این روزها نخبگان سیاسی، سخن از انواع توافقها به زبان میآوردند، یکی میگوید ظریف مصدق ایران است و توافق مطلوب را به تهران میآورد، دیگری میگوید بدون هیچ شکی میگویم توافق خوب در راه تهران است، منتقدی میگوید هر کاری بکنیم توافق بد به تهران میرسد.
شایدبتوانیم، بگوییم در روزهای آخر مذاکرات هستهای به سر میبریم و همگان اعم از مسئولان ایرانی و بینالمللی، مردم و نخبگان ایرانی و ... منتظر هستند تا فرجام تقریباً 12 سال مقاومت هستهای ایران را مشاهده کنند.
آنچه این روزها بر سر زبان مردم کوچه و بازار و نخبگان سیاسی است، بحث توافق ایران با 1+5 است، شاید بتوانیم، بگوییم مردم منتظر توافق هستند و خیلی از صفت توافق خوب و بد استفاده نمیکنند و در ذهن خود توافق خوب با غرب را پیشفرض و بدیهی میدانند.
در کنار مردم، اما نخبگان سیاسی، سخن از انواع توافقها به زبان میآوردند، یکی میگوید ظریف مصدق ایران است و توافق مطلوب را به تهران میآورد، دیگری میگوید بدون هیچ شکی میگویم توافق خوب در راه تهران است، منتقدی میگوید هر کاری بکنیم توافق بد به تهران میرسد، منتقد دیگری میگوید آنچه به تهران خواهد رسید درمجموع توافق قابل قبولی است، دیگرانی میگویند منتظر عدم توافق هستیم و... این تنوع در ابراز نظرات همچنان ادامه دارد و خود داستان دیگری است.
آنچه در ادامه به دنبال تبیین آن هستیم، شمردن گزینههای و یا به عبارتی سادهتر، انواع توافقهایی که تیم مذاکرهکننده میتواند همراه خود به تهران بیاورد.
شاید بعضی از مردم تصور کنند در مذاکرات هستهای و آنچه در این روزها در حال انجام است، جمهوری اسلامی ایران با کمترین کرنش به دنبال لغو تحریمها و ادامه دانش هستهای همانند سابق است زمانی که با شروع به کار دولت نهم، توسعه و پیشرفت هستهای با سرعت مضاعفی نسبت به قبل، آغاز به کارکرد.
توافق مطلوب شاخصههایی دارد از قرار زیر:
در این توافق، ایران حداقل امتیازات را بهطرف مقابل خواهد داد و غرب مجبور میشود به دلایلی (پیشرفتهای داخلی - خارجی) مقابل ایران کوتاه بیاید و بپذیرد توسعه هستهای و غنیسازی بهصورت نامحدود حق مسلم ایران است و ایران نیز بر اساس عرف معمول بینالملل تعهد میدهد سراغ برنامههای نظامی و غیر صلحآمیز نرود.
در این نوع از توافق، تنها گزینه برد برای جمهوری اسلامی متصور است و گزینه طرف مقابل، چیزی جز باخت نخواهد بود، در این سطح از توافق، افکار عمومی با وحدت کلمه و بدون کوچکترین اختلاف، اجازه ذرهای تحرک به حریف نمیدهند و اگر حریف حاضر به رودررویی و مذاکره با ایران نشود، مردم نیز به دلیل اتکا به نیروی داخلی از ادامه تحریمها هیچ گلهای ندارند و عملاً تحریم با همدلی دولت - ملت، تهی و خنثی میشود.
به نظر میرسد با توجه به تبلیغات دشمن و همچنین کوتاهی بعضی از مسؤولین در دولتهای روی کار آمده و همچنین حمله همهجانبه غرب بهنظام جمهوری اسلامی ایران (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی)، چنین توافقی در فضای فعلی، قابل دسترسی نیست.
- توافق خوب (منصفانه - عادلانه)
رهبر انقلاب به عنوان راهبر و مرشد نظام اسلامی، با توجه به شرایط داخلی و خارجی و همچنین با نگاه به مصالح نظام و همچنین خواست افکار عمومی، با اجازه به تیم قبلی قبل از توافق آلماتی 1، اجازه مذاکره بر سر بعضی از موضوعات همچون درصد غنی سازی را همانند اجازه به تیم جدید، صادر کرده بودند ولی به هرجهت تیم قبلی نتوانست به توافق برسد و تیم جدید نیز در حال تلاش برای رسیدن به توافق است، آن هم در شرایط جدید، شرایطی که حضرت آیتالله خامنهای از آن به عنوان نرمش قهرمانانه تعبیر کردند.
در این شرایط جدید، رهبر انقلاب با توجه به خواست افکار عمومی و همچنین با توجه به نفع علمی کشور و حفظ عزت جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی، خطوط قرمزی را برای تیم مذاکرهکننده مشخص کردهاند، همچنان که برای مذاکرهکنندههای قبلی هم به همین منوال عمل کردهاند.
آنچه از نگاه همه مسؤولان ایرانی به عنوان توافق مقبول و معقول نام برده میشود یا در ادبیات بزرگان از آن به عنوان توافق خوب نام گرفته است، باید شاخصهها و خطوط قرمز رهبر انقلاب در آن رعایت شود و بنا به تعبیر معظمله، اگر طرف مقابل به خواست ایران توجه کند، نظام اسلامی هم ممکن است به قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن باشد و از بعضی از موضوعات عقبگرد هم داشته باشد[1]
این توافق شاخصههایی دارد از قرار زیر:
صنعت هستهای در این توافق نباید متوقّف شود چه از جهت نیاز کشور به 20 هزار مگاوات برق، چه از جهت توسعه فناوری بومی هستهای و چه از جهت تحقیقات علمی در موضوعات مختلف غیر نظامی.
در کنار شاخصه فوق، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی ناعادلانه غرب، آمریکا، کنگره آمریکا، شورای امنیت و اتحادیه اروپا باید لغو بشود و این لغو باید به پا یا پای، همگام و متناظر با اجرای تعهدات ایران در توافق انجام شده باشد.
محدودیت در صنعت هستهای به اندازهای که غرب میگوید مثل 10 سال یا 15 سال یا 25 سال قابل قبول نیست و تیم هستهای بر اساس تذکرات رهبر انقلاب میداند جمهوری اسلامی ایران چه میزان محدودیت را قبول دارد و در کنار محدودیت پذیرفته شده، ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند.
در این توافق، ایران بازرسی از مراکز حساس نظامی و غیره را نمیپذیرد و اجازه مصاحبه و یا به تعبیری بازجویی از دانشمندان ایران را نمیدهد و قبول نمیکند اجرای تعهدات طرف مقابل در لغو تحریمها، منوط بهراستی آزمایی آژانس بینالمللی اتمی باشد زیرا نظام اسلامی به آژانس کمترین اعتمادی ندارد، به نظر میرسد این توافق به برکت ماه مبارک رمضان و ایستادگی و غیرت تیم مذاکرهکننده قابل حصول است و نباید عجلهای کرد زیرا ساختار تحریم چه توافق بشود یا نشود، به اعتراف رییسجمهور آمریکا در حال فروپاشی است.
- عدم توافق (به ضرر آمریکا و غرب)
به نظر میرسد آمریکا اگر بر نگاه احمقانه هژمون بودنش در جهان تکیه کند، نباید این توافق به نتیجه برسد زیرا هژمون هیچگاه بهطرف مقابل امتیاز نمیدهد و وارد مذاکره نمیشود بلکه کشور مقابل را با حمله نظامی مطیع امر خود میکند، قاعدتاً آرزوی ایالاتمتحده این است که در شرایطی باشد که ایران را با یک تهدید نظامی کوچک بهزانو درآورد لکن نه آمریکا چنین قدرتی دارد و نه ایران قابل قیاس با 37 سال گذشته است، بنابراین آمریکا برای مشکلات داخلی خود نیازمند چنین مذاکراتی است و بر اساس منطق، باید بگوییم آمریکا بیش از ایران نیازمند حصول به توافق است ولی توافقی که بیشترین امتیاز را از طرف مقابل بگیرد و هیچ امتیازی ندهد.
در این نگاه، آمریکا ساختار تحریمها را حفظ میکند و همچنان ایران را تهدید میکند و اجازه نمیدهد ایران در عرصه هستهای پیشرفتی داشته باشد و عملاً در این حوزه، جیرهخور غرب باقی میماند، در این صورت تیم مذاکرهکننده به دلیل مسؤولیت سنگینی که بر عهده دارد و همچنین برای پاسخگویی به تاریخ، حاضر به توافق تمامیتخواه با آمریکا نمیشود و عزت کشور را خرج تهدیدهای آمریکایی نمیکند و عملاً توافق به نتیجه نمیرسد و تیم بدون توافق به کشور برمیگردد و ملت قطعاً چنین نگاه و چنین مردان جهادگری را ستایش خواهند کرد و عدم توافق به ضرر آمریکا تمام خواهد شد.
- عدم توافق (به ضرر جمهوری اسلامی)
عدم توافق ممکن است به ضرر جمهوری اسلامی ایران به اتمام برسد بهگونهای که نتوانیم افکار عمومی را از زیادهخواهی آمریکایی اقناع کنیم.
این عدم توافق اگرچه در ظاهر ایرادی ندارد و دو طرف میگویند امتیازات و عقبنشینیها قابلتأمل نبوده است ولی با توجه به خیانت داخلی و تبلیغات گسترده خارجی اعم از شبکههای فارسیزبان، عملاً عدم توافق به معنای شکست برای نظام اسلامی به اتمام خواهد رسید.
در این عدم توافق، متأسفانه عاملین خبیث و مزدور غرب و آمریکا شروع به بزک کردن چهره آمریکا در داخل میکنند و بهگونهای با ایجاد دوقطبی منتقدین توافق یا کاسبان توافق و حامیان توافق، اوضاع کشور را بهگونهای ملتهب میکنند که فتنهای دیگر در کشور به وجود میآید و ممکن است براثر سوء تدبیر دولتیها و اظهارات نسنجیده، به التهابات جامعه کمک شود و در کنار مقصر جلوه دادن نیروهای ارزشی و منتقد، تقصیر اصلی را بهصورت تلویحی به گردن مقامات عالیرتبهنظام بیندازند. قطعاً چنین رویکردی به ضرر نظام اسلامی، دولت یازدهم و مردم تمام خواهد شد.
- توافق بد (تمامیتخواهانه)
قاعدتاً مقابل قید خوب، کلمه بد خودنمایی میکند و شاید تمام دلسوزان نظام اسلامی و مردم مظلوم این کشور، نگران توافق بد هستند، توافق که باعث شود استقلال و عزت این کشور در اوج قدرت، پایمال کوتاهی و خیانتها بشود.
قاعدتاً نیازی به توضیح توافق بد و شاخصههایش وجود ندارد و توافقی که به هر دلیل خوب نباشد، توافق بد است؛ اما آنچه میتوان به صورت حداقلی درباره شاخصههای این نوع از توافق گفت به صورت زیر است:
این توافق عملاً منجر به ریشهکن کردن و از بین بردن صنعت هستهای در کشور میشود و تنها کاریکاتوری از موضوع هستهای در کشور باقی میماند.
تحریمها قطعاً برچیده نمیشود و اگر در بهترین حالت تحریمی اضافه نشود، ثروت مردم و همچنین پول نفت ملت ایران به شکلی حقیرانه به آنها داده میشود و جمهوری اسلامی بهواسطه یکقدم عقبنشینی، ممکن است در موضوعات دیگر ازجمله مسائل منطقهای نیز کوتاه بیاید و عملاً هیچ عزت و آبرویی برای این کشور در منطقه و در بین مستضعفین جهان باقی نمیماند.
[1] -http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=13333