بالاخره اوباما توانست توافق هسته ای با ایران را در آمریکا به مرحله عبور از سد کنگره و سنا برساند و پس از ناکامی جمهوری خواهان در مجلس سنا، برجام در آمریکا به مرحله اجرایی رسیده است. از سوی دیگر، در ایران مجلس شورای اسلامی در حال بررسی برجام در کمیسیون ویژه است و در چند وقت اخیر میزبان مسئولان دخیل در این امر برای پاسخگویی است. 

کارت زرد سوم در راه است! / بغض‌های افراط‌گرایانه با من داشته‌اند/ روایتی از جلیلی، عباسی و صالحی 

روزنامه اصلاح طلب آرمان در گزارشی با عنوان "کارت زرد سوم در راه است! "، به سخنان علی جنتی در جمع سینماگران اشاره کرده که گفته پای فیلم سینمایی قصه ها ایستاده و به خاطرش حاضراست استیضاح نیز بشود: نجشنبه بود و اهالی سینمای ایران به دعوت سازمان سینمایی در کاخ سعدآباد گرد هم آمدند و در مراسمی که با ضیافت شام همراه بود، روز ملی سینما را گرامی داشتند. وزیر ارشاد هم در این جمع حضور یافت تا با اهالی هنر و سینما سخن بگوید اما ظاهرا بیش از اینها سخن داشت. از اینکه فشارها بر او اثر ندارد گفت. شاید منظورش از فشارها آنچه بود که دلواپسان می‌گفتند، شاید هم رسانه‌های آنها اما از برخی نمایندگان خانه ملت هم گله کرد. علی جنتی آمد تا تحولی در عرصه فرهنگ کشور ایجاد کند؛ تحولی که خنده بر لب هنرمندان آورده و آنها سپاسگزار رای‌دهندگان به روحانی در 24خرداد92 هستند که زمینه تحولات مدنظر جنتی را فراهم آوردند و دیگرانی که با این سیاستها همسو شدند. علی جنتی در جمع هنرمندان گفت: «من نه تحت تاثیر فشار رسانه‌ها هستم و نه تحت تاثیرصحبت‌های نمایندگان مجلس؛ زیرا ما بر اساس چهارچوب قانونی و ضوابط مربوطه فکر و بررسی می‌کنیم و در نهایت به آنچه به عنوان نتیجه می‌رسیم؛ عمل می‌کنیم.» وی افزود: «برخی از سینماگران نیز گاهی اشاره می‌کنند که به دلیل اشکالات وارده به یک فیلم از سوی یک نماینده، اثری توقیف می‌شود در صورتی که اینگونه نیست.» وزیر ارشاد یادآور شد: «دو کارت زرد گرفتم و کارت سوم نیز به دلیل فیلم قصه‌ها در راه است. من خود فیلم «قصه‌ها» را دیدم و مشکلی هم نداشت؛ و پایش هم ایستادیم.»

"بغض‌های افراط‌گرایانه با من داشته‌اند"، عنوان گزارشی است که آرمان در آن اظهارات هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضای شورای مرکزی و عمومی انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز پوشش داده است:  «در مقطعی از زمان اصلاح‌طلبان افراطی و در مقطعی دیگر اصولگرایان افراطی به دلیل حبّ و بغض‌های افراط‌گرایانه‌شان رفتاری دوگانه با من داشته‌اند.» این را آیت‌ا...هاشمی نه به عنوان گلایه بلکه به عنوان یک درس بیان کرد. فراز و فرودهای آیت‌ا... در 6‌دهه فعالیت سیاسی به وی آموخته که باید خط میانه را برگزید تا از آفات تعلق به یک گروه سیاسی و در عین حال منجمد شدن در یک تفکر به دور ماند. روزی اصولگرایان او را متعلق به خود دانستند و زمانی که میانه‌روی‌اش را به ضرر خودشان ارزیابی کردند هجمه را در دستور کار قرار دادند و روزی هم اصلاح‌طلبان بودند که او را با رفتارهای نامناسب خود گلایه‌مند کردند اما او خط میانه بود و می‌دانست دیر یا زود هر دو گروه متوجه اشتباه خودشان می‌شوند. اکنون اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو در زیر چتر اعتدال آيت‌ا... هاشمی پناه گرفته‌اند و برای مصون ماندن از آفت تندروها از او مدد می‌خواهند که آیت‌ا...هاشمی هم هیچگاه پاسخ منفی به آنها نداده است.

احمد شیرزاد در یادداشتی با عنوان "روایتی از جلیلی، عباسی و صالحی "، حضور این سه تن در کمیسیون برجام را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است: هر کسی که کامل و دقیق به همه صحبت‌ها گوش داده باشد حتما متوجه شده که از صحبت‌های آقای جلیلی موضع مشخصی در نمی‌آید؛ به عبارتی ایشان می‌گوید ما می‌خواستیم توافقی را امضا کنیم که فرصت نشد یا اینکه ایشان اصولا توافق را نفی می‌کند. .. نکته دیگری که قابل مطالعه است فرمایشات آقای فریدون عباسی است. مسائلی که ایشان در صدا و سیما مطرح کردند کاملا جنبه شخصی داشت و به مسائل بین خودشان و آقای صالحی برمی‌گشت. ظاهرا آقای عباسی دل خوشی از آقای صالحی ندارد که هرجا می‌نشینند علیه وی صحبت می‌کند. نکاتی که ایشان در کمیسیون بررسی برجام مطرح کردند نه به درد کمیسیون برجام خورد، نه به درد ملت که شنونده آنها بود...نکته دیگر اینکه باید به مسائلی آقای صالحی مطرح کرده‌اند در جا و زمان خود پرداخت. این صحبت آقای صالحی که عده‌ای برای نشان دادن شجاعت خود حاضرند جان 80 میلیون نفر را به خطر بیندازند صرفا به مساله تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی بازنمی‌گردد. اتفاقی که در همه جای دنیا می‌افتد این است که تولید مواد هسته‌ای را شرکت‌های بخش خصوصی انجام می‌دهند و دولت‌ها در موضع حاکمیت و دفاع از حقوق مردم به مساله ایمنی هسته‌ای می‌پردازند. این تمام عملکرد دولت‌هاست. 

عقب‌نشینی خاموش/ مجلس و قضاوت تاریخ

روزنامه وطن امروز به عقب نشینی بی سر وصدای نیروهای اماراتی از یمن پرداخته و آن را در گزارشی با عنوان " عقب‌نشینی خاموش"، کار کرده است: شکست نوچه‌های اماراتی آل‌سعود در یمن چنان مفتضحانه بود که حتی پروپاگاندای چندین ماهه کشوری نصف و نیمه شامل 7 شیخ‌نشین ابوظبی، دوبی، شارجه، راس‌الخیمه، عجمان، ام‌القوین و فجیره نیز نتوانست ابعاد آن را مخفی کند. درست یک هفته پس از آنکه شبکه‌های اماراتی به طور هماهنگ فتیله تبلیغات حکومتی برای تجاوز و جنایت در یمن را تحت عنوان «جهاد برای صلح» بالا کشیدند حالا نجواها درباره عقب‌نشینی خفت‌بار ارتش مینیاتوری مزدورمحور امارات تبدیل به فریادهایی رسا شده ‌است.  در مشهور‌ترین نماهنگ تبلیغاتی دولت امارات درباره تجاوز به یمن که مملو از مثبت‌نمایی چهره‌هایی کریه مثل سلمان پادشاه سعودی و پسرش محمد، وزیر جنگ عربستان است، بارها این ترجیع‌بند تکرار می‌شود که ما «جهاد را بدون رسیدن به پیروزی ترک نمی‌کنیم». اینک نشانه آشکار دروغ‌نمایی شیوخ اماراتی درباره جهادگری‌شان این است که آنها خیلی زودتر از تصور در حال فرار از یمن هستند.  یک پایگاه خبری اماراتی روز پنجشنبه از تصمیم حکومت ابوظبی (پایتخت امارات) به انصراف از تجاوز به یمن و عقب‌نشینی نظامیان این شیخ‌نشین از یمن و بازگشت آنها به کشور خود خبر داد.

"مجلس و قضاوت تاریخ"، به موضوع رد لغو برجام در آمریکا پرداخته و آن را بازی سیاسی دانسته است که آمریکا و اسرائیل مسیر فروپاشی نظام ایران را از این راه برگزیده اند: مهم‌تر اینکه برخلاف تاکید مکرر سرتیم مذاکره‌کننده دولت یازدهم مبنی بر ایجاد شکاف در میان آمریکایی‌ها، عقلای آمریکا کماکان بر استراتژی مبارزه و مقابله با ایران از مسیری جدید هم‌قسم هستند و تیم اوباما با بازی دوگانه بر سر میز مذاکره موفق شد بهترین و تکان‌دهنده‌ترین امتیازات را با «کارت کنگره» از ظریف و همکارانش دشت کند! مانور جان کری بر حساسیت‌های کنگره آمریکا و ظرفیت تقابل جمهوری‌خواهان با برجام منجر به این شد که بدترین رژیم حقوقی خطرناک، استثنایی و غیرعادی ضد کشورمان در قالب یک «برنامه اقدام مشترک هسته‌ای» با مولفه‌های نظامی و امنیتی متعدد، به‌دست نمایندگان خود ایران و با همکاری دولت کشورمان، برخلاف سخت‌ترین قطعنامه‌های شورای امنیت، این بار با اجماعی جهانی و دور از دسترس برای آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها، به تصویب برسد و اکنون پوچ بودن گزینه کنگره پس از پایان بازی به نمایش عام گذاشته شده است. ..مهم‌ترین وظیفه در برهه اخیر که کشور درگیر تصمیم‌گیری برای آینده دست‌کم چند ده سال بعد ایران است برعهده صدا و سیماست، چرا که به حکم نظام جمهوری اسلامی چنین تصمیم‌سازی‌های بزرگی از اراده دولت‌ها به علت احتمال تحمیل سلایق و علایق حزبی و گروهی خارج است و روابط نظام با مردم از «سیاست محرمانگی» تبعیت نمی‌کند. رفتار سیاسی رهبر انقلاب در موضوع برنامه‌های آینده‌نگرانه کشور در حوزه سیاست، اقتصاد و برنامه هسته‌ای با نهی صریح «دیپلماسی پنهان» و تاکید بر گزارش‌دهی مکرر به مردم و حفظ حق مجلس شورای اسلامی در بررسی برجام، حکایت از تایید همین رویه اخلاقی و تثبیت‌کننده مواضع جمهوری اسلامی در بلندمدت با هدف پرهیز از گسست بین نسلی و  تحکیم ارتباط قوی حاکمیت و مردم دارد.

ناگفته‌های جهرمی از اختلاس و خاوری/پرش هسته‌ای اوباما

روزنامه اصلاح طلب اعتماد در مصاحبه با محمد جهرمی، مدیرعامل سابق بانک صادرات، به بررسی زوایای دیگر اختلاس سه هزار میلیاردی پرداخته است. "ناگفته‌های اختلاس سه هزار ميلياردی"، عنوان این گزارش است: من مه‌آفريد را در طول عمرم نديدم اگر هم در جلسه عمومي بود من نمي‌شناختمش.چون بانك ملي بيشترين طلب را داشت. ٩٤ ميليارد تومان از كل مجموعه بدهي مه‌آفريد مربوط به بانك صادرات است. بيش از هفتاد و چند ميليارد تومانش از گذشته است. بانك صادرات اموال خودش را نداده بود. با جعل توانسته بودند اين كار را بكنند. كارشان به طور مثال اين گونه بود كه من بروم دسته چك شما را جعل كنم و بعدش به اعتباري كه شما داريد در بازار خرجش كنم. شما كه به كسي چك نداده بودي. چكت را جعل كرده‌اند و رفته بودند جنس خريده بودند. شما هم بعد از مدتي مي‌فهمي دسته چكت جعل شده هست...اي كاش بتوانند خاوري را بياورند تا ابعاد ديگر و مبهم اين پرونده هم روشن شود. من برداشتم اين است كه افرادي ديگر هم هستند كه با بازگرداندن خاوري بايد با آنها برخورد شود... زماني كه خاوري رفت برداشتم اين بود پاي خاوري گير است. مي‌دانستم استان خوزستان مي‌خواست اورا دستگير كند ولي نگذاشتند. وقتي از ايران رفت گفتم فرار كرده. خاوري حقوقدان بود و مي‌دانست اگرابعاد اين پرونده باز شود چه اتفاقي در انتظارش خواهد بود. او مي‌دانست با كارهايي كه كرده و رشوه‌هايي كه گرفته اگر مثل مه آفريد حكم اعدام نگيرد حداقل حكم طولاني زندان برايش صددرصد است.دنبال اين بودند كه بانك صادرات بپذيرد كه ال‌سي‌اش جعل شده و اموال بانك صادرات را بدهيم برود. مي‌گفتم مگر مي‌شود بانك صادرات را بدهكار چيزي بكنيد كه نقشي در آن نداشته است.

در ادامه می خوانیم: بارها به اين دوستان مي‌گفتم بانك صادرات دو تا مالك دارد. يك مالك سهامدار دارد كه سهامدار بخش خصوصي است و يك سپرده‌گذار بدبخت دارد كه آنجا منابعش را گذاشته كه من بايد حافظ سپرده مردم باشم...من هر چي هم دنبال مي‌كردم كه آقاي احمدي‌نژاد را ببينم تا ابعاد پشت پرده را به ايشان بگويم آقاي احمدي‌نژاد علاقه‌اي نداشت تا جلسه‌اي با من بگذارد..من خودم پيگير ماجرا بودم. با معاون اقتصادي وزارت اطلاعات تماس گرفتم. ديدم آنها در جريان ماجرا هستند. خيلي كمك كردند. يا آقاي الفت كه در حال حاضر معاون رييس قوه قضاييه هستند آن زمان رييس دادگستري استان خوزستان بود و به كمك اطلاعات خوزستان توانستيم ايشان را در جريان اين اتفاق قرار دهيم. روز جمعه سوم ماه رمضان بود صبح ساعت ٩ با آقاي الفت تماس گرفتم ايشان هم خيلي كمك كرد. همان روز جمعه حكم دستگيري اينها صادر شد.نزديك ٤٠ روز بعد از اينكه اينها دستگير شدند من مصاحبه كردم و يك‌سري از ابعاد را باز كردم. بعد از ٣٧ روز خيلي تلاش كردم كه آقاي احمدي‌نژاد را ببينم اما ايشان نمي‌دانم چرا نمي‌خواست من را ببينند.به رحيمي گفتم به آقاي احمدي‌نژاد بگو حرف‌هايي كه از من خواهد شنيد به نفعش است.دوست نداشت حرف‌هاي من را درباره اين اختلاس باور كند. فكر مي‌كرد من براي مشايي و اطرافيانش دارم پرونده‌سازي مي‌كنم. اين هم دليل داشت چون مي‌دانست من با مشايي مخالف بودم و همين بود كه خيال مي‌كرد برخورد من با اين موضوع سياسي است.احمدي‌نژاد تمام شد. حالا هم هرچه مي‌خواهد تلاش كند براي انتخابات بيهوده است اصلا برخي رسانه‌ها بي‌جهت هر روز اسم و عكس او را مي‌آورند. احمدي‌نژاد تمام شد و رفت.آقاي مشايي اعتقاداتي داشت كه آقاي احمدي‌نژاد را دنبال آن اعتقادات مي‌كشيد.آقاي احمدي‌نژاد توهماتي گرفته بود.خودشيفته بود.اين را بايد از وزير اطلاعات اول آقاي احمدي‌نژاد پرسيد كه خاوري را تاييد كردند. خاوري و خانواده‌اش پاسپورت كانادايي داشته و بي‌شك وزارت اطلاعات اين را مي‌دانسته و سوال اين است كه چرا اينقدر راحت او را براي رياست بانك ملي تاييد كرده است.

"پرش هسته‌اي اوباما"، عنوان گزارش برجامی اعتماد از آمریکاست: برنامه جامع اقدام مشترك بي‌چون و چرا از سد كنگره تا دندان مسلح به جمهوريخواهان ايالات متحده گذشت. عصر پنجشنبه به وقت امريكا بود كه سناتورهاي مجلس سناي ايالات متحده دور هم جمع شدند تا در خصوص فرجام برجام در ميان خود به تصميم جمعي برسند. ٥٨ سناتور تمام تلاش خود را به كار گرفتند تا همتاهاي مستقل و دموكرات خود را متقاعد كنند كه بايد به نخستين توافق با ايران در ٤ دهه گذشته «نه» گفت. از بهانه‌گيري‌هاي ايدئولوژيك تا ايرادگيري‌هاي فني بر متن برجام كه البته در نهايت هيچ كدام ره به جايي نبرد. قطعنامه نه به توافق هسته‌اي با ايران با ٤٢ راي دموكرات‌ها و ٥٨ راي جمهوريخواهان در تاريخ سياسي مجلس سناي امريكا ثبت شد. سناريوي دست به كارت وتو شدن از سوي باراك اوباما، رييس‌جمهور ايالات متحده به تاريخ سپرده شد و برجام از سد آهنين كنگره عبور كرد. با اين‌همه مجلس نمايندگان امريكا عصر روز گذشته با ٢٦٩ راي مخالف ، ١٦٢ راي موافق و يك راي ممتنع با برجام مخالفت كرد.

بزک برجام در افکارعمومی با القاء 4 توهم/ سمپاشی روی برگ برنده

روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان "بزک برجام در افکارعمومی با القاء 4 توهم"، به موضوع نظرسنجی های صورت گرفته از افکار عمومی ایران درباره توافق هسته ای پرداخته و عدم وجود اطلاعات درست را در ناصحیخ بودن نتایج نظرسنجی ها دخیل می داند: انتشار نتایج یک نظرسنجی از سوی بی‌بی‌سی نشان داد دادن اطلاعات خلاف واقع تا چه میزان در شکل‌گیری افکارعمومی موثر است و واکنش مردم پس از آگاهی از واقعیت‌ها چیست.اخیرا مرکز مطالعات امور بین‌الملل و امنیت دانشگاه مریلند، با همراهی موسسه نظرسنجی ایران‌پل، با نظرسنجی تلفنی از هزار نفر به تحقیق درباره موضع افکارعمومی ایران در قبال توافق هسته‌ای پرداخته است. براساس این نظرسنجی 76 درصد شرکت‌کنندگان از توافق ایران و 5+1 حمایت کرده‌اند. 43 درصد پاسخ‌دهندگان به شدت حامی توافق هستند و 33 درصد هم «تا حدودی» از آن حمایت می‌کنند اما در مقابل 7 درصد پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که به شدت مخالف توافق هستند و 14 درصد هم تا حدودی با آن مخالفت دارند...اما به راستی چه عاملی باعث شده که بیشتر پاسخ‌دهندگان از توافق اطلاع نادرستی داشته باشند و بالاتر از آن چرا اطلاعات نادرست حامیان دولت، به مراتب بیشتر از دیگران است؟! دلیل این امر واضح است، دولتمردان تاکید و اصرار داشته و دارند که هیچ صدای مخالفی در جامعه درباره برجام به گوش نرسد و تنها و تنها آنها درباره برجام و دستاوردهایش سخن بگویند و خب در چنین شرایطی معلوم است که  آنها چه می‌گویند! دلیل اطلاعات نادرست حامیان دولت هم همین است چرا که آنها به دولت و آمار و ارقام و اخبارش بیشتر اعتماد کرده و سراغ منابع دیگر نمی‌‌روند و در نتیجه شدت اطلاعات نادرست در آنها افزایش می‌یابد.

"سمپاشی روی برگ برنده"؛ عنوان یادداشت روز کیهان درباره بخش های از بیانات رهبری است و روحیه انقلابی گری را برگ برنده ای می داند که عده ای در حال تحلیل و تقلیل عمدی آن هستند:  دشمن خواب تغییر ایران را می‌بیند و می‌داند تنها راه تعبیر این خواب نیز جوان ایرانی است. پس اغوا می‌کند و می‌فریبد که اگر می‌خواهی آینده‌ای روشن داشته باشی باید دست از استکبارستیزی برداری!  جوان مطلوب کاخ سفید، دو دهه پیش آن بود که در آشوب 18 تیر زیرپوش رنگ شده سردست گرفت، روی جلد تایم رفت و از آنجا به ملاقات رئیس‌جمهور  شیطان بزرگ در کاخ سفید. جوان مطلوب امروز او هم آن چند نفر بالا نشینی هستند که تی‌شرت‌های منقش به پرچم آمریکا را بپوشند و شب توافق به خیابان بریزند و بزنند و برقصند که؛ خر برفت و خر برفت! رسانه‌های غربی هم در بوق و کرنا کنند که ببینید این است نسل آینده ایران!آن جریان، گروه و شخصی که در داخل کشور جوان حزب‌اللهی، انقلابی و استکبارستیز را افراطی و تندرو و ...می نامد، در حال تکمیل پازل دشمن است و البته چاره‌ای جز این ندارد! امروزه جوانان در معرض انواع و اقسام بمباران‌های تبلیغاتی دشمن قرار دارند و با آنکه دوران انقلاب، دفاع مقدس و حضرت امام(ره) را درک نکرده‌اند اما حتی بیش از جوان دهه 60 پای کار انقلاب و نظام هستند. چنین جوانانی را با هیچ روشی نمی‌توان از میدان به در کرد و تنها راه باقیمانده برای دشمن خارجی و پادوی داخلی آن، زدن برچسب افراطی و تندروست تا انقلابی‌گری و استکبارستیزی معادل این برچسب‌ها شده و به خیال خودشان این روحیه به دیگران سرایت نکند! جوانان انقلابی برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در نبرد طولانی با استکبار هستند و  نباید از این برچسب‌زنی‌ها و سم‌پاشی‌ها ابایی داشته باشند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سال 91 عنوان کردند تنها چیزی که چارچوب حرکت جوان انقلابی را مقید می‌کند اخلاق اسلامی و قانون است و لاغیر.