلوا نعمت الله كفرا و احلوا قومهم دار البوار * جهنم يصلو نها و بئس القرار * و جعلوالله اندادا ليضلوا عن سبيله في تمتعوا فان مصير كم الي النار .))

( آيا نديدي كساني را كه نعمت خدارا به كفران تبديل كردند و جمعيت خود را به نيستي و نابودي كشاندند ، دارالبوار همان جهنم است كه آنها در آتش آن وارد مي شوند و بد قرار گاهي است و...)

تعصب كوركورانه و نپذيرفتن وجود پيامبر (ص) و هدايتگري صالحان و دوري از آنها باعث كفر آنها شده است . در عصر كنوني ما با پيشرفت علم و صنعت ، نعمتهاي خداوند به دست بشر مهار شده است و در مسير منافع بشر قرار گرفته است . اكتشافات علمي و اختراعات صنعتي چهره جهان را دگرگون كرده است و بارهاي سنگين از روي دوش انسانها برداشته است و بر دوش چرخ هاي كارخانه هاقرار گرفته است ، بخاطر تغيير اين نعمتهاي بزرگ مادي و معنوي به كفران نعمت و اسراف هاي بي مورد، برخي افراد جامعه را به انسانهاي طغيانگر ظالم تبديل كرده است .

علت ناسپاسي انسان ها :

1)     ناديده گرفتن نعمت هاي الهي 2) اسراف در زندگي تجملي 3) قناعت نداشتن در زندگي در بعد مادي 4) آرزوهاي طولاني و بي هدف 5) نداشتن الگوي خوب در زندگي 6) توجه و غرق شدن در هواي نفساني و تمايلات شهواني 7) داشتن دوستان ناباب و غير صالح 8) دوري از معنويت   9) بي توجهي به سفارش انبياء و ائمه (ع) 10) نااميدي از رحمت وعنايت خداوند در زندگي و كار روزمره 11) دوري از آموزه هاي ديني و اسلامي 12) غرور و خود ستائي انسان ها در نعمت

حضرت علي (ع) در حديثي شريف فرمودند : براي نعمت ها ، پيش از آن كه از شما جدا شوند ، همدمي نيكو باشيد زيرا نعمت ها مي روند و به نحوه رفتاري كه همدمش با آن كرده است گواهي مي دهند .

وظيفه مومن در برابر نعمت ها :

1)  شناخت نعمت هاي خداوند و آنها را مالك حقيقي نداند . 2) در باربر نعمت هاي خداوند بذل نعمت داشته باشد . 3) خودش سبب زوال نعمت الهي نشود . 4) استفاده صحيح از نعمت ها و آنها را در راه معصيت هزينه نكردن . 5) شكر نعمت ها سبب ازديادي آنها مي شود .

نمونه اي از نعمت هاي خداوند در قرآن كريم :

1) آسمان (( خلق السماوات ))  2) زمين (( والارض ))  3) چهارپايان (( والانعام ))  4) پوشش (( لكم فيهادف )) 5) گوشت (( منها تاكلون )) 6) جمال وزيبايي (( فيها جمال ))  7) هدايت  (( قصدالسبيل ))  8)  آب (( منه شراب ))9 ) مراتع (( فيه تسيمون ))   10)  ميوه ها (( ومن كل الثمرات )11) شب و روز (( و سخر لكم الليل و النهار )) 12) خورشيد و ماه ((والشمس والقمر ))  13) دريا و جواهرات دريايي (( سخر البحر ))  14) راه ها (( وسبلا ))  15) شير خالص (( كبنا خالصا ))   16) همسر (( من انفسكم ))  17) فرزندان و نوه ها  (( من ازواجكم ))  18) كوه ها (( من الجبال اكنانا ))

همنشين حضرت داود (ع) در بهشت :

 روزي حضرت داود (ع) در مناجاتش از خداوند خواست همنشين او را در بهشت به وي معرفي كند . از جانب خداوند ندا رسيد كه : (( فردا از دروازه شهر بيرون برو اولين كسي كه با او برخورد نمايي همنشين تو در بهشت مي باشد . روز بعد ، حضرت داود (ع) به اتفاق پسرش سليمان از شهر خارج شدند و پيرمردي را ديدند كه پشته هيزمي از كوه پايين آورد تا بفروشد . پير مرد كه متي نام داشت كنار دروازه شهر فرياد زد : كيست كه هيزم بخواهد ؟ يك نفر پيدا شد و هيزمش را خريد. حضرت داود (ع) پيش او رفت و سلام كرد و گفت : آيا ممكن است امروز مارا مهمان كني ؟  پيرمرد گفت مهمان حبيب خداست بفرماييد . پيرمرد با پولي كه از فروش هيزم به دست آورده بود مقداري گندم خريد وقتي آنها به خانه رسيدند، پيرمرد گندم را آرد كرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلوي مهمان هايش گذاشت . وقتي شروع به خوردن كردند ، پيرمرد هر لقمه اي كه به دهان مي برد ابتدا بسم الله الرحمن الرحيم و در آخر الحمدلله مي گفت و بعد از غذا دست به طرف آسمان بلند كرد و گفت : هيزمي را كه فروختم ، درختش را تو كاشتي و بزرگ كردي ، تو آن درخت را خشك كردي ، نيرو كندن هيزم را تو به من دادي ، مشتري را تو فرستادي كه هيزم ها را بخرد و گندمي را كه خورديم ، بذرش را تو كاشتي ، وسايل آرد كردن و نان پختن را نيز تو به من دادي ، در برابر اين نعمت ها من چه كرده ام ؟ پيرمرد اين حرف ها را مي زد و گريه مي كرد . داود (ع) نگاه معني داري به پسرش كرد ، يعني همين است علت اين كه او با پيامبران محشور مي شود .

انسان در برخورد با نعمت ها چهار حالت دارد :

1)      حسادت     2 ) بخل     3) ايثار     4) غبطه

انسان پيش خود مي گويد : حال كه ما فلان نعمت را نداريم ، پس ديگران هم نداشته باشند در نتيجه حسادت مي كند ، گاهي مي گويد ما برخوردار از اين نعمت باشيم اما ديگران نبايد برخوردار باشند در نتيجه بخل پيدا مي كند ، گاهي مي گويد ديگران از نعمت برخوردار باشند اگرچه به قيمتي كه ما محروم باشيم در نتيجه ايثار پيدا مي كند ، گاهي مي گويد ديگران از نعمت برخوردارند اي كاش ماهم بهره مند مي شديم در نتيجه غبطه پيدا مي كند .

نمونه اي از كفران نعمت :

رسول اكرم (ص) فرمود : در روزگار گذشته قوم دانيال نبي بر اثر كفران نعمت دچار قحطي شدند و كارشان به آدم خواري كشيد ، زن بچه داري به زن ديگري كه او نيز فرزند داشت پيشنهاد كرد كه فلاني بيا امروز من بچه خود را مي كشم و هردو نفر گوشتش را مي خوريم و روز بعد تو بچه ات را بياور و بكش تا هر دو او را بخوريم ، هر دو قبول كردند . زن اول كه خودش پيشنهاد دهنده بود از فرزندش دل كند و هردو نفر طفلش را قطعه قطعه كردند و خوردند ، نوبت بعد كه گرسنه شدند زن اولي به دومي گفت فرزندت را بياور و بكش ، زن دوم نپذيرفت و ازكشتن فرزند خود امتناع كرد و كارها آنها به دعوا كشيد و براي حكميت به دانيال نبي (ع) مراجعه كردند . دانيال نبي از شنيدن اين خبر خيلي سخت ناراحت شد و گفت: كار گرسنگي به اينجا كشيده است ؟ گفتند : بلي از اين هم سخت تر شده است . دانيال دست به دعا برداشت و از پيشگاه الهي درخواست تفضل و رحمت كرد و خداوند قحطي را برطرف كرد .





:: موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1569
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : سه شنبه 21 مرداد 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');