آدرس وبلاگ تحلیلی-تحقیقی اسjاد علی اکبر داراب کلائی vareson-asia98-ir


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 405
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 437
بازدید ماه : 1828
بازدید کل : 235478
تعداد مطالب : 1056
تعداد نظرات : 314
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وب ارایه دهنده انواع ابزار وبمستر و...

 

والدین باید نسبت به تربیت فرزندان خود حساس باشند زیرا اولین کانونی که انسان در آن قدم می‌گذارد کانون خانواده است و هیچ نهاد و مسئولی به اندازه والدین دلسوز فرزند ایشان نخواهد بود.

 



:: موضوعات مرتبط: جوانان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1305
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : سه شنبه 17 شهريور 1394

به این همه عریانی نگاه نکن:


می توانی باورکنی که جوان های جامعه امروز می توانند دیندارتر دانسته شوند حتی اگر به هزار دلیل بعضی کارهایشان اشتباه و گناه باشد...    

 مشاهده یک: عصر؛ یک پاساژ در یک جایی از شمال تهران....

 چشم هایت را که باز می کنی باورش سخت است؛ خانم ها با آرایش های غلیظ و حجاب هایی عجیب و غریب مشغول رفت و آمدند. موسیقی تندی در حال پخش است. دخترها و پسرها بی هیچ ابایی با هم شوخی می کنند و با هم دست هم می دهند. لباس ها عموماً برای جلب نظر ساخته شده اند و برای جلب نظر پوشیده شده اند. نمی توانی باور کنی که این جا تهران است. حتی نمی توانی بگویی این جا شبیه اروپاست.



:: موضوعات مرتبط: جوانان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1326
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : موعظه
ت : دو شنبه 27 بهمن 1393

مشکلات و معضلات جوانان در جامعه

جوانان و مشكلات آنان در جامعه

مقدمه

الحمد للَّه رب العالمين و الصلاة و السلام على سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعين

اسلام آخرين دين الهى و كاملترين برنامه زندگى براى كليه اقشار بشريت مى‏باشد. خداوند متعال براى دعوت به اين دين، حضرت محمد صلى الله عليه وسلم را برگزيد و او را بر ساير پيامبران فضيلت و برترى بخشيد. وقتى آنحضرت صلى الله عليه وسلم به رسالت و پيامبرى مبعوث گرديد نخستين گامى كه برداشت اين بود كه براى ابلاغ پيامهاى الهى افرادى را در نظر گرفت تا بوسيله آنها دعوت اسلام را به بندگان الهى برساند اغلب اين افراد نوجوان يا جوان بودند.

فاتحان بزرگ اسلام جوانان بودند

تاريخ گواهى مى‏دهد كه اغلب فاتحان نيرومند جوانانى بودند كه با نيروى اراده و ابتكار و استعانت از اللَّه فتوحات اسلامى را گسترش دادند »عقبه بن نافع« كه جوانى نيرومند و داراى عزم آهنين بود وقتى به كنار اقيانوس اطلس رسيد، اسبش را به دريا زد و چنين گفت:

»اللهم رب محمد لولا هذا البحر لفتحت الدنيا فى سبيل اعلاء كلمتك اللهم فاشهد«

پروردگارا اگر اين دريا در ميان راه مانع من نبود، حتماً براى سربلندى كلمه‏ات تمام جهان را فتح مى‏كردم. الهى تو خود گواه باش.

قتيبه باهلى :

قتيبه باهلى جوانى سرشار از اراده و ابتكار بود وقتى به سرزمين چين پا گذاشت يكى از همراهانش گفت »اى قتيبه! در سرزمين تركان پا گذاشته‏ايد، آيا مى‏دانيد كه حوادث و خطرهاى بزرگى در كمين است؟« قتيبه در حالى كه سرشار از نيروى ايمان و يقين بود پاسخ داد: »با توكل بر خدا به اين سرزمين آمده‏ام، اگر اجل فرا رسيده باشد، از ابزار و لشكر چيزى ساخته نيست.«

تاكيد رسول اكرم صلى الله عليه وسلم به صيانت دوران جوانى و قدردانى از آن

حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وسلم مى‏فرمايد: پنج چيز را قبل از پنج غنيمت بدانيد. زندگى را قبل از مرگ، جوانى را قبل از پيرى، توانگرى را قبل از نادارى، سلامتى را قبل از بيمارى، فراغت و فرصت را قبل از گرفتارى،

آن حضرت صلى الله عليه وسلم فرمودند: هفت نفر در روز قيامت در سايه عرش الهى در حالى كه هيچ سايه ديگرى نخواهد بود جاى مى‏گيرند. نخستين آنها پادشاه و زمامدار عادل است كه قانون اللَّه را بر زمين به اجرا مى‏گذارد

نفر دوم جوانى است كه دوران با شكوه جوانى را در عبادت و بندگى پروردگارش سپرى نموده است.

در اثرى ديگر آمده است: اگر پيرمردان عبادت‏گذار و جوانان فروتن و پرهيزگار و حيوانات علف خوار موجود نمى‏بودند، خداوند متعال حتماً بر اثر گناهان عموم مردم، آنها را به عذابهاى سختى گرفتار مى‏كرد.

تاريخ نشان مى‏دهد كه هر زمان قشر جوان با هر تعدادى كه بوده‏اند متحد و متفق شده و تصميم نيكويى گرفته‏اند حتماً باعث تحولى شگرف در جامعه شده و از خود يادگارى به جا گذاشته‏اند

جوانانى در كام دشمنان

امروز بسيارى از حركت‏هاى بى‏دينى و گروههاى انحرافى صرفاً به اين دليل بر خود مى‏بالند كه به نوعى توانسته‏اند با گرفتار ساختن چند نفر از جوانان در دام فريبشان، از آنها به نفع نظريات‏شان كار بگيرند و از بى خبرى شان سوء استفاده نمايند.

حربه دشمنان در نبرد با جوانان

دشمنان در سنگرهاى فكرى و فرهنگى چنان تلاش مى‏كنند كه لحظه‏اى آسايش ندارند. آنها پى برده‏اند كه از طريق جنگ با اسلحه و از بين بردن فيزيكى فرزندان مسلمان نه تنها نمى‏توانند  همه آنها را از بين ببرند، بلكه خشم و نفرتشان را عليه خود بر مى‏انگيزند طوريكه نسل‏هاى آينده طعم تلخ جنايات شان را هميشه به ياد خواهند داشت.

ابزارهاى جديد

اينجاست كه آنها بجاى جنگ گرم، جبهه جنگ سرد را اختيار كرده و از اهرمهاى فريبنده زير استفاده مى‏كنند.

1- ترويج اعتياد و پخش مواد مخدر، ترياك، هروئين، حشيش، تنباكو و غيره.

2- ترويج غناء و موسيقى و ساز و آواز و رقص و ترانه‏هاى مبتذل و تحريك آميز.

3- اشاعه فحشاء و بى حجابى و پخش كتابهاى ضد اخلاق و فليم‏هاى سكسى، و تشويق به مد پرستى و مد رنيسم.

4- بدبين ساختن نوجوانان به علماء و مساجد و مراكز و بزرگ جلوه دادن نكات ضعف بزرگان اسلام و علماء دين و امت. دشمان مى‏دانند كه با اجراى سياستهاى فوق درميان نسل جوان، آنها به عناصرى سست و بى حال و غير متعهد، بى هدف و بى‏تفاوت تبديل خواهند شد و به جاى اينكه رهسپار آموزشگاهها و دانشگاهها و مراكز علم و عبادت شوند، برعكس زينت بخش اماكن فساد شده و آواره و بى‏بند و بار خواهند شد.

توصيه دشمنان دين به نوكران و مزدوران خويش

يكى از بزرگان فرامانسونرى چنين مى‏گويد: برما لازم است براى پيروزى خود از زنان كار بگيريم هرگاه در ميان آنها فحشاء رواج داده شد، بدانيد كه لشكر دين نابود خواهد شد.

»علامه ناصح علوان« مفاد قرار داد 13 يهود را چنين نقل كرده است: ما بايد توده‏ها را از عمل و ابتكار باز داريم و البته اين بوسيله مشغول ساختن آنها به لهو و لعب و بازى و ترويج مسابقات ورزشى و غيره ممكن مى‏باشد.

 

مشكلات جوانان در جامعه كنونى

براستى كه ندانستن مشكلات، خود بزرگترين مشكل است مانند آنكه عدم تشخيص درست مرض، كار طبيب و مريض را مشكل مى‏سازد و راه درست درمان را مسدود مى‏نمايد؛ اينك ما به پاره‏اى از مشكلات كه معمولاً باعث نگرانى جوانان است اشاره مى‏كنيم.

1- عدم آگاهى كافى نسبت به حقايق اسلامى و مفاهيم دينى.

2- وجود اضطراب فكرى به دليل مطالعات پراكنده و غير منظم و مضر و تماس و ارتباط با افراد مغرض، فرصت طلب و منحرف و تبليغات سوء.

 3- نبودن الگو و نمونه‏هاى زنده، توضيح اينكه اغلب نويسندگان، سخنرانى و داعيان وقتى صحبت از جوانان به ميان مى‏آورند مثالها و نمونه‏هائى از گذشته ارائه مى‏كنند كه در اين زمان كمتر به چشم مى‏خورد. در اين صورت است كه جوان امروزى چنين مى‏پندارد كه چون آن زمان سپرى شد، از اينرو نمى‏تواند آنان را الگوى قابل تقليد خود محسوب كند جوان امروزى مى‏خواهد و حق بجانب است كه از ميان جوانان معاصر كه در شرايط كنونى بسر مى برند براى خود الگوئى بيابد.

 4- تضاد و تناقض ارزشهاى قومى و خانوادگى با بعضى از ارزشهايى كه از طريق تحصيل و مطالعه به آن متوجه شده‏اند. توضيح اينكه جوانان تحصيل كرده به جهت اينكه در ميان خانواده و فاميل و قوم ارزشهايى را مى‏بينند كه با حاصل مطالعات آنها نه تنها سنخيت و مناسبت ندارد بلكه احياناً منافى و متناقض با آن مى‏باشد. اينجاست كه يك كشمكش درونى درگير شده و نااميد مى‏گردند، نه جرأت دارند از ارزشهاى گذشته دست بكشند و نه اينكه مى‏توانند محصول مطالعات و معلومات جديد را ناديده بگيرند

 5 - مشكلات اقتصادى و شغلى

 بدون ترديد مسئله اقتصاد يكى از معضلات مهم جوامع فعلى به شمار مى‏آيد كه با توجه به بعضى از عادتها و رسم‏ها از يك طرف و تبليغات رسانه‏هاو نزديك شدن فاصله‏هاى مكانى از طرف ديگر، توقعات بى شمار و بى‏جا و خواسته‏هاى متعددى در قشر جوان به وجود آورده است

6- اعتیاد به مواد مخدر

اعتیاد به مواد مخدر:

از جمله اهداف عمده هر جامعه پرورش انسانهايي است كه علاوه بر برخورداري از سلامت جسمي، از سلامت روحي و رواني نيز برخوردار باشند. عمده ترين مسائلي كه از دير باز مورد نظر متخصصين امور نوجوانان و جوانان و خصوصا"قشر دانش آموز بوده است تحويل افرادي به جامعه بوده است كه از هر حيث و نظر پاك وآينده سازاني بدور از هر گونه آلودگي باشند. از طرفي از آنجا كه بسياري از افراد بهعلت وفور معضلات در جوامع مختلف از اين موارد نمي توانند دور باشند آرام آرام با مساعد شدن زمينه به سمت معضلات كشيده مي شوند. يكي از اين معضلات كه عصر حاضر نيز بهاين نام شناخته شده است گرايش افراد نوجوان و جوان به مواد مخدر است. هدف اصلي ما نيز از اين تحقيق اين بود كه علل مختلف و اصلي دخيل در گرايش اين قشراز جامعه به مواد مخدر را مشخص كنيم. جهت روشن شدن بعضي از عوامل مداخله كننده در گرايش جوانان و نوجوانان به مواد مخدر تحقيقي صورت گرفته كه در اينجا به اختصار ارائه مي گردد. براي اين هدف 200 نفر از نوجوانان و جوانان دانش آموز و غير دانش آموز شهر كرمان كه به نوعي آلوده به مواد مخدر بودند شناسايي و تحقيق بر روي آنها انجام شد. براي استخراج نتايج روش مصاحبه با سئوالات از پيش تعيين شده آماده و محقق با برقراري ارتباط با اين افراد سعي نمود تا حتي المقدور نظر واقعي افراد آلوده به مواد را به رشته تحرير در آورد. نتايح بدست آمده از تحقيق مذكور را مي توان به شرح زير خلاصه نمود. در مجموع از 200 نفر آزمودني 74/8 درصد (187 نفر) اين افراد علت گرايش و جذب شدن به مواد مخدر را كنجكاوي و در جهت يافتن پاسخ به علامت سئوالي كه در ذهن آنها نسبت به مواد مخدر و اثرات آن نقش بسته بود را عنوان داشتند. البته در ادامه نيز خواهيم ديد كه براي رسيدن به اين سئوال از كجا و چگونه كمك گرفته اند. در بخش دوم مصاحبه اي كه با اين افراد صورت گرفت راجع به نحوه شروع مصرف مواد سئوال شد. آنها اذعان داشتند كه گامهاي اوليه را با كشيدن سيگار شروع كرده اند و در واقع سيگار را بعنوان پله اي براي رسيدن به مواد مخدر دانسته اند. در پاسخ به اين سئوال كه استعمال دخانيات و مواد مخدر را از كجا و چگونه شروع كرده ايد اين افراد عنوانداشتند كه اولين نخهاي سيگار و مصرف مواد مخدر را در جمع دوستان هم سن و سال براينشان دادن خود و بزرگ نمايي مبادرت به اين كار نموده اند. در رابطه با نقش همسالان و دوستان تقريبا" تمامي افراد مورد آزمون اذعان داشتند كهبراي همراهي و همرنگ شدن با دوستان خود به مصرف مواد روي آورده اند. اين در حالي است كه در اين ميان 42 درصد افراد، پدر، 11 درصد مادر و 3 درصد خواهر و 36/5 درصد برادر بزرگ خود را دخيل در گرايش خود به اعتياد دانسته اند. 58 درصد اين افراد كسب لذت را عامل اصلي گرايش خود به مواد مخدر دانسته اند. آنهادر اين رابطه جلسات شبانه و پارك رفتنها و مواردي اين چنين را عنوان داشته اند كه محافل بسيار خوبي براي كسب لذت از اوقات فراغت بوده است. 23 درصد افراد مورد تحقيق نيز فرار از ناراحتي و غم و غصه از دست دادن افراد درجهيك فاميل يا دوستان را عامل استفاده از مواد دانسته اند. و در نهايت 19 درصد باقي مانده مواردي چون شكست در عشق، افسردگي و گوشه گيري و شكست در درس و ساير موارد اينچنيني را علت گرايش آنها به مواد مخدر عنوان داشتند. علاوه بر مواردي كه عنوان شد در رابطه با سن شروع مصرف مواد مخدر قابل ذكر است كهبطور متوسط، اين افراد در سنين قبل از 14 سالگي شروع به كشيدن سيگار و در سنين 16-15 سالگي مصرف مواد مخدر را آغاز نموده اند. سن پايين اين افراد خود بخود نشان دهندهوخامت وضع افراد مورد تحقيق است كه چگونه زندگي خود را در عنفوان جواني به خطر مياندازند و در اين راستا برنامه ريزي دقيق و حساب شده را مي طلبد. پيشنهادات بر گرفته از تحقيق : 1- به برنامه ريزان امور نوجوانان و جوانان خصوصا" دانش آموزان توصيه مي شود در قدم اول با پيشگيري اوليه اقدام به ايزوله كردن دانش آموزان از خانواده هاي معتاد كرده و جهت غير دانش آموزان نيز با انتقال فرزندان به مراكز سالم، امكان ابتلا اين افراد را به حداقل برسانند.

 2- با برنامه ريزي اصولي و زيربنايي در مدارس و ساير مراكز مرتبط با نوجوانان و جوانان به ميزان آگاهي خانواده ها و دانش آموزان و مشاوران مدارس افزوده واز اين راه با عنوان كردن تجربيات افراد حاذق در اين زمينه به پيشگيري اقدام نمايند.

3- با جدا كردن دانش آموزان مبتلا از ساير دانش آموزان افراد و دانش آموزان سالم را از اين عارضه بر حذر داريد.

 4- با ايجاد فضاهاي ورزشي، فرهنگي و هنري، اوقات فراغت اين قشر از جامعه را پر كرده و به اين قشر از جامعه كمك كرده و آنها را از صرف انرژي دوران جواني در راه مصرفمواد مخدر بر حذر داريد.

پرخاشگرى و خشونت امروزه به عنوان يكى از رايج ترين معضلات و مشكلات رفتارى جوانان.

به گفته كارشناسان، پرخاشگرى رفتارى است كه به قصد صدمه رساندن جسمى، زبانى يا به قصد نابود كردن دارايى هاى افراد صورت مى گيرد. به طور عمده اين پرخاشگرى هاى كوچك، عامل درگيرى و منازعات بزرگ مى شود كه نتيجه آن ارتكاب جرم است.

بر اساس آمار سازمان پزشكى قانونى، ۴۲ درصد معاينات بالينى و سرپايى مركز پزشكى قانونى كشور، مربوط به صدمات و جراحات ناشى از نزاع است و در اين ميان ۷۶‎/۲ درصد معاينات در مورد مردان و ۲۳‎/۸ درصد مربوط به زنان است.

آخرين بررسى ها در كشور نشان مى دهد كه به طور كلى عوامل متعددى از جمله خانواده، مدرسه، گروه همسالان و رسانه هاى جمعى در بروز پرخاشگرى و خشونت جوانان مؤثر هستند.

جامعه شناسان بهبود شرايط اقتصادى و بالابردن سطح رفاه اجتماعى را در كاهش پديده خشونت مؤثر مى دانند. افزايش پديده پرخاشگرى و خشونت در ميان نوجوانان ما را بر آن داشت تا با دكتر «جعفرسخاوت» جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبايى گفت وگو كنيم:

* متأسفانه امروزه شاهد افزايش خشونت و پرخاشگرى در جوانان هستيم به نظر شما علت اين موضوع چيست؟

عوامل خشونت در ميان جوانان را معمولاً بايد در سطوح مختلف بررسى كرد، يعنى از زاويه هاى مختلف بايد به عوامل خشونت نگاه كرد.

متأسفانه در طى اين سال ها هر چه كه جلوتر آمده ايم محروميت هاى نسبى هم بيشتر شده است، تعداد افرادى كه در جامعه ما احساس محروميت مى كنند، زياد شده است.

درحال حاضر فقط عده اى خاص از امكانات اقتصادى ودرآمدهاى بالا برخوردارند و اين در حالى است كه قشر ميانى جامعه جزو طبقه محروم قرار گرفته است و اين مقايسه مدام در سطح جامعه انجام مى شود. بنابراين گروه بسيارى بى آنكه خودشان آگاه باشند ميل به پرخاش در وجودشان نهفته است. فقط بايد موقعيت مناسبى پيدا كنند، در واقع انگيزه پنهانى در بعد كلان است. جوانان ما از وضعيت به وجود آمده احساس رضايت نمى كنند زيرا ميزان محروميت هايشان را خيلى زياد مى بينند و احساس مى كنند كه تلاش ها و كوشش هايشان كافى نيست و آنها نمى توانند از اين وضعيت نامساعد خارج شوند و همه اين مسائل در جوانان باعث مى شود بى آنكه خودشان احساس كنند يا متوجه شوند، ميل به خشونت در وجودشان شكل گيرد.

*آيا نبود امنيت اجتماعى در شكل گيرى خشونت و پرخاشگرى جوانان مؤثر است؟

بله، متأسفانه جوانان جامعه ما احساس امنيت نمى كنند و هر جايى كه امنيت وجود نداشته باشد مسائل و مشكلات زيادى به وجود مى آيد. نبود امنيت يعنى نداشتن كار مناسب، درآمد مكفى و حتى نداشتن سلامتى ا ست.

جوان مى خواهد اگر روزى بيمار شد، سريع بهبود يابد، اگر بيكار ماند، مؤسسه اى باشد كه از او حمايت كند. در گذشته تعداد اين مؤسسات كه جوان ها را نگهدارى و پشتيبانى مى كرد زياد بود و شبكه هاى حمايتى از خانواده و خويشاوندى هميشه از جوان حمايت مى كرد، جوانى كه دچار مشكل مى شد و نمى توانست خودش را از وضعيتى كه در آن گرفتار شده بود نجات دهد، مورد حمايت اين مؤسسات و شبكه ها قرار مى گرفت و با كمك هايى كه به او مى شد وضعيت زندگى اش بهبود پيدا مى كرد.

امروزه كمك هاى اين مؤسسات قطع شده است زيرا خودشان نيازمند كمك هستند و عملاً نمى توانند به جوانان كمك كنند، از اين رو جوان ما با انواع ناامنى ها روبروست، نه توان فيزيكى و جسمى اش براى كار زياد شده و نه نظام اجتماعى قادر است به او امنيت دهد و طبيعى است كه در دراز مدت دچار پرخاشگرى شود.

* علاوه بر خشونت و پرخاشگرى در ميان جوانان ايرانى بسيارى از آن ها دچار افسردگى نيز هستند، علت اين مسأله چيست؟

واقعيت اين است كه جوان ها خواسته هايشان نسبت به گذشته زياد شده است. شرايط زندگى باعث شده كه سطح توقعاتشان بالا رود. آنها خواهان سر و وضع مناسب و درآمد مكفى هستند، درآمدهاى جزئى نمى تواند آنها را راضى كند.

در حال حاضر در جامعه تنوع زيادى در كالا و اجناس به وجود آمده است. جوانان در محاصره اين تنوعات قرار گرفته اند و مى بينند كه فقط عده محدودى مى توانند از اين امكانات استفاده كنند، استفاده از وسايل و امكانات براى جوان امروزى ارزشمند است، با وجود اين وسايل و در اختيار داشتن آنها، جوانان احساس ارزشمندى مى كنند و بدون داشتن آن ها خود را بى ارزش مى دانند از اين رو افسرده و پرخاشگر مى شوند، اگر كسى نتواند به تقاضاى جوانان پاسخ دهد، تقاضاها تبديل به خشونت و پرخاشگرى مى شود. اين قضيه درست به مثابه اين مسأله است كه وقت براى شما خيلى گرانبها باشد و شخص سعى كند وقت را هدر دهد يا اينكه كسى مانع ارتباط شما با دوستى شود كه براى شما خيلى اهميت دارد و طبيعتاً نتيجه اين مسائل چيزى جز افسردگى و پرخاشگرى نيست.

*به بالا بودن سطح توقعات جوان ها اشاره كرديد، آيا مى توان نيازهاى آنها را ناديده گرفت؟ نقش اخلاق در پيشگيرى از خشونت چقدر است؟

در هيچ دوره اى سطح توقعات جوانان تا اين حد بالا نبوده است. نمى توان نيازهاى آنها را ناديده گرفت. تبليغاتى كه صدا و سيما در فيلم هايش نشان مى دهد، انعكاس دهنده سطح زندگى بسيار مرفهى است و اين عامل، سطح توقعات را بالا مى برد و هر چقدر كه بخواهيم سطح توقعاتشان را پايين بياوريم بى فايده است.

معمولاً در جامعه وقتى محروميت ها بالا برود، توقعات هم زياد مى شود و جوان در هر موقعيت مناسبى كه قرار بگيرد و دير به خواسته هايش پاسخ داده شودبه خشونت متوسل مى شود. در موقعيت هايى كه فشار به جوانان وارد مى شود معيارهاى اخلاقى در وجودش ناديده گرفته مى شود و ديگر به معيارهاى اخلاقى نمى انديشد، اخلاق در درونش وجود دارد اما آن را خاموش نگاه مى دارد، بعد از انجام كار خشن احساس گناه و ناراحتى هم مى كند، زيرا دوباره اخلاق در وجودش جان مى گيرد ولى بعد از عمل نه قبل از عمل حتى جوانانى كه به لحاظ اخلاقى بسيار سطح پايين هستند نمى توانند خشونتشان را كنترل كنند. در موقعيت هايى كه فشار بر آنها وارد مى شود در پى فرصت هستند كه خشونت خودشان را ابراز كنند و در اين لحظه هاست كه اخلاق هم وارد عمل نمى شود اخلاق بعد از عمل وارد مى شود كه عملاً فايده اى ندارد.

* آيا وجود خشونت در ميان اعضاى خانواده عامل مؤثرى براى خشونت جوانان نيست؟

معمولاً در محيط خانواده اى كه خشونت وجود دارد، جوانان طالب خشونت و سر و صدا مى شوند و فكر مى كنند اگر در اين فضا از خودشان خشونت نشان ندهند بازنده هستند پس سعى مى كنند كارهايشان را با خشونت پيش ببرند.

هر فردى كه در محيط خانواده اى خشن، خشونت به خرج ندهد به نوعى بازنده است و اين فضاى خانوادگى عامل مؤثرى در ايجاد خشونت در ميان جوانان مى شود.

در محيط هاى ديگر نيز براى مثال كاسب يا كارفرما كه وضع اقتصادى اش خوب نيست به كارگر زور مى گويد، مدرسه اى براى تأمين مخارجش به دانش آموزان زور مى گويد و در اين ميان جوان مى بيند كه هيچ گناهى ندارد پس همين عاملى مى شود كه به خشونت روى مى آورد و با خشونت رفتار مى كند و همه اين مسائل سبب يك چرخه معيوب مى شود. راننده تاكسى كه با همه تلاشى كه كرده، نمى تواند اقساطش را به موقع پرداخت كند، به مسافر اجحاف مى كند و خشونت از آنجا آغاز مى شود.

  پس چه بايد كرد اى اقوام شرق؟

 اينك در ذيل به ترتيب در باره راه حل مشكلات فوق اشاراتى خواهيم داشت.

1- يكى از وظايف مهم علماء كرام و داعيان اين است كه جهت آگاه ساختن جوانان با تعاليم حياتبخش اسلام بطور جدى و منظم برنامه ريزى نمايند البته اين كار چندان ساده و آسان نيست، چنانچه هر برنامه‏اى فاقد جاذبيت و تاثير باشد طولى نمى‏كشد كه جوانان از آن خسته و ملول شده و كناره‏گيرى خواهند نمود. مسلماً برنامه‏اى مى‏تواند مفيد و مؤثر و داراى جذابيت باشد كه در آن تمام جوانب در نظر گرفته شود و در تدوين آن موارد ذيل مراعات گردد.

2- نظر خواهى و انجام مصاحبه از خود جوانان درباره محتواى برنامه‏ها

3- استفاده از تجربه‏هاى روان شناسى جهت مؤثر ساختن هر چه بيشتر برنامه‏ها

4- درنظر گرفتن تنوع و جدّت در محتوا و شيوه‏هاى عرضه كردن

5- استفاده از تجارب ملت‏ها و افراد و گروههاى ديگر.

بشر طبعاً جدّت پسند و كنجكاو مى‏باشد و اين وصف در قشر جوان به دليل خصايص فطرى و روانى شان بيشتر موجود و مشهود است لذا هر برنامه‏اى كه در آن نكات بالا رعايت نشود رفته رفته باعث دلسردى و به قهقرا رفتن خواهد شد. اينجاست كه مى‏بينيم پروردگار خبير و بصير گاهى يك مطلب را در قالب شيوه‏هاى گوناگونى عرضه نموده و به يك طريق اكتفا نكرده است. همواره اهداف و خواسته‏هاى تازه‏اى فراراه مؤمنين قرار داده و آنان را به مصداق »لتركبن طبقاً عن طبق« وارد مرحله جديدى نموده و نشاط شان را برقرار داشته است.

حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وسلم نيز در عرضه نمودن دعوت از شيوه‏هاى گوناگون استفاده نموده و از آنچه كه باعث دلسردى و ملالت و خستگى شود احتراز نموده است.

اما راه حل مشكل دوم، بايد اذعان نمود كه دنياى امروزى با جهان چندين سال قبل بسيار متفاوت است، امروز هر انسانى بدون آنكه پاى خود را خارج از حياط منزل بگذارد توسط رسانه‏هاى دست جمعى و شبكه‏هاى اينترنت به جديدترين معلومات هر چند ضد و نقيض و اضطراب آفرين باشند دست مى‏يابد و خواه‏ناخواه تحت تأثير قرار مى‏گيرد. براستى كه چشم و گوش بستن نه براى هر فردى ممكن است و نه راه علاج مى‏باشد.

از اين رو اگر نوباوگان و نوجوانان عزيز را با برنامه‏هاى مفيد و مؤثر و سازنده مشغول نكنيم، و خود آنها را مسؤول و حساس بار نياوريم، قطعاً با چند موعظه و نصيحت پراكنده نمى‏توانيم چشم و گوش آنها را پر كنيم. زيرا اگر انسان تشنه باشد و آب زلال و بهداشتى برايش ميسر نشود، قهراً خود را با آب ناسالم سيراب نموده و عطش بوجود آمده را برطرف مى‏نمايد و لو اينكه در آينده دچار مرض و گرفتار پريشانى گردد.

اينجاست كه بايد مردانى مخلص و غيور، خردمند و با تجربه، صاحبدل و مؤثر به پا خيزند و با ارائه برنامه‏هاى ارزشمند و با گسترانيدن دام محبت و احترام و پشتوانه اخلاص و للهيت، دلهاى مضطرب و رميده جوانان را فتح كرده و آنان را چنان با اهداف بلند و ارزشهاى برترمشغول نمايند تا اينكه جايى براى امور اضطراب‏انگيز و مضر باقى نماند براستى كه »خواستن توانستن است،« و همين است جهاد بزرگ.

ارائه الگوى زنده

امروزه سخن بسيار است و كتابها و نوشته‏ها بى‏شمارند، صداى برگزارى كنفراس‏ها و جلسه‏ها از هر سو به گوش مى‏رسد، اما بايد اين واقعيت را پذيرفت كه مردم از شنيدن سخن خسته شده‏اند زيرا آنچه را كه كمتر مى‏يابند و يا اصلاً نمى‏يابند الگوى زنده و ايده‏آل است. مى‏گويند فلان قانون خوب است فلان سخن بسيار زيبا و جالب است، اما آيا كسى هست كه بر آن عمل كند؟ آيا كسى هست كه به آن قانون پايبند باشد؟ اگر مدام از گذشته سخن به ميان آوريم ولى در حال حاضر نتوانيم الگوئى ارائه دهيم فوراً اين سؤال پيش مى‏آيد كه شرايط ما با آنها فرق مى‏كند. اگر آنها مشابه شرايط ما مى زيستند، آنگونه عمل نمى‏كردند، بنابر اين تنها پاسخ به اين قبيل مشكلات و شبهات ارائه الگوى زنده و نمونه عملى مى‏باشد.

 براى ساختن الگوهاى زنده و عملى راههاى ذيل پيشنهاد مى‏شود:

1- نخست بايد تعدادى از جوانان سليم الفطره را در نظر بگيريم و تدريجاً آنها را مطابق روشهاى ذيل تربيت نماييم.

2- تشويق و ترغيب به مطالعه كتابهاى مفيد و سودمند

3- برگزارى جلسات منظم و دائم و سخن گفتن از صفات پروردگار و احسانات و نعمتهاى او به منظور ايجاد يقين به امور غيبى و محبت با اللَّه و مطالعات دستجمعى و گروهى

4- مجالست با صالحين و مردان حق.

تاثير مجالست با صالحان و مردان حق

در واقع مجالست و ارتباط با مردان حق پله و نردبان خوشبختى و سعادت مى‏باشد تجارب بيشمار گذشته و حال گواه است كه بهترين راه رشد و اصلاح جوانان، معاشرت و ارتباط آنان با صالحان و نيكان است

همه عقلاى جهان بر اين امر اتفاق نظر دارند كه طبائع انسانى بر اثر مجالست با افراد تحت تاثير قرار مى‏گيرد.

براى  حل اين معضل ابتدا بايد روش موافقت و سازش رااتّخاد كرد زيرا در واقع ارزشها دو گونه‏اند:

1- ارزشهائى كه با مفاهيم و معتقدات دينى مستقيماً در تضاد نيستند و در قرآن و حديث مورد نكوهش  واقع نشده‏اند اين نوع ارزشها اگر به شكل رسم و فرهنگ در ميان قوم وجود دارند، لازم نيست جوانان را به ترك آن دعوت نماييم و بدون دليل آنها را در جنگ ارزشها گرفتار نماييم.

2- ارزشهايى كه واقعاً طبق دستور پروردگار و سنت پيامبر اكرم صلى الله عليه وسلم محكوم‏اند و از ديدگاه شريعت اسلام گناه و معصيت و يا بدعت و خرافات بشمار مى‏آيند.

اين امور در واقع  ارزش نيستند ولى اذهان ناسالم و تبليغات سوء سبب گشته‏اند كه عده‏اى آنها را ارزش به حساب بياورند. در اين نوع امور نخست بايد ايمان و عقيده و شناخت نسبت به اصول اسلام را تقويت كنيم زيرا هر قدرايمان به اللَّه و رسول او و ايمان به آخرت افزايش بيابد به همان نسبت در دل جوانان نسبت به امور غيراسلامى نفرت و انزجار بوجود مى‏آيد. هر چه افزايش روشنى و نور بيشتر باشد تاريكى و ظلمت خود بخود برطرف مى‏شود.

مشكلات اقتصادى

مشكلات اقتصادى بطوريكه همه احساس مى‏كنند تنها مشكل جوانان نيست، بلكه مشكل بشريت در عصر حاضر است. كشمكش نظام‏هاى سرمايه دارى و سيستم‏هاى اقتصادى ديگر و سود جوييها و استثمارهاى بعضى از طبقات جامعه مشكلات متعددى را در زمينه اقتصاد باعث گشته كه براى حل آن بايد كارشناسان و خبرگان در سطح جهان اقدام نمايند.

اما جوانان عزيز به دليل اينكه تازه پاى فعاليت به عرصه زندگى گذاشته‏اند و توقعات و آرزوهاى بيشمارى در سر دارند طبعاً بيش از ديگران از معضل اقتصادى رنج مى‏برند از آنجائيكه ارائه راه حل اساسى در خور اين مقاله نيست، لذا توجه خوانندگان به چند نكته مهم جلب مى‏شود.

1- نخستين مطلب اين است كه چون آرزوهاى هر انسانى نامحدود است و خواسته‏ها و نيازها بى شمارند و برآورده شدن همه آنان بهيچ وجه امكان‏پذير نيست، پس لازم است براى احياء و ايجاد روح قناعت در نسل جوان و تن به بكالت و بيكارى دادن نيست بلكه همزمان با تشويق و تكاپو و تلاش بايد نسل جوان را طورى تلقين كنيم كه بتوانند از حداقل امكانات حداكثر استفاده نمايند. و مخارج اضافى و غير ضرورى را از زندگى شان حذف كنند.

2- مشغول كردن آنان به اهداف بزرگتر و ارزش‏هاى برتر تا اينكه صرفاً به نيازهاى مادى تن دادن و قربانى شدن براى خواسته‏هاى نفس در اذهانشان خيلى زشت و قبيح گردد.

3- بسيارى از جوانان به دليل اينكه از خانواده‏هاى مرفه و معروف مى‏باشند و بزرگان شان داراى شهرت و نوعى برترى اجتماعى بوده‏اند از اين رو اختيار كردن بسيارى از پيشه‏ها و شغل‏ها را براى خود عار مى‏پندارند آنها اگر داراى مدارك علمى باشند، بجز پشت ميز يك اداره هر كار ديگرى را باعث كسر شأن خود تصور نموده و اگر داراى مدرك نيستند فقط به دنبال تجارت‏هاى كلانى هستند كه بتواند شخصيت آنان را بعنوان سرپرست يك مجتمع نشان دهد يا سود كلانى بزودى عايدشان بگرداند در صورتيكه هيچ كدام از اين نوع پندارها با واقعيت همخوانى ندارد.

يك جوان فهميده نبايد گول معيارهاى خود ساخته را بخورد و خود را دچار رنج و نگرانى سازد. و در هر حالى منتظر قضاوت ديگران باشد و گوش به اظهار نظر آنها؛ آخر چرا هميشه بايد ديگران قضاوت كنند؟

 

منابع

1) مجله »نداى اسلام« شماره دوم، سال اول، تابستان 1379

2) حتى يعلم الشباب /ص 40

3) http//:ghoba.com

4)http//: Hindokosh News Agency.com

5) بانك مشکلات اجتماعي ايران – مقالاتhttp//:

6) http://magiran.com



:: موضوعات مرتبط: جوانان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1735
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : سه شنبه 17 تير 1393

جواني حضرت علي (ع) الگويي براي جوانان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 جواني علي (ع) الگويي براي جوانان

مي گويند بايد از حضرت علي (ع) الگو بگيريم! اما چگونه؟!... من يک جوان هستم! يک جوان با خصوصيات خاص دوران جواني! يک جوان با شور و نشاط خاص اين دوران که به خنده و تفريح ,  به شور و احساست نياز دارد و الگویی که مرا به شور آورد

با تمام اين حرفها , باز هم الگو براي تو و براي همه  , مولاي متقيان است : و بخصوص جواني شان

الگو گرفتن يک الگو

بله! خود امير المومنين  در جواني شان , الگو داشته اند. الگويشان نيز پيامبر بوده است . از علي (ع) از شش سالگي همراه و همراز پيامبر و در خانه ايشان زندگي مي کرده اند و در همه امور زندگي شان , حتي جزيي ترين مسايل هم به پيامبر اقتدا مي نمودند يعني خود ايشان هم از يک انسان کامل و والاي ديگر الگو مي گرفته اند

اما چگونه؟

پيامبر اکرم (ص)  و علي(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خويشان دعوت عمومي در خانه خدا و حتي سفرههاي تبليغي پيامبر. علي (ع) هميشه اول صبح به ديدار پيامبر مي رفت و آنگاه يکديگر را شاداب در آغوش مي کشيدند و احوال هم را مي پرسيدند . آندو بزرگوار اوقات زيادي از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش مي پرداختند و گاه علي (ع) خالصانه عرق از پيشاني پيامبر پاک مي کرد و ايشان صميمانه از او تشکر مي نمود

علي (ع)  خود در اين باره مي فرمايد : (( پيامبر (ص) مرا در دامان خود پروريد. من کودک بودم , پيامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش مي فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جاي مي داد... هرگز نيافت که من دروغي بگويم و در کردار من اشتباهي رخ دهد. من همچون بچه شتري تازه که پيوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او مي رفتم . او هر روز نکته اي تازه اي از اخلاق براي من آشکار مي ساخت و مرا فرمان مي داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتي از سال در کوه حرا به سر مي برد و کسي جز من او را نمي ديد... من نوروحي و رسالت را مي ديدم و بوي خوش و دل انگيز نبوت را احساس مي کردم ... موقعيتي که من در محضر رسول الله داشتم براي هيچ کس نبود))ـ

بسيار خوب!تمام اين حرف ها درست ! اما حضرت علي (ع) , پيامبر را مي ديده اند و وجود ايشان را لمس مي کرده اند و به ايشان اقتدا مي کرده اند اما من چه که حضرت علي (ع) را نمي بينم , چگونه مي توانم از ايشان الگو بگيرم !؟

تاريخ که روح , افعال و رفتار اميرالمومنين را ديده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از ديدگان تاريخ!؟

شجاعت , جوانمردي و شورمندي حضرت علي (ع)

آري ! مگر تو نمي گفتي الگويي مي خواهي که تو را به شور بياورد . آنچه مي تواند يک جوان را به شور بياورد ,  ديدن حماسه آفريني ها و شورمندي هاي کسي است که به او علاقه مند است . حال چه کس ديگري را سراغ داري که به اندازه اميرالمومنين , حماسه آفريده باشد

در همان کودکي که مصادف بود با آغاز بعثت پيامبر ,  کودکان به تحريک مشرکان پيامبر را آزار مي دادند و سنگ مي پراندند, با شجاعت از اطراف پيامبر دور مي کرد . چه کسي , شب را در بستري پر خطر بجاي ديگري , بجاي محبوبش خوابيده و از آن شب بعنوان لذت بخش ترين شب عمرش ياد کرده است ؟ مگر رشادت هاي امير المومنين در جنگ بدر را نشنيده اي؟ آن هنگام او فقط 25 سال داشته است و به گفته مورخين نيمي از کشته شدگان اين جنگ با ضرب مشير علي (ع) از پاي درامده بودند. مي داني در جنگ احد زماني که علي (ع) 26 سال داشت  , آنجا که در همان اوايل جنگ 9 پرچمدار لشگر دشمن را به خاک انداخت و بعد هنگامي که پيامبر در خطر محاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت مي چرخيد و از وجود مبارکشان محافظت مي کرد همه مردم چه ندايي را از آسمان شنيدند

لا فتي الا علي , لا سيف الا ذولفقار

علي از همه جوان ها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشيرها  برنده تراست

اما جنگ خندق و شجاعت بي همتاي علي (ع) و داوطلب شدن ايشان جهت مبارزه با عمروبن عبدو يکي از نيريمند ترين مردان عرب آري همانجا بود که پيامبر به واسطه اخلاص علي (ع) در اين مقابله بي نظير فرمود

ضربه علي يوم الخندق , افضل من عباده ثقلين

به راستي که چنين جمله اي در وصف هيچ دلير مرد ديگري بيان نشده ! در ان زمان امير المومنين 28 سال بيشتر نداشت!؟

در جنگ خيبر نيز هنگاميکه تمام مردان با تجربه و جنگ ديده سپاه اسلام شکست خورده بازگشتند , علي (ع) به ميدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خيبر ان پيروزي بزرگ را براي اسلام به ارمغان اورد

به راستي که هيچ جوان ديگري , چنين جواني پر شور و هيجان انگيزي نداشته است

همه مردان بزگ تاريخ بشريت و پيشاپيش همه آنها علي (ع) در دوران جواني از رموز موفقيت به خوبي بهره برده , راههاي پر پيچ و خم آن را با درخشندگي پشت سر نهاده , توانسته اند کارهاي بزرگي را به انجام رسانند

تفريح و شادي علي (ع)

مي داني اي دوست عزيز : من هم حرفهاي تو را مي پذيرم . اما جنگ و شور و حماسه بخشي از زندگي انسان است . چيزهاي ديگري هم هستند که آدمي بايد به آنها هم توجه کند. يک الگوي کامل , بايد در ان زمينه ها هم حرف براي گفتن داشنه باشد. اينطور نيست ؟

حتما همينطور است و من به تو مي گويم که امير المومنين در آن موارد هم , الگويي قابل قبول و کامل ارايه مي دهد . آخر تو درباره زندگي اميرامومنين چه فکر کرده اي؟

فکر مي کني تمام زندگي حضرت علي (ع) در جنگ و عبادت خلاصه شده؟

يعني اينطور نبوده است !؟

نه که نبوده است ! حضرت علي (ع) , مردي خوش رو و خندان بوده اند . هميشه تبسم بر لب داشته اند که دل مومنان را شاد مي کرده است . ايشان تفريح هم مي کرده اند. منتها تفريح در ديدگاه امام علي (ع) ولگردي و اتلاف وقت يا روز را به شب رساندن نبود؟

پس تفريح علي (ع) چگونه بود؟

علي (ع) کار را تفريح مي دانست

تفريح او را  ,  مسافرت ,کمک به ديگران ,تحصيل و تدريس ,  سرودن ,  نوشتن ,  حفظ و قرائت قران ,  مباحثه  ,  نگريستن به طبيعت و ورزش تشکيل مي داد . پرداختن به ورزشهاي شمشير بازي ,  پرتاب نيزه ,  اسب سواري ,  کشتي ,  وزنه برداري و شرکت در مسابقات ورزشي هم براي ايشان جنبه تفريح داشته است

چقدر جالب بوده است ! احتمالا به دليل همين ديدگاه اميرالمومنيننسبت به تفريح و زندگي بوده است که اگر سرتاسر زندگي شان را مرور کنيم , لحظه اي توقف و سکون در ان نمي يابيم. گويي حتي يک لحظه هم با لحظه قبلي اش مشابه نبوده است و درست بدليل همين ديدگاه بود که شوخي و خنده هم در سيره مولاي متقيان شکل ديگري داشت

امير المومنين اهل شوخي و مزاح بود. اما نه شوخي هاي زننده و بي مزه ! بلکه مزاح هاي معنادار و آموزنده

هر گاه يکي از ياران و دوستانش را گرفته مي ديد با شوخي او را خوشحال مي کرد تا اندکي از اندوهش کم شود. از همه مهمتر اينکه شادي علي (ع) هنگامي بود که يک کافر ,  مسلمانمي شد. جنگي به پيروزي ختم مي شد ,  غذايي به فقير مي رساند ,  دل غمديده اي را شاد مي کرد ,  مشکلي را از کسي مرتفع مي کرد و کودک يتيمي را ذوق زده مي نمود

نکته ديگر هم اين بود که مولاي متقيان در شوخي هايش مراقب و محافظ حدود شرعي بود تا حتي به شوخي دروغ نگويد ,  دل مومني را نشکند و يا با زن و دختر نامحرمي ,  شوخي نمايد

علي(ع) و اتباط با زنان و دختران

به طور مثال همين چگونگي ارتباط داشتن با زنها و دخترهاي نا محرم در جامعه  ,  يکي از معضلات امروز ما جوانهاست.بخاطر اينکه نه الگوي مناسبي در مورد ان ارائه شده و نه ديدگاه دين در مورد آن به خوبي مشخص و تبيين شده است. تازه ,  تندروي ها و کج روي هاي گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه کن

اگر به سيره اميرالمومنين دقت کني ,  مي بيني که حضرت  ,  در سنين جواني با زنان سالخورده سلام و احوالپرسي مي نمود ولي با دختران و زنان جوان نه ! حتي سلام هم نمي کرد . در حاليکه پيامبر در همان زمان با زنان و دختران جوان هم سلام و احوالپرسي مي کردند چون زماني که علي (ع) 20 ساله و در عنفوان جواني چنين عمل مي نمود ,  پيامبر اکرم قريب 50 سال از عمر شريفشان مي گذشت. بنابراين از آنجا که احتمال پيش امدن گناه دست کم براي طرف مقابل دور از ذهن نبود ,  علي (ع)اين تربيت شده مکتب پيامبر به عنوان يک جوان سعي داشت مسائل ارتباطي و حدود بين دختر و پسر و به عبارتي زن و مرد را مراعات کند. هر چند وجود نازنين آن حضرت مبراو پاکيزه از هرگونه آلودگي بود

از طرفي پيامبرسه دختر جوان به نامهاي زينب ,  ام کلثوم و فاطمه در خانه داشتند ,  بااينکه علي(ع)از کودکي به اين خانه رفت و آمد داشتند ,   اما در اين رفت و امدها نهايت دقت را بعمل مي آوردند. درحالي که همين علي (ع) در دوران خلافتش وقتي که حدود 60 سال سن داشت و همسر شهيدي را نياز به کمک ديد به ياري او شتافت

پس در ارتباط با افراد نامحرم ,  چيزي که بيش از همه اهميت دارد

نيت و انگيزه طرفين و از همه مهمتر عدم امکان وجود مفسده در اين ارتباط براي هر دو نفر است

ياري رساندن به نيازمند و در طلب رضاي خدا آنهم در حد ضرورت مطلوبست و ليکن اين سيره جدايي از بهانه جويي براي آشنايي و استمتاعات و لذت جويي و هرگونه آلودگي ديگر است

به راستي كه كسي چون حضرت علي (ع) ,  در سنين جواني اش و در ريزترين حرکات و رفتارهايش بهترين الگوي نسل جوان ماست



:: موضوعات مرتبط: جوانان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1444
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : موعظه
ت : سه شنبه 17 تير 1393

چطور برای خواستگاری تحقیق کنیم؟

 برای ازدواج، دو نوع تحقیق وجود دارد؛ تحقیق اولیه و تحقیق اصلی.

تحقیق اولیه مختصر است و قبل از اجازه‌گرفتن برای خواستگاری انجام می‌شود و مسئله همتایی خانواده‌ها از جهت اجتماعی ، فرهنگی و دینی مد نظر است. سؤالات اولیه درباره سن ، تحصیلات، خدمت نظام وظیفه، شهر محل زندگی و... در همان تماس تلفنی برای قرار خواستگاری پرسیده می‌شود.

تحقیق اصلی پس از خواستگاری و جلسات گفتگوی پسر و دختر و با هدف رفع ابهامات انجام می‌شود.

موضوعات قابل طرح در تحقیق

1- خانواده

2- رفتار فردی و اجتماعی: سوالاتی از قبیل:

- صفت بارز اخلاقی او چیست؟

- آیا عصبانی می‌شود؟

-هنگام این حالت چه عکس‌العملی نشان می‌دهد؟

-رفتار اجتماعی او را چگونه می‌بینید؟

-كدام صفات اخلاقی را در او بیشتر می‌بینید؟

- عصبانیت او را در چه مواقعی دیده‌اید؟

-با چه افرادی (چه تیپ شخصیتی) رفت‌وآمد می‌کند؟

-معاشرت او با دیگران چگونه است؟

- اجتماعی است یا منزوی؟

-تا چه حد به خانواده و دوستان خود وفادار است؟

- چقدر به تعهدات خود پایبند است؟

- تلاش او برای کسب روزی حلال چگونه است؟ و...

3- دوستان

4- مسئولیت‌پذیری

5- رعایت حقوق دیگران

6- اعتقادات مذهبی

7- توانمندی‌های فرد

از چه کسانی تحقیق کنیم

1- تحقیق از آشنایان
بستگان شخص‌ از روحیات‌، اخلاق و کردار او باخبرند. می‌توان درباره فرد مورد نظر از آنها تحقیق کرد. البته این به تنهایی کافی نیست چون ممکن است خویشاوندان‌، مصلحت‌اندیشی کنند.
2- تحقیق از دوستان
دوستان نزدیک فرد که مدتی با او در تماس و معاشرت و دوستی بوده‌اند منابع خوبی برای تحقیق هستند. دوستی محصول همرنگی و تفاهم است و معمولا افراد درستكار با افراد ناشایست و بی‌بندوبار دوست نمی شوند. درواقع دوستان هركس تا حدی منعكس‌كننده روحیات او هستند.
3- تحقیق از محل کار یا تحصیل
این افراد ممکن است مطالبی درباره شخص مورد نظر بدانند که حتی خویشان و دوستان نزدیک او ندانند. این روش تحقیق از دو روش پیش بهتر نیست اما کامل کننده آنهاست. از این طریق ما قادر به شناخت فرد در زمینه‌هایی هستیم مانند: نحوه برخورد او با ارباب رجوع، نحوه مراوده با همکاران، همکاری و سازش با دیگران و پایبندی به اعتقادات دینی.
4- تحقیق از همسایه ها
این رایج ترین روشی است که افراد با آن تحقیق می کنند. با تحقیق در محل کار و تحصیل می‌توان به شناختی از فرد و روحیات او دست یافت، اما با تحقیق در محل زندگی او، امکان شناخت خانواده هم میسر می‌شود. البته مشروط بر آنکه اعضای خانواده او در محل سکونت فرد مورد نظر حضور داشته باشند و علاوه بر آن مدتی از زمان سکونت آنها در آن محل گذشته باشد تا همسایگان به شناختی هرچند نسبی از آن خانواده رسیده باشند.
از همسایگان در مورد اخلاق در خانه، سابقه دعوا و یا رفتار بد در محله پرس‌وجو كنید اما مواظب باشید كه جزئیات خواستگاری و ارتباط با آنها را بر ملا نكنید؛ چون ممكن است همسایه‌ها بعدا مزاحمت ایجاد كنند.
5- تحقیق از معرف
در مورد ازدواج هایی با حضور یک معرف، اگر فردی که دختر و پسر را به هم معرفی می‌کند، نسبت به اهمیت کار خود آگاه باشد و آن را با شناخت کافی نسبت به روحیات دو طرف انجام دهد، منبع خوبی برای شناخت و تحقیق خواهد بود.
6- صحبت با فرد مورد نظر
بعد از همه این راه ها می توان جلساتی برای گفتگوی خانوادگی، مهمانی های خصوصی با حضور خانواده دختر و پسر و جلسات گفتگوی دو نفره عروس و داماد ترتیب داد تا با هم بیشتر آشنا شوند.
قرار نیست نظرتان در تحقیقات هم‌جهت با شخص منبع تحقیق باشد. شما برای كشف حقیقت آمده‌اید نه برای ایجاد ارتباط و تفاهم هرچند ارتباط مناسب و حسن‌تفاهم. می‌تواند به طرف مقابل اطمینان دهد و نكات مهمی بیان كند
نكات مهم در تحقیق
• سعی كنید با همكار و هم‌مغازه‌ای او قرار ملاقاتی بگذارید و از دوستان او راجع به خصوصیات روحی‌اش سؤال كنید.
از مسافرت‌ها و جاهایی كه با هم رفته‌اند و از علایق او بپرسید؛
موقعیت آنها و اینكه به چه اسم و عنوانی مشهورند،
چقدر با همسایگان ارتباط دارند
و اینكه چه چیزهایی بیشتر برایشان مهم است.
• قرار نیست نظرتان در تحقیقات هم‌جهت با شخص منبع تحقیق باشد. شما برای كشف حقیقت آمده‌اید نه برای ایجاد ارتباط و تفاهم .هرچند ارتباط مناسب و حسن‌تفاهم می‌تواند به طرف مقابل اطمینان دهد و نكات مهمی بیان كند.
• تغییر و تحول در زندگی فرد خود نشانه‌هایی از حالات و روحیات اوست. در تحقیق به این مسئله توجه كنید.
• كسی كه برای تحقیق می‌رود، می‌تواند با موضوع دیگری غیر از ازدواج سؤالاتی بپرسد. سپس موضوعات را به‌طور مستقیم بیان كند.
• موضوعاتی كه برایتان اهمیت بیشتری دارد به محقق تأكید كنید و از او بخواهید اهمیت موضوع را بروز ندهد.
• اگر هنگام گفتگو با افراد مختلف به تناقضی رسیدید، تحقیق در آن زمینه را با دقت بیشتر و به‌دور از حساسیت ادامه دهید.



:: موضوعات مرتبط: جوانان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1343
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : موعظه
ت : سه شنبه 17 تير 1393
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentAvator->
<-CommentAuthor-> در تاریخ : <-CommentDate-> - - گفته است :
<-CommentContent->

<-CommentPage->

(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');