تنور مذاکرات هسته ای در صفحه نخست روزنامه های ایران همچنان داغ است و آخرین اخبار و تحولات روز گذشته را در روزنامه های خود جای داده اند. روزنامه ها همچنین با عناوینی از سفر آمانو به ایران، دکل گمشده نفتی، موضوعات انتخاباتی و استعفا مدیران دولتی برای نامزدی در انتخابات مجلس، آخرین روز هفته را به پایان برده اند.
١٣ تن طلای ايران «آزاد» شد/ ديپلمات ها در وين آمانو در تهران/ «استعفا» يا «كنارهگيري محترمانه»؟
روزنامه اصلاح طلب اعتماد تیتر یک خود را به آزادسازی 13 تن طلای بلوکه شده ایران در آفریقای جنوبی اختصاص داده است. این طلاها قبلا توسط دولت احمدی نژاد برای دور زدن تحریم ها و انتقال پول فروش نفت به داخل کشور، خریداری شده بود و در این دولت وارد کشور شد: پس از واريز تمام اقساط پولهاي بلوكه شده مورد توافق در مذاكرات ژنو، اينبار وليالله سيف، رييس كل بانك مركزي از آزاد شدن ١٣ تن طلاي ايران خبر ميدهد. پيش از اين هرچند از بلوكه شدن داراييهاي ارزي ايران بارها صحبت به ميان آمده بود و بازگرداندن ارزهاي عمدتا نفتي هم پس از توافق ژنو در دستور كار قرار گرفت اما هيچگاه درباره طلاي بلوكه شده كسي حرفي نزده بود؛ طلايي كه به گفته ايرج نديمي، عضو كميسيون اقتصادي مجلس در قالب يكي از سياستهاي دولت دهم به عنوان ترفندي براي بازگرداندن دلارهاي نفتي خريداري شده بود. حالا براي نخستينبار رييس كل بانك مركزي از بازگرداندن مقداري از طلاي بلوكه شده ايران خبر ميدهد. ١٣ تن طلا كه شايد عددي معادل ٣٦٤ ميليون و ٣٩٣ هزار دلار باشد. با وجود واريز تمام اقساط ارزهاي بلوكه شده، آزادسازي بخشي از طلاهاي ايران براساس پيگيريهاي صورت گرفته از سوي وزارت امور خارجه و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران محقق شد؛ نكتهاي كه سيف بر آن تاكيد كرد و گفت: بخشي از سرمايه طلاي كشور كه به دليل تحريمها امكان انتقال به داخل ايران را نداشت، شب گذشته با موفقيت تحويل خزانه بانك مركزي شد. او با اشاره به اينكه با تلاش بانك مركزي و دستگاه ديپلماسي، مشكل انتقال بخشي از داراييهاي طلاي ايران به داخل كشور در حاشيه مذاكرات وين رفع شد، خاطرنشان كرد: معادل ١٣ تن طلا كه قبلا خريداري شده و در آفريقاي جنوبي به صورت اماني طي دو سال گذشته نگهداري ميشد و به دليل شرايط تحريم و برخي كارشكنيها امكان انتقال به ايران را نداشت، براساس پيگيريهاي انجام شده در مذاكرات جاري در وين رفع مشكل شده و طي هفته گذشته در قالب سه محموله كه آخرين آن به ميزان چهار تن بود، وارد كشور و تحويل خزانه بانك مركزي شد.
"ديپلمات ها در وين آمانو در تهران"، عنوان گزارش خبری اعتماد از مذاکرات هسته ای و سفر امروز آمانو به ایران است. سفر دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، رسانه ها را به تکاپو واداشته تا تحلیل هایی را پیرامون چرایی این سفر ارائه دهند: وزراي امور خارجه ايران و ١+٥ در راه پايتختهاي خود و وين هستند اما مرد شماره يك آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران رفته است. از ابتداي هفته جاري كه محمدجواد ظريف و جان كري به وين رسيدهاند رفت و آمدهاي متنوع و پرتعداد يوكيا آمانو به كوبرگ هم آغاز شده است. از ديدار با جان كري تا ديدار با محمدجواد ظريف و ساير وزراي امور خارجه ١+٥. ورود تمامقد و علني آمانو به مذاكرات هستهاي ايران با ١+٥ از قريب به سه هفته پيش كليد خورد. زماني كه آقاي مديركل براي نخستينبار اعلام كرد كه پرونده ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي ايران مسالهاي نيست كه توافق جامع هستهاي را متوقف كند. در جريان دو سال گذشته ايران در دو مسير موازي همكاري با آژانس بينالمللي انرژي اتمي و همچنين مذاكرات سياسي با ١+٥، تمام تلاش خود را براي حل پرونده هستهاي و اختلافهاي پيرامون آن به كار گرفته است. دو خط موازي كه از همان ابتدا هم پيشبيني ميشد يك روز به هم خواهند رسيد. اين نقطه طلاقي در واپسين هفتههاي مذاكرات ايران و ١+٥ شكل گرفت و به نظر ميرسد كه هيچكس جز آمانو نميتواند اين گره را باز كند. از ميان دو گره كه گفته ميشود هنوز راه را بر توافق جامع هستهاي بستهاند، مساله مورد ادعاي غرب درخصوص ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي ايران حل نشده باقي مانده است.
در ادامه این گزارش می خوانیم: يكي از اين موضوعات پرسشهايي است كه درخصوص يك مقاله در رابطه با ترابرد نوترون و مدلسازي و محاسبههاي مربوطه است. كارشناسان آژانس ادعا ميكنند كه يكي از كاربردهاي اين مقاله ميتواند تحقيق در خصوص كاربرد آن در سلاح هستهاي باشد. پيش از اين بهروز كمالوندي، سخنگوي سازمان انرژي اتمي ايران در گفتوگو با «اعتماد» در اين خصوص گفته بود: ما اعتقاد داريم كه ادعاي مطرحشده درست نيست و آنچه در مقاله هم ذكر شده است استفادهاي غير از سلاح هستهاي دارد و ضمن اينكه صرف انتشار اين مقاله گوياي نيت خاصي نيست و اگر نيت خاصي هم وجود داشت طبيعتا نبايد علني و منتشر ميشد. يكي ديگر از اين دو مورد باقيمانده مربوط به انفجارات قوي در مريوان است. مساله اينجاست كه آژانس درخصوص انفجارهاي قوياي كه ادعا ميكند در منطقه مريوان صورت گرفته سوالاتي دارد. آژانس ادعا ميكند كه اين انفجارها در نتيجه شبيهسازي براي آزمايش سلاح هستهاي است. مساله ايران با آژانس اين است كه آنها اطلاعات را در اختيار ايران قرار نميدهند و تنها ادعاي شفاهي است كه مدارك آن در اختيار تهران قرار نميگيرد. حرف ايران اين است كه اصالت اين ادعاها را قبول ندارد. حل مساله پيام دي اصليترين هدف از سفر آمانو به تهران اما تنهاترين انگيزه او نيست. آمانو در اين سفر با مقامهاي ارشد ايران از جمله علي شمخاني در خصوص راستيآزمايي توافق هم گفتوگو خواهد كرد. ايران در چند سال گذشته از قضاوتهاي يوكيا آمانو در پرونده هستهاي خود خاطره خوبي ندارد و پيشبيني ميشود در تهران از آقاي مديركل خواسته شود به ايران اطمينان دهد كه آژانس به عنوان نهاد تاييدكننده وفاي به عهد ايران به تعهدات جامع هستهاي، از مسير انصاف و عدالت منحرف نخواهد شد.
"«استعفا» يا «كنارهگيري محترمانه»؟"، عنوان گزارشی از اعتماد است که به موضوع استعفا استاندار فارس می پردازد، روزنامه های اصلاح طلب در جریان حمله به علی مطهری در سفر به شیراز هجمه عظیمی از انتقادات را نصیب استاندار فارس کردند: سرانجام اقامت سيدمحمد احمدي در ساختمان استانداري فارس به پايان رسيد و او «براي حضور در انتخابات مجلس شوراي اسلامي» از سمت خود «استعفا» داد. در حالي كه مهلت استعفاي مديران براي شركت در انتخابات مجلس، سوم تير بود؛ همان روزي كه محمد موسوي، مشاور عالي احمدي در نشستي خبري استعفا و رفتن او را قويا تكذيب كرد. حالا كه تغيير احمدي قطعي شده، گمانههايي در محافل سياسي فارس حاكي از آن است كه ظاهرا استعفا، تنها چاره محترمانه احمدي در برابر خواسته دولت بوده و او حتي قصدي براي نامزدي در انتخابات مجلس ندارد. اما دوران ١٨ماهه رياست احمدي در استانداري فارس، پر بود از حاشيهها و اتفاقات عجيب. مهمترينش شايد انتصابات او بود. انتصاباتي كه بنا به گفته برخي فعالان سياسي استان، كاملا هماهنگ بود با نظر طيف نمايندههاي اصولگراي مجلس و برخي مقامات اصولگراي استان. تا جايي كه فرماندار جهرم (يكي از معدود فرماندارهاي اصلاحطلب استان) با فشار يكي از همين نمايندههاي اصولگرا از سوي احمدي كنار گذاشته شد. از سويي ديگر احمدي هيچگاه با احزاب اطلاحطلب استان رابطه خوبي نداشت. اين شرايط در ماههاي اخير به گونهاي بود كه تنها حاميان احمدي در استان، احزاب، رسانهها و شخصيتهاي اصولگرا بودند و در آن سوي ماجرا اصلاحطلبها يا سكوت پيشه كرده بودند، يا مورد هجمه حاميان اصولگراي احمدي قرار ميگرفتند.
در ادامه این مطلب می خوانیم: استعفاي استاندار فارس پايان حاشيههاي سياسي اين استان نيست؛ اين شايد تنها قسمتي از كل ماجرا باشد. استعفاي سيدمحمد احمدي پس از گذر از پيچ و خمهاي فراوان به تاريخ ٩ تير رسيد. تاريخي كه تنها روز اعلام اين استعفا بود نه روز نگارش آن. استعفاي او پيش از تاريخ سوم تير نگاشته شده بود. آنطور كه خبرنگار «اعتماد» از يك مقام عاليرتبه در استانداري فارس كسب اطلاع كرده است، چيزي كه سيد محمد احمدي را واداشته تا استعفاي خود را تقديم وزير كشور كند نه تمايل او براي حضور در انتخابات مجلس دهم بلكه جدي شدن زمزمههاي تغيير او توسط دولت بوده است. سيدمحمد احمدي كه در سه هفته اخير متوجه شده بود رفتنش از استانداري فارس حتمي است، سعي ميكند تا اين رفتن چندان هم جا پاي جريان موافق او را در استانداري سست نكند. همين سياست هم كدخداپور، معاون سياسي استانداري را در تيررس اقدامات بعدي سيدمحمد احمدي قرار ميدهد. نخستين اقدام استاندار مستعفي بعد از نوشتن درخواست استعفا، نوشتن حكم عزل معاون سياسياش است. كسي كه در استان فارس برخلاف استاندار همسو با مجموعه دولت عمل ميكرد. كدخداپور در مقام معاون سياسي استاندار حتي در جريان حضور حاشيهساز علي مطهري در شيراز و سفر او به اين شهر قرار نداشته است. سفري كه روز ٩ اسفند قطعي شد و روز ١٨ اسفند با حاشيههاي فراوان انجام شد. در تمام اين ٩ روز نه استاندار و نه ديگر مقامات استانداري هيچ اطلاعي درباره اين برنامه به معاون سياسي نداده بودند. حكم عزل كدخداپور حداقل ٢٤ ساعت بعد از استعفاي احمدي نوشته ميشود. از روز چهارم تير كه اين حكم نوشته ميشود، كدخداپور با توجه به اينكه حكم انتصابش توسط وزير امضا شده از پذيرش آن سر باز ميزند. نهايتا روز شنبه همين هفته استاندار عزم خود را جزم و جلسه توديع معاون سياسياش را برپا ميكند.
سعودی لیکس از نزدیک/ دکل را چه کسی خورد؟
روزنامه وطن امروز در گزارشی مبسوط به اسناد ویکی لیکس که مربوط به آل سعود است پرداخته و تیتر مطلب خود را " سعودی لیکس از نزدیک"، برگزیده است: افتضاح «سعودی لیکس» با سرخط افشای قطرهچکانی اسرار سیاست خارجی کثیف حکومت وهابیها در جهان، حقیقتا مشابه نشان سایت «ویکیلیکس»، به ساعتی شنی تبدیل شده که میتواند در میانمدت به سقوط آلسعود بینجامد. اما اهمیت این اسناد و عملیات موفقیتآمیز سربازان عدالت یمنی چیست؟ از میان 500 هزار سند بهدست آمده توسط «ارتش سایبری یمن» تاکنون تنها 50 هزار سند به صورت عمومی در ویکیلیکس منتشر شده و به مثابه زلزلهای پرقدرت پایههای حکومت آلسعود را به لرزه انداخته است. رازهای افشا شده آلسعود را تا اینجای کار میتوان به 3 بخش مجزا تقسیم کرد: اسناد «فساد داخلی آلسعود»، رازهای سیاست خارجی وهابیون و ارتباطات عمال سیاسی آنها در منطقه با آمریکا و اسرائیل و بخش سوم نیز شامل تعریف محرمانه کیفیت حقیقی رفتار سعودیها، مقابل ایران است...تنها یکی از اسناد منتشرشده در آسوشیتدپرس نشان از آن دارد که شاهزاده «مها الابراهیم»، همسر یکی از اعضای خاندان سلطنتی سعودی، از پرداخت صورتحساب یک و نیم میلیون فرانک سوییس برای اجاره اتومبیل مجلل لیموزینش در سفر به سوییس سر باز زده و از دیپلماتهای سعودی در سوییس خواست به این امر «رسیدگی» کنند! ..خیانت در ایران: هر چند ماجرای سری پرداخت حق تحصیل و تامین مسکن فرزند عطا مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کابینه اصلاحات در ایران بسیار سر و صدا کرد اما حقیقت این است که اسناد سابق افشا شده درباره اقامت موقت مهاجرانی در اسرائیل و یادگیری جهشی «زبان عبری» توسط وی و حضور در جلسه دریوزگی اپوزیسیون منطقه نزد ملک عبدالله سعودی، ریزهخواری عامل موساد و استخبارات سعودی بر سر سفره سعودیها را قابل پیشبینی میکرد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: بیثباتی و شبکهسازی در لبنان، مصر و یمن: افشای نام جاسوسان و موسساتی که در لبنان، مصر و یمن از رژیم سعودی مبالغی برای پیشبرد اهداف خاندان سلطنتی دریافت میکردهاند، حقیقتا ضربه بسیار بزرگی است که میتواند هر دستگاه اطلاعاتی را با لیستی از «مهرههای سوخته» دچار بحرانی جهانی کند...دشمن در سوریه، ترکیه و قطر: همچنین اسناد نشان از آن دارد که از همان آغاز بحران سوریه، عربستان، ترکیه، قطر و جریان 14 مارس از تروریستها و مخالفان سوریه تمامقد حمایت کردهاند. ولید جنبلاط از نمایندگان مجلس لبنان و عضو گروه 14 مارس نیز از قطر برای ایجاد بیثباتی در سوریه و لبنان مقادیر زیادی پول دریافت کرده است...خباثت مادرخرج داعش در عراق: علاوه بر لبنان و قطر و ترکیه، عمال آمریکایی- سعودی در عراق نیز از افشاگریهای جنگآوران یمنی بینصیب نماندهاند. سندی تکاندهنده نشان از آن دارد که دولت ریاض 13 روز پس از سقوط «موصل» به دست «داعش» نیم میلیارد دلار به حساب رئیس وقت پارلمان عراق واریز کرده است!..مروری کوتاه بر رفتارهای ساماندهی شده در فضای شبکههای اجتماعی حکایت از آن دارد که سیاست تمرکز بر ایرانیان در شبکههای اجتماعی با هدف مدیریت مطالبات مردمی حقیقتا به صورت جدی در حال اجراست. از خیابانهای مهاباد تا استادیوم آزادی: پیش از این تحلیل هشتگهای توئیت شده با موضوع حادثه خودکشی دختر مهابادی و ارتباط دادن موضوع با مسائل قومیتی و امنیتی، از نقش جالب توجه سعودیها در مدیریت بیش از 90 درصد اخبار اولیه توسط عربزبانهای وابسته به آلسعود پرده برداشت...شاید بتوان گفت مهمترین درس «سعودی لیکس» در درد ناشی از باور این موضوع مستتر است که «دشمن بیکار نیست» و بیکار نخواهد نشست! تزهای «دایی جان ناپلئونی» بر آمده از سفارت انگلیس تا ابد مسلمانان را دعوت به «خواب خرگوشی» با انگزنی ابتلا به بیماری «توهم توطئه» به روشنگران، خواهد کرد تا معرکه مبارزه با توطئههای ضد اسلامی خالی از مرد جنگی بماند.
"تمرد یونانی پاشنه آشیل سلطه جهانی"، عنوان گزارشی است از وطن امروز که بحران مالی آتن و تمرد این کشور در مقابل اتحادیه اروپا پرداخته است: دولت آتن که قرنها پیش نخستین الگوی دموکراسی را به جهان معرفی کرده بود حالا در قرن بیست و یکم مدل جدیدی از حکومتداری را براساس نافرمانی از نهادهای بینالمللی با اهرم مردمسالاری – همهپرسی برای نپرداختن بدهیهای خارجی- ارائه میدهد که بعید نیست به همان اندازه دموکراسی یونانی بازتعریف شده در غرب مورد استقبال ملتهای جهان سوم قرار بگیرد و نظام بینالمللی موجود را بیاعتبار کند. کارشناسان اقتصادی غرب میگویند رفتار اخیر یونان همان الگویی است که هر کشور در حال توسعه یا جهان سومی آرزویش را دارد؛ تمرد از نظامات سختگیرانه بینالمللی. همانی که توسط منتقدان غرب، «نظام سلطه» خوانده میشود. تمرد یونانی میتواند پاشنه آشیلی برای سلطه جهانی نهادها و سرمایهداران اروپایی و آمریکایی باشد بویژه آنکه این بدعت از سوی یونانیها به عنوان میراثداران تمدن هلنی و نگهبانان دروازه تاریخی تمدن غرب صورت گرفته است. در واقع مهمترین گناه یونان از نگاه آمریکاییها و اتحادیه اروپا، فراموش کردن قرضهای سنگینش نیست بلکه به قول نخستوزیر چین «به فراموشی سپردن غربی بودنش» است. طی هفته اخیر، این ضربالمثل چینی از آن بدعت تاریخی یونانی در رسانههای غربی بازتاب عجیبی داشته است. آنها با پرداختن به این موضوع نگرانکننده، برزخ مالی یونان را در حقیقت مقدمه برزخی جهانی خواندند که طی آن اقتدار تمرکز یافته در غرب بهخاطر بیاعتبار شدنش دچار تعلیق میشود. فراموش نکنیم یونان نخستین کشور توسعه یافتهای است که از خیر «توسعه یافته» به حساب آمدن توسط نهادهای غربی گذشت و برای اینکه بتواند نفس بکشد از پرداخت بدهیاش به صندوق بینالمللی پول طفره رفت. امروز دولت آتن پیشنهادات نهادهای غربی برای بازپرداخت بدهیهایش را «اخاذی» توصیف و رهبران اروپا را با رفراندوم علیه عضویت در منطقه یورو تهدید میکند. آن هم در حالی که در همین ایران خودمان بسیارند سیاستمدارانی وابسته که حاضرند فرش زیرپای ملت را هم برای به دست آوردن مجوز «توسعه یافتگی» بفروشند.
ماجرای دکل هنوز هم در رسانه های کشور مورد توجه است و وطن امروز نیز با تیتر "دکل را چه کسی خورد؟" به این موضوع پرداخته و از اصل ماجرا پرده برداشته است: دکل را پسر مهاجرانی خورد. پس از اظهارنظر نادرست بیژن زنگنه درباره مفقود شدن دکل نفتی که توانست عدهای سادهلوح را مشغول کند؛ توجهات به ماجرا بیشتر شد و حالا آشی که زنگنه پخته است دارد گلوی دوستان اصلاحات را میسوزاند، چراکه پیگیریها نشان داده است پسر عطا مهاجرانی، وزیر ارشاد و زینت الوزرای دولت اصلاحات در مفقود شدن پول دکل نفتی نقش داشته است. علاوه بر این، مشابه دکل مورد ادعای زنگنه، در دولت اصلاحات به ارزش 43 میلیون دلار نیز وجود دارد که به مراتب بدتر است اما رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب هیچگاه به آن اشاره نکردند. به گزارش «وطن امروز»، طی هفته گذشته رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت اخبار متناقض و سراسر دروغی را با عنوان گم شدن دکل نفتی در دولت سابق منتشر کردند. این رسانهها درحالی این موضوع را با استناد به سخنان بیژن زنگنه، وزیر نفت مطرح کردند که اساسا دکلی وارد کشور نشده بود که بخواهد گم شود! ...اما طرح ماجرای ادعای گم شدن دکل دریایی نفتی که اصلا وارد کشور نشده است و ارتباط دادن آن به وزارت نفت دولت قبل توسط رسانههای اصلاحطلب در حالی است که بررسیها نشان میدهد رسانههای جریان اصولگرا از ماهها پیش به این موضوع و البته موارد مشابه آن در دوران اصلاحات پرداخته بودند و جریان اصلاحطلب نسبت به این موضوع سکوت معناداری کرده بود.اما نکته مهم در این میان این است که ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در پرونده این دکل نفتی به چشم میخورد، رد پایی که با بررسی بیشتر روی دکلهای دیگر نفتی نیز مشاهده میشود اما ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در ماجرای دکل نفتی در حالی است که چندی پیش نیز ویکیلیکس سندی منتشر کرد که نشان میدهد دولت سعودی بنا به درخواست وزیر اصلاحات هزینه قابلتوجهی را برای بورسیه تحصیلی پسرش آن هم در بریتانیا تخصیص داده است و این موضوع به خوبی از عمق ارتباط جریان فتنه با 2 مقوله فساد و بیگانه حکایت دارد. این سند که تاریخ آن متعلق به 10 اکتبر سال 2011 است، اشاره میکند به درخواست وزیر دولت خاتمی، این بورس تحصیلی در مقطع دکترا برای پسرش توسط سفارت عربستان تامین شده است. همچنین این سند اشاره دارد به اینکه سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی (4 سال، از 2011 تا2015) و هزینهای بالغ بر 4256 پوند برای هزینههای زندگی پسر آقای وزیر را تامین کرده است. نگاهی به مجموعه این گزارشها از عمق نفوذ فساد در جریان اصلاحات خبر میدهد.
آمانو در تهران/ قالیباف همچنان در رؤیای پاستور/ یک بستر و دو رویاء / مجازات اعدام برای قاتل شیطانپرست/ گزارشی از سفره های افطاری پرخرج در تهران
روزنامه اصلاح طلب شرق، با تیتر"آمانو در تهران"، گزارشی از تحولات چند روز اخیر مذاکرات از زبان خبرنگار اعزامی خود به وین ارائه داده است: شواهد نشان میدهد که هفته پیشرو تکلیف ٢١ ماه مذاکره هستهای در دور جدید تعیین میشود. قرار است یا «توافق جامع» اعلام شود یا «اعلام شکست» شود. این را منابع خبری نزدیک به مذاکرهکنندگان ایرانی میگویند. گفته شده تا روز سهشنبه تکلیف توافق یا عدمتوافق مشخص میشود. دوراهی توافق یا شکست مذاکرات میتواند نقطه پایان ١٣ سال مذاکره ایران و کشورهای اروپایی و در مرحله بعد با اعضای ١+٥ بر سر برنامه هستهای ایران باشد. اگرچه هنوز سهم توافق یا عدم توافق به نیمی از لیوان میرسد؛ لیوانی که هنوز معلوم نیست از توافق لبریز میشود یا عدم توافق. خبر در حاشیه مذاکرات هستهای گاهی هست و گاه همه در بیخبری فرومیروند. مذاکرات ادامه پیدا میکند و در سطوح مختلف گفتوگوها در جریان است. هنوز دود سفید از قصر سفیدنمای کوبورگ برنخاسته. اگرچه بخش بزرگی از توان دیپلماسی جهان روی این نقطه متمرکز شده است، بااینهمه مخالفان هم در بوق خود میدمند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: روز گذشته ششمین دیدار کری و ظریف انجام شد و ظریف در پایان نشست عصر گفت که «هیچ ضربالاجلی برای مذاکرات تعیین نشده است و ما به کار ادامه میدهیم. پیشرفت داشتهایم و پیشرفت خواهیم داشت و از هر فرصتی برای پیشرفت کار استفاده میکنیم». وزیر خارجه آمریکا نیز گفت: «از هر فرصتی برای پیشرفت استفاده خواهیم کرد». روز گذشته بازگشایی سفارتخانههای آمریکا و کوبا در دو کشور، بهانهای شد برای خروج جان کری از هتل کوبورگ که در جمع خبرنگاران در این مورد سخن بگوید. او که همزمان با باراک اوباما در واشنگتن در مورد ازسرگیری رابطه واشنگتن- هاوانا بعد از ٥٤ سال سخن میگفت، دگرگونی در روابط واشنگتن - هاوانا را الگویخوبی برای تغییر در موضوعات مورد مناقشه دانست و اضافه کرد: «وضعیت در مورد ایران هم میتواند تغییر کند». جان کری یادآوری کرد: «رهبران آمریکا و کوبا معتقدند نباید در گذشته ماند و باید به آینده چشم دوخت. تغییر در روابط با کوبا سیاست شخصی اوباما بود که به تغییر سیاستی ناکارآمد انجامید. با نگاه به مذاکرات وین هم میتوان نتیجه گرفت که وضعیت میتواند تغییر کند». کری درباره روند مذاکرات وین هم گفت: «سخت در حال کار هستیم. هنوز موضوعات پیچیدهای پیشرو داریم ولی معتقدیم در حال پیشرفتیم». خبرهای آمدورفت وزرا و معاونان به جلسهها و پايان آن، تنها چیزی است که به صورت رسمی اعلام میشود، مابقی، خبرهایی درگوشی و شنیدههایی است که برخی از آنها هم از جلسات غیررسمی با خبرنگاران منتشر میشود. ساعات اولیه صبح چهارشنبه بود که خبری مبنیبر سفر آمانو به تهران منتشر شد. او امروز به تهران میآید تا با حسن روحانی رئیسجمهوری و علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی دیدار کند. وزیر خارجه ایران عصر دیروز بعد از ششمین نشست با جان کری، درباره سفر آمانو به تهران گفت که ما از مدیرکل آژانس برای سفر به تهران دعوت کردیم.
"قالیباف همچنان در رؤیای پاستور"، عنوان گزارشی از شرق درباره اظهارات مهرداد لاهوتی است که براساس این گزارش، نماینده نزدیک به شهردار تهران می باشد. شرق تحرکات و اظهارات اخیر شهردار تهران را تکاپوی او برای ورود به عرصه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ارزیابی کرده است: وقتی پس از دو سال كه با توپ پر آمد و به انتقاد از دولت یازدهم و مذاکرات هستهای پرداخت، همگان بهدنبال انگیزه اصلی باقر قالیباف بودند.ظاهرا تحلیلها پربیراه نبوده است. زمان زيادي لازم نبود كه مهرداد لاهوتی، از نمایندگان نزدیک به قالیباف، در مورد امکان ورود شهردار تهران به انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین انتخابات ریاستجمهوری بگويد: «قالیباف قبل از اینکه یک شهردار موفق باشد، یک چهره سیاسی است و در دو دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز حضور داشته است. تصورم این است که قالیباف نمیتواند نسبت به سرنوشت کشور بیتفاوت باشد و قطعا برای شکلگیری یک مجلس منطقی، عقلانی و درست وارد عرصه میشود و نقطهنظراتی نیز خواهد داشت». لاهوتی در ادامه گفت: «تا انتخابات ریاست جمهوری زمان زیادی باقی است، اما احتمال اینکه وی مجددا پا به عرصه انتخابات ریاستجمهوری بگذارد زیاد است. تا آنجایی که اطلاعات من نشان میدهد و علائمی که وجود دارد حاکی از حضور وی در انتخابات ریاستجمهوری است. حمایت وی از افراد، گروه یا جریان و کاندیدای خاصی در انتخابات مجلس دهم نیز بستگی به نظر خودش دارد ولی قطعا وی نسبت به سرنوشت کشور و انتخابات مجلس نیز بیتفاوت نخواهند بود و در شکلگیری مجلس نقش مهمی ایفا میکند». این سخنان را نه رقبای سیاسی باقر قالیباف، بلکه یکی از نمایندگان حامی و نزدیک به او در مجلس بیان کرده است. ظاهرا شاهکلید ماجرا همینجاست. رؤیای ریاستجمهوری دست از سر شهردار تهران برنمیدارد. او دوبار در دو انتخابات از دو رقیبی شکست خورده بود که تصور میکرد بهسادگی بر آنان پیروز خواهد شد. از سویی دیگر تصور باقر قالیباف این بود که در هر دو انتخابات میتواند حمایت قاطع جریان اصولگرا را به دست آورد، اما نتوانست؛ چه در سال ٨٤ که رقبایی از جنس لاریجانی و رضایی داشت و چه در سال ٩٢ که هم ائتلاف سهنفره او با دو اصولگرای دیگر شکست خورد و هم حضور سعید جلیلی، میز بازی اصولگرایان را بههم ریخت. سه هفته پیش در گزارشی در «شرق» یادآوری کردیم که سردار در جایی ناممکن در عرصه سیاست ایستاده است و طبیعتا بههمیندلیل نمیتواند نفر اول باشد. ظاهرا شهردار تهران تصمیمی جدید اتخاذ کرده تا دست آخر بتواند یک بار هم که شده نفر اول باشد.
در ادامه می خوانیم: آنچه از سخنان مهرداد لاهوتی، نماینده نزدیک به قالیباف، برمیآید این است که او قصد دارد مانند محسن رضایی، دیگر سیاستورز نظامی، پای ثابت انتخابات باشد. برای این کار هم نمیخواهد مانند محسن رضایی بیاید، ببازد و برود. او تصمیم گرفته وجهه سیاسی اصولگرایی خود را برجسته کند. انتقاد از مذاکرات هستهای و سیاستهای دولت روحانی و دلواپسی برای حجاب و عفاف هم در همین بستر میگنجد. درحالیکه دولت روحانی در میانه مذاکراتی دشوار با ١+٥ بود و سعی بر رفع تحریمها و بهبود جایگاه ایران در عرصه بینالمللی داشت، ساکنان شهر تهران شاهد نصب بیلبوردهای تبلیغاتی علیه دیپلماسی دولت در نقاط مختلف پایتخت بودند که برخلاف سیاستهای رسمی دولت بود. گرچه مسئولیت آن بنرها را برخی گروهها و مؤسسات خاص برعهده گرفتند، اما بیشک اینگونه اقدامات بدون اطلاع شهرداری و البته مساعدت این سازمان ممکن و میسر نبود. اما شهردار تهران در همین شهری که بیلبوردهایی با تصویر اوباما و با عنوان «شمر زمانهات را بشناس» نصب شده بود، تعدادی از بهترین آثار هنری جهان را هم به تصویر کشید؛ تهران بهمثابه گالری بزرگ هنری. قطعا آن بیلبوردهای شمرگونه برای دلربایی از اصولگرایان و دلواپسان بود و تابلوهای هنری برای اقناع طبقه متوسط شهری؛ طبقهای که باید قانع میشد باقر قالیباف با دیگر اصولگرایان تفاوت دارد؛ اصولگرایانی که باید میپذیرفتند باقر قالیباف به اصول آنان پایبند است. کنش سیاسی زیگزاگی شهردار تهران همچنان ادامه دارد و او در میانه اصولگرایی و جذابیت اجتماعی گرفتار است. آنچه از شواهد امر پیداست، انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٦ هم چهرهای تکراری به خود خواهد دید. باقر قالیباف؛ مرد همیشه دوم.
خبر بازگشایی سفارت آمریکا و کوبا در پایتخت های یکدیگر پس از 50 سال خصومت و قطع رابطه، به مذاق شرق نشینان خوش آمده و با تیتر "یک بستر و دو رویا" به استقبال این خبر رفته اند. بر کسی پوشیده نیست که روزنامه های اصلاح طلب، در رویای از سرگیری روابط ایران و آمریکا به سر می برند و همواره کوشیده اند تحلیل هایی را در این زمینه ارائه دهند که نویدبخش سودمندی این روابط باشد: پس از میانجیگری پاپ، «باراک اوباما»، رئیسجمهور آمریکا، و «رائول کاسترو»، رئیسجمهور کوبا، در ماه آوریل برای اولین بار به طور رسمی مذاکره کردند. یک ماه بعد نیز آمریکا کوبا را از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج کرد و همچنین طرحهایی برای ازسرگیری خطوط مسافربری دریایی و هوایی میان دو کشور اعلام شد. اکنون نیز گامی مهم برای افزایش سطح روابط دیپلماتیک آغاز شده؛ همان بازگشایی سفارت. این توافق احتمالا ملموسترین دستاورد باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، در عادیسازی روابط با این جزیره منزوی در همسایگی جنوب آن است. اوباما که در اولین کارزار انتخاباتی خود در سال ٢٠٠٨، از لزوم نزدیکی ایالاتمتحده به دشمنان خود سخن گفته بود، عملا عادیسازی روابط با کوبا را به یکی از محورهای سیاست خارجه دولت در دو سال پایانی خدمتش بدل کرده است؛ و حالا به نظر میرسد تلاشهای او بههمراه همتای کوبایی خود، رائول کاسترو، که از ماه دسامبر گذشته و اعلام رسمی خبر ازسرگیری روابط تاکنون درصدد آمادهسازی و توافق پیرامون جزئیات طرح بازگشایی سفارتها بودهاند، به ثمر رسیده است. انتظار میرود «جان کری»، وزیر خارجه ایالاتمتحده، نیز که اکنون در وین بهسر میبرد، اواخر ماه جاری طی سفری به هاوانا، در مراسم بازگشایی رسمی سفارتخانه شرکت داشته باشد.
"اعدام برای قاتل شیطانپرست در آمریکا"، تیتر یکی از اخبار حوادث روزنامه شرق است که جوانی به خاطر قتل پدر و مادرش، به اعدام محکوم شده است: مرد آمریکایی که والدین نامزد خود را بهقتل رسانده است، دستگیر شد. «شاونفورد جیآر»، ٢٠ ساله با ضربات پتک والدین نامزد خود را به این دلیل به قتل رساند که آنان با حضورشان در یک میهمانی مخالفت کرده بودند. «فورد» که در آوریل سال ٢٠١٣ مرتکب این جنایت شده بود، پس از یک ماه متواریبودن بهعنوان مظنون اصلی شناسایی و دستگیر شد. والدین دختر ١٤ساله پس از آنکه متوجه شدند «شاون» بههمراه دخترشان قصد شرکت در یک میهمانی را دارد با حضور آنان در این میهمانی، که ویژه شیطانپرستان بود، بهشدت مخالفت کردند. پس از اطلاع «شاون» از تصمیم والدین نامزد ١٤سالهاش بسیارخشمگین شد و پس از حضور پنهانی در منزل مسکونی مقتولان آنان را به قتل رساند. پس از دستگیری این قاتل مشخص شد وی پیشتر به اتهام خرید و فروش مواد مخدر دستگیر شده است. «شاون» یکی از تأمینکنندگان مواد مخدر و محرک میهمانیهای شیطانپرستان در اکوان در حومه شهر «نیو فرانکلین» بود. این متهم در جلسه دادگاهی که روز سهشنبه برگزار شد، به اتهام دو فقره قتل عمد به اعدام محکوم شد.
روزنامه شرق در گزارشی به موضوع سفره های پرخرج افطاری در تهران پرداخته و تیتر آن را " افطاریهای پرخرج"، برگزیده است: از مرتفعترین نقاط تهران تا جنوبیترین خیابانهای شهر، بازار پهنکردن سفرههای افطاری داغداغ است؛ بهویژه اینکه نزدیکی به انتخابات مجلس، نیاز به دیدارهای استراتژیک در پای این سفرهها را پررنگتر هم کرده است. اساماسها برای آنهایی که میتوانند روایت این سفرهها را به دیگران برسانند، ارسال شده تا هر شب این ماه مبارک، در گوشهای از شهر، افطاریهایی با چاشنی سیاست برپا شوند. اما هرکدام از این افطاریها چقدر خرج برمیدارد؟ اگر این سفرهها در بالای شهر پهن شده باشند، طبیعتا رقمشان بیشتر و سوروساتشان پرزرقوبرقتر است؛ مثلا در رستوران یکی از هتلهای معروف بالای شهر، افطاری و شام، برای هر نفر حدودا ١٣٠ هزار تومان آب میخورد و اگر شما فقط صد نفر را افطار بدهید، عددی که باید پرداخت کنید، نزدیک به ١٣ میلیون تومان میشود. این هتل در هفته گذشته، یک میهمانی بزرگ افطار برای یک شرکت خاص برگزار کرده با بیش از ٥٠٠ میهمان، بنابراین میشود گفت که این شرکت، برای یک مجلس ساده افطار، نزدیک به ٦٥ میلیون تومان برای تنها ٥٠٠ میهمان هزینه کرده است! در جنوب شهر وضع اندکی بهتر است، اگرچه فهرست چیدنیهای سفره افطار، چندان فرقی با بالای شهر نمیکند؛ چای، نان، پنیر، سبزی، خرما، زولبیا و بامیه و یک نوع سوپ یا آش در پایین شهر تقریبا هشتهزار تومان خرج برمیدارد؛ مثلا در یکی از رستورانهای مهم خیابان کارگرجنوبی، میشود با ٢٠ هزار تومان به میهمانها، افطاری و شام بدهید؛ هشت هزار تومان برای افطاری و ١٢ هزار تومان برای یک پرس کوبیده یا جوجه. تخفیف این رستورانها بهخاطر شلوغی بیشازحد ماه رمضان، دوچندان هم شده چراکه بخش عمدهای از آنها، تنها همین ماه را فرصت دارند تا درآمدی به دست آورند. باغها هم وارد کارزار افطاریدادن شدهاند. اگرچه تا چندسال پیش مد نبود که کسی در باغ مراسم افطاری بگیرد، اما حالا سفرههای رنگارنگ در باغهای شمال تهران هم برپاست. اگر بخواهید در یک باغ متوسط در شهران میهمانی افطار برگزار کنید، باید برای هر نفر ٢٦ هزار تومان در نظر بگیرید؛ منو افطار همان است که در بالا آمده و غذا هم میتواند جوجه باشد یا کوبیده. دراینمیان باغهایی که تازه وارد ماجرای افطاریدادن شدهاند، تخفیف ویژه برای میهمانیهای بالای صد نفر قائل میشوند وگرنه قیمتها از ٣٠ هزار تومان شروع میشود. رستورانهای مارک و برند اما قیمت خاص خودشان را دارند؛ یکی از این رستورانهای مشهور، برای بسته افطاریاش ١٢ هزارتومان میگیرد اگرچه نه سوپ و سالاد دارد و نه دسر که اینها را باید جداگانه بخرید؛ غذاهای پرسی در این رستوران هم از ٥٠ هزار تومان شروع میشود بنابراین با یک حساب سرانگشتی افطاری و شام هرنفر نزدیک به صد هزارتومان خرج برمیدارد البته اگر از یک هفته زودتر، جا رزرو کرده باشید. از این دست رستورانهای مشهور در خیابانهای پایین شهر هم هست که میتوان در آنها با ٥٠ هزار تومان یک افطاری قابلتوجه داد که دیس کباب سرآشپز خوشمزه و معروفی دارند. این رستورانها اما آنقدر در ماه مبارک رمضان شلوغ میشوند که چندروزی قبل از شروع ماه باید برای یک میهمانی صدنفره در آن، جا رزرو کرد.
سردرگمی تجديدنظر طلبان در فقدان رهبريت/ اوباما: کنار می کشیم/ دکل گیت/ 4 دهه تروريسم دولتي امريكا عليه ملت ايران
روزنامه جوان، در شماره امروز خود به موضوع فقدان رهبری در اردوگاه اصلاح طلبان پرداخته که آنها را به تکاپو واداشته تا از میان چهره های مقبول یکی عرضه اندام کند و پرچم این جماعت را در دست گیرد. جوان با بررسی تحلیلی روزنامه های منتسب به این جریان، و با تیتر " سردرگمي تجديدنظر طلبان در فقدان رهبريت"، فقدان رهبری اصلاح طلبان را مورد توجه قرار داده است: موضوع از اين قرار است كه تئوريپردازان تجديدنظرطلب معتقدند كه محمد خاتمي با توجه به نقشآفريني فعال در فتنه 88 قابليت و ظرفيت آن را ندارد كه به تنهايي موفقيت نامزدهاي اصلاحطلب در انتخابات دهم مجلس را رقم بزند به همين دليل بايد شخصيتهايي نظير هاشميرفسنجاني، ناطقنوري و حتي علي لاريجاني و در حال حاضر هم كه علياكبر محتشمي به عنوان رهبر يا سرليست در انتخابات پيش رو نقش محوري بازي كنند. به همين دليل است كه روزنامه آرمان اين بار به سراغ محتشميپور رفته و با ادبياتي متملقانه و سراسر تعارف از وي به عنوان يكي از بزرگاني ياد كرده كه ميتواند جماعت تجديدنظرطلب را به وحدت و اتحاد برساند بدون اينكه به اين سؤال پاسخ دهد كه اين فرد تا چه ميزان در بين ساير گروههاي اصلاحطلب داراي احترام و مقبوليت است و آيا ميتواند در بدنه اين جريان همگرايي ايجاد كند يا خير. اين روزنامه در بخشي از مطلب خود نوشته: «علياكبر محتشميپور از سال 89 در نجف به سر ميبرد. او كه روزگاري در عالم سياست برو و بيايي داشت، ترجيح داد با بركنارياش از آخرين سمت رسمي در دولت دهم از كشور هم خارج شود. او در اين پنج سال به ايران رفتوآمدهايي داشته اما خيلي كم پيش آمده است كه عزلت رسانهاي خود را بشكند. البته در عالم سياست هميشه حرف و حديثهايي از استندباي چهرههاي سياسي زده ميشود اما هميشه بايد به ياد داشت موقع راه رفتن در زمين سياست بايد جانب احتياط را رعايت كرد؛ چراكه هر آن امكان دارد رختبستههاي سياست به توصيه برخي چهرهها يا با تشخيص و التزام خود سكوت را بشكنند و در دقيقه 90 نام خود را مجدداً بر زبانها جاري كنند. محتشميپور ازجمله افرادي است كه رأيي نافذ در خطمشي اصلاحطلبان داشته و به نظر ميرسد كماكان هم دارد. نگرش سياسي محتشميپور، او را در طبقهاي قرار ميدهد كه جلوداري آن با سيدمحمد موسويخوئينيهاست.»
در ادامه این گزارش می خوانیم: «دو اكبر» و «دو حسن» هم رويكرد نو روزنامههاي زنجيرهاي در همين مسير است، سوژهاي جديد كه اين روزنامهها براي ايجاد همگرايي و هماهنگ ساختن رهبران جريان متبوع خود در 9 ماه مانده به انتخابات مجلس دهم است؛ انتخاباتي كه براي آنها بسيار حياتي است و ميزان موفقيت آنها در انتخابات دوازدهم رياست جمهوري را نشان ميدهد. «سرنوشت دو اكبر» عنوان مطلب هفته گذشته روزنامه شرق است كه در كنار عكس مصافحه علياكبر ناطق نوري و اكبر هاشميرفسنجاني برجسته شده بود و در آن تلاش شده تا تفكرات، آينده و سرنوشت سياسي اين دو به هم گره خورده عنوان شود. «دو حسن» محور مطلب ديگري است كه محمد قوچاني سردبير هفتهنامه صدا در شماره هفته گذشته از ضرورت نزديكي بيشتر حسن روحاني و حسن خميني سخن به ميان آورده و تأكيد ميكند كه اين دو در كنار علياكبر هاشميرفسنجاني ميتوانند موفقيت جناح «تجديدنظرطلب» را تضمين كنند. نكته قابل توجه در اين رويكرد را بايد توجه وافر شخصيتها و روزنامههاي جماعت تجديدنظرطلب به علي لاريجاني و فراكسيون رهروان دانست آنگونه كه حجم قابل توجهي از مطالب هفتگي اين رسانهها را برجسته كردن مواضع علي لاريجاني و بحث حول محور «نزديكي علي لاريجاني به دولت و اصلاحات» بايد ارزيابي كرد و در مقابل تخطئه فعاليتهاي افرادي نظير عارف است كه با كش و قوس فراوان از صحنه انتخابات 92 كنار رفت. اين رويكرد نشان ميدهد كه عارف همچنان مغضوب پدرخواندههاي اصلاحطلبي است كه خواهان تندروي در مقابله با نظام هستند و افرادي نظير عارف و صادق خرازي مخالف چنين رويهاي هستند.
"اوباما: شايد كنار بكشيم"، عنوان گزارش جوان از تحولات چند روز اخیر مذاکرات هسته ای ایران و قدرت های جهانی در وین است، که اوباما نیز در این میان با اظهاراتی تهدید به ترک میز مذاکره کرده است: رئيسجمهور امريكا بعد از چند روز سكوت در مورد مذاكرات هستهاي ايران، ديروز تهديد كرد اگر معيارهاي مد نظر واشنگتن براي توافق خوب با ايران رعايت نشود، از مذاكرات هستهاي با ايران خارج خواهد شد. به گزارش «جوان»، اولين روز تمديد هفتروزه مذاكرات هستهاي بين ايران با 1+5 با سيگنالهاي متعارضي از واشنگتن و وين همراه بود. ديروز ديپلماتهاي امريكايي در وين گفتند واشنگتن در برخي موضوعات چالشي با ايران از جمله بحث «ابعاد نظامي احتمالي (PMD)» و بازرسيها، حاضر شده كه در مواضع خود تغييراتي ايجاد كند كه البته به گفته آنها ايران نيز ميتواند در وضعيت جديد پيشنهاد امريكا را قبول كند. پيش از اين هم روز سه شنبه يك مقام امريكايي به روزنامه واشنگتن تايمز گفته بود ترتيباتي در وين مورد بحث قرار گرفته كه بازرسان آژانس بدون اينكه وارد تأسيسات نظامي ايران شوند، قادر خواهند بود دسترسيهاي لازم را براي آژانس فراهم كنند. همزمان روز چهارشنبه يك ديپلمات نزديك به تيم ايران در گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه «پيشرفت اندكي» در موضوع تحريمها حاصل شده است از مشخص شدن جدول زماني لغو تحريمها خبر داده و گفته جزئيات اين جدول در حال مذاكره است. برخي ديپلماتهاي ايراني حاضر در وين نيز براي اولين بار تأييد ميكنند كه چنين طرحهايي از طرف امريكاييها مطرح شده و سفر يوكيو آمانومديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران نيز در همين چارچوب انجام خواهد شد. مقامهاي ايراني ميگويند در صورتي كه اراده لازم براي حل مسئله PMD وجود داشته باشد، ايران ميتواند پيش از شروع روند اجراي توافق (احتمالي) اين مسئله را حل كند. با اين حال، مقامهاي ايران تأييد نميكنند كه حل اين مسئله لزوماً منجر به شكلگيري توافق هستهاي خواهد شد: «احتمال توافق همچنان 50- 50 است. » يك ديپلمات ايراني در گفت و گو با ايسنا نيز بر همين موضوع تأكيد كرده و گفته: «تا همه اجزاي توافق روشن نباشد نميتوانيم بگوييم روي موضوعي توافق صورت گرفته است.»
روزنامه جوان با تیتر "دكل گيت"، وارد موضوع جنجالی دکل های نفتی شده است که قربانی زدو بندهای فساد در میان فرزندان مسئولین شده اند: تحقيق وتفحص از ابتداي تشكيل و آغاز به كار شركت تأسيسات دريايي مورد تأكيد رئيس كميسيون انرژي مجلس بوده و همچنان است؛ گويا كليد گم شدن دكلهاي نفتي و همچنين مفسده در خريدهاي اين شركت به زماني باز ميگردد كه آقازاده يكي از خانوادههاي سياسي قدرتمند كشور سالهاي پيش مديرعاملي اين شركت را برعهده داشت و به همراه دوتن از آقا زادههاي دولت اصلاحات كه يكي از آنها فرزند عطاءالله مهاجراني و ديگري گفته ميشود كه فرزند يكي از وزراي فعلي است، به دلالي در اين بخش مشغول بودند و حال مشخص ميشود كه غير از دكل فعلي گم شده سالها پيش و در اواخر دهه 70 دكلي به ارزش بيش از 50ميليون دلاري به آهن قراضه تبديل شده است. به گزارش جوان، رسانههاي متعلق به يك جريان سياسي خاص در حالي بعداز يك تأخير 10ماهه نسبت به خبر گمشدن دكل معروف به «فورچونا» يا «دين» واكنش نشان ميدهند واستراتژي انحراف افكار عمومي را جايگزين سكوت خود در اين باره ميكنند كه بررسيها نشان ميدهد مدتها قبل از خريد اين دكل توسط مديرعامل شركت تأسيسات دريايي، اين شركت يك دكل حفاري ديگر را به نام گلوبال پرل در زمان تصدي يكي از مديران عامل اسبق شركت تأسيسات دريايي خريداري كرده است اما اين دكل نيز ظاهراً سرنوشت مشابهي داشته است با اين تفاوت كه دكل مذكور به دليل آسيب ديدگي در طوفان كاترينا به يك آهن قراضه در بند شارجه تبديل شده است.
در ادامه این گزارش می خوانیم:در همين باره اين عضو كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با «جوان» اظهار داشت: بنده هم شاهد دست به دست شدن خبر گم شدن دكل نفتي در فضاي مجازي بودم و گاه اين خبرها آنقدر ضد و نقيض است كه نوعي به تشويش اذهان عمومي در اين باره دامن زده است، از اين رو اين ضرورت در دستور كار قرار گرفتن موضوع گم شدن دكل در موعد اتمام تعطيلات مجلس كاملاً احساس ميشود. موسي احمدي اظهار داشت: در ابتدا بايد اصل موضوع روشن شود كه حقيقت چيست، از اين رو در نظر داريم همزمان با بازگشت نمايندههاي ملت از حوزههاي انتخابي خود در اولين جلسه كميسيون انرژي كار حقيقتيابي را آغاز كنيم. نماينده مردم كنگان در مجلس شوراي اسلامي گفت: از كليه افرادي كه ذيمدخل و دخيل در جريان دكل گم شده نفتي بودند به كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي دعوت به عمل ميآيد تا در اين باره توضيحاتي را براي روشن شدن موضوع ارائه دهند و اگر نمايندگان كميسيون از توضيحات قانع شدند كه هيچ، اما اگر توضيحات قانعكننده نبود مقوله تحقيق و تفحص از مرجع ذي مدخل و دخيل در اين رابطه به رأي گذاشته خواهد شد.
روزنامه جوان در گزارشی به موضوع تروریسم و قربانی شدن ایران در این مسیر توسط غرب و آمریکا، پرداخته و تیتر گزارش خود را " 4 دهه تروريسم دولتي امريكا عليه ملت ايران" انتخاب کرده است: تروريسم... اين مهمترين ابزارياست كه ايالات متحده سالها است از آن براي فشار به كشورهاي مستقل استفاده ميكند؛ ابزاري كه به دليل نفوذ اين كشور در مجامع جهاني كاركردي ويژه براي آنها پيدا كرده است. اين در حالي است كه خود ايالات متحده زمان زيادي است كه به عنوان يكي از حكومتهاي مروج تروريسم در دنيا، هيچگاه مورد بازخواست مجامع جهاني قرار نگرفته است. اين ترفند در خصوص جمهوري اسلامي ايران نيز بارها از سوي ايالات متحده مورد استفاده قرار گرفته و اگرچه جمهوري اسلامي بارها قرباني تروريسم دولتي ايالات متحده امريكا بوده اما هربار در مجامع بينالمللي اين كشور با ژست حقوق بشري ايران را متهم به نقض حقوق بشر و حتي حمايت از تروريسم ميكند. يكي از جنايات ايالات متحده در قبال مردم ايران كه خيلي زود از ذهن مجامع بينالمللي پاك و به ورطه فراموشي سپرده شد، حمله موشكي ناو جنگي اين كشور در خليج فارس به هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران بود؛ جنايتي تلخ كه در 12 تيرماه سال 1367 روي داد و منجر به شهادت 290 مسافر و خدمه اين پرواز شد. حال در سالگرد حادثه جنايتبار ايالات متحده كه منجر به سرنگوني هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي بر فراز آبهاي نيلگون خليج فارس شد، علاوه بر مرور نقش مستقيم اين كشور در كشتار 290 مسافر و خدمه بيگناه اين پرواز، به بازخواني ديگر جنايات ايالات متحده در قبال مردم و نظام جمهوري اسلامي خواهيم پرداخت.
همه چیز برای نوشتن مهیاست/ آمانو برای عذرخواهي به تهران ميآيد
روزنامه اصلاح طلب قانون، در گزارشی با عنوان " همه چیز برای نوشتن مهیاست"، تحولات مذاکرات تاریخی هسته ای میان ایران و قدرت های جهانی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. برنامه هسته ای ایران که در بیش از یک دهه اخیر یکی از پرچالش ترین پرونده های سیاست خارجی کشور بوده، در روابط بین الملل نیز در حال تبدیل شدن به یکی از واحدهای تاریخ روابط بین الملل است. پرونده ای که در صورت توافق اصولی، برندگان زیادی در جهان خواهد داشت و کسانی را که در این مسیر حرکت کرده اند نیز تاریخ ساز خواهند بود: حضور رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در وین، نشانه ای دال بر شتاب مذاکرات هسته ای به سمت و سوی رسیدن به توافق نهایی محسوب می شود. دکتر علی اكبر صالحی بامداد روز سه شنبه در حالی در وین حضور پیدا کردکه ارنست مونیز وزیرانرژی ایالات متحده آمریکا به همراه جان کری از همان ابتدای هفته به وین آمده بود تا درجریان مذاکرات هستهای ایران واعضای 1+5 قرار گیرد. با این حال، ارنست مونیز طی روزهای نخست حضور خود در وین چندان مورد توجه و اقبال خبرنگاران حاضر در محل مذاکرات هسته ای قرار نگرفت. دلیل این بی اقبالی نسبی،عدم حضوردکترصالحی دروین بودکه منجرِ به حاشیه رانده شدن نقش مونیز در مذاکرات شد.بااین حال پس ازحضور رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در محل مذاکرات هسته ای، بار دیگر مونیز نیز از حاشیه به متن آمده است.ارنست مونیز 70 ساله در سن 27 سالگی دکترای خود رادر رشته فیزیک نظری از دانشگاه استنفورد اخذ کرده است .ازمذاکرات هسته ای بهمن ماه سال 1393 میان ایران و اعضای 1+5، ارنست مونیز به عنوان وزیر انرژی آمریکا پای میزمذاکرات هسته ای حاضر و به یکی ازچهرههای اصلی این ماراتن دیپلماتیک تبدیل شد. آنچه مسلم است اینکه تفاهم بر سر مسائل فنی اهمیت فوق العاده ای در حل و فصل اختلافات باقیمانده خواهد داشت.
در ادامه این گزارش می خوانیم: درجریان دبه کردن علنی طرف آمریکایی برسرتعداد سانتریفیوژهای مستقر درفردو،ارنست مونیز نقشی محوری داشت.بااین حال پس ازگذشت زمانی اندک، ارنست مونیز و سایر مقامات آمریکایی دریافتند که اصرار آنها بر موضوعاتی مانند بازرسی های فراپادمانی و نامحدود نه تنها منجر به تغییر مواضع طرف ایرانی نخواهد شد،بلکه منجر به عدم توافق نهایی و بازگشت به نقطه قبل از توافق ژنو می شود. هم اکنون ارنست مونیز در هتل کوبورگ و در معرض آزمونی سخت قرار دارد. آنچه مسلم است این است که مونیز این بار جایی برای اشتباه و تخطی ازمواردتوافق شده نخواهدداشت.دراین میان،خطوط قرمز هسته ای کشورمان در مذاکرات هسته ای به طرف مقابل ابلاغ شده است. نگارنده با توجه به شناختی که از رفتارشناسی دیپلماتهای ایرانی ومسئولان کشورمان دارد معتقد است که اصرار بی مورد برسرخواسته های نامعقول وغیرقابل قبول توسط طرف غربی صرفا منجر به دور شدن طرفین از توافق نهایی خواهدشد.از این رو ارنست مونیز باید میان تسریع مذاکرات هستهای یا ایجاد مانع در آن یک گزاره راانتخاب کند. بسیاری از تحلیلگران معتقدنددرعین اهمیت داشتن مسائلی مانند لزوم مکانيزیم رفع تحریم ها و شیوه اجرایی شدن توافق نهایی ،موضوعاتی مانندبازرسی های آژانس واستفاده ازحق تحقیق و توسعه از اهمیت فوق العاده ای دررسیدن به نقطه پایانی مذاکرات برخوردار هستند. از این پس خبرنگاران مستقر در هتل کوبورگ تمرکز ویژه ای روی نشست هاومذاکرات دوجانبه رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر انرژی آمریکا خواهند داشت.ازاین رو مواضع وعملکردمونیز بیش از پیش در معرض قضاوت مخاطبان و تحلیلگران قرار خواهد گرفت. بدیهی است همین موضوع،مسئولیت وزیر انرژی آمریکا در اتخاذ مواضع عقلانی و صحیح در مسیر رسیدن به توافق احتمالی نهایی رادوچندان خواهد کرد. در صورتی که مونیز این بار نیز به مانند دوران پس از قرائت بیانیه لوزان،پیامآورزیاده خواهی در مذاکرات و اصرار بر سر مواضع غیر قابل تحقق طرف مقابل باشد،در عمل شاهد امضای توافقی میان طرفین نخواهیم بود. فیزیکدان وسیاستمدار 70 ساله، مهم ترین و جدی ترین آزمون دوران زندگی سیاسی خود را تجربه می کند.آزمونی که درترسیم چهره مونیز درنزد افکار عمومی آمریکا که اکثرا خواستار توافق با ایران هستندنقش بسزایی خواهد داشت.
حسین شیخ الاسلام، مشاور بین الملل رئیس مجلس، می گوید "آمانو برای عذرخواهي به تهران ميآيد": سازمان آژانس بين المللي سابقه خيانت در امانت دارد. اين سازمان كه متاسفانه تنها سازمان بين المللي در زمينه بازرسيهاي هستهاي است با در اختيار گذاشتن اطلاعات دانشمندان هستهاي ما زمينه ترور و شهادت آنها را فراهم كرده است. مسئولان و ملت ايران هر گز اين خيانت را فراموش نخواهند كرد. در اين باره مقام معظم رهبري تاكيد داشتند كه آژانس بين المللي انرژي هستهاي نه مستقل است و نه عادل ؛ از اين جهت مستقل نيست كه تحت تاثير قدرتهاي جهان و آمريكا قرار ميگيرد و در زمينه ايران نيز عادلانه رفتار نكرد. بايد به پرونده سياه اين آژانس خيانت در امانت در قبال مردم و دانشمندان هستهاي ايران را نيز اضافه كرد. با اين حال قرار است یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران بيايد و ديدارهايي داشته باشد. اين سفر و ديدارها در جريان مذاكرات هستهاي خواهد بود و نميتوان قاطعانه گفت سفر او چه تاثيري بر روند مذاكرات خواهد داشت. به نظر ميرسد آمانو براي اطمينان بخشي به مسئولان ايراني به تهران ميآيد و به عبارتي ميخواهد در زمينه اشتباهات گذشته خود از ما عذرخواهي كند. او در سفر به تهران با رئيس جمهور و دبير شوراي عالي امنيت ملي كشور ديدار خواهد داشت و بايد ديد چه اندازه ميتواند اعتماد مسئولان ما را جلب كند.
"نمایندگان برای دیدار با زنجانی به اوین می روند" تیتر قانون برای خبر دیدار نمایندگان مجلس با بابک زنجانی در اوین است: عضو کمیته پیگیری پرونده بابک زنجانی گفت: با تلاشهای صورت گرفته قرار است جمعی از نمایندگان مجلس در مرداد ماه سال جاری برای برگزاری جلسه ویژهای با بابک زنجانی به زندان اوین بروند. به گزارش خانه ملت، امیرعباس سلطانی از برگزاری نشستی با حضور جمعی از نمایندگان مجلس با بابک زنجانی خبر داد و گفت: اخیرا جمعی از نمایندگان مجلس در نامهای به رئیس قوه قضايیه خواستار برگزاری جلسهای با حضور زنجانی شدهاند، از اینرو خوشبختانه این نشست در مرداد ماه انجام میشود. وی افزود: متأسفانه نمایندگان مجلس پس از بازداشت زنجانی، اطلاعات کمياز وضعیت وی و روند پرونده اش دارند، بنابر این در نشست مذکور این موضوعات مورد رسیدگی قرار میگیرد.
چرا رهبر انقلاب به آژانس اعتماد ندارد؟/ خطای خطرناک/ بهرام رادان: از مردم ایران عذر می خواهم
روزنامه کیهان، تیتر یک خود را به سوالی پیرامون مذاکرات هسته ای اختصاص داده است. "چرا رهبر انقلاب به آژانس اعتماد ندارد؟"، تیتر کیهان در این زمینه است و جزئیات تاریخی از این بی اعتمادی نسبت به آمانو و آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه داده: مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام در تیرماه 1394 بیاناتی در خصوص موضوع هستهای ایراد فرمودند و از جمله اظهار داشتند:«ما به آژانس بدبینیم، آژانس نشان داده که هم مستقل نیست و هم عادل نیست. مستقل نیست زیرا تحت تاثیر قدرتهاست، عادل نیست (چون) بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به علاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعالیت هستهای در کشور نیست» یک حرف غیرمعقولی است.»...پس از شروع بحران بین ایران و آژانس در زمستان سال 1381، اولین گزارش آژانس در باره برنامه هستهای ج.ا.ا در تاریخ6 ژوئن 2003 و اولین قطعنامه در شورای حکام علیه ایران در تاریخ12 سپتامبر 2003 صادر شد .در اولین گزارشهای آژانس تنها نگرانی که آژانس اظهار میکرد، وجود آلودگی در مراکز هستهای ج.ا.ا بود به طوری که در چهارمين گزارش در 5/12/82 ( 24 فوريه 2004) Gov/2004/11/para 75، ضمن اشاره به نگراني از عدم اشاره به سانتريفيوژ P2 و نگراني از هدف توليد پولونيوم 210، اين جمله را البرادعي در بند 75 نوشت: «تا آلودگي با غناي بالا و پائين حل نشود؛ خيلي مشكل است كه آژانس تأئيد كند هيچ مواد يا فعاليت اظهار نشدهاي وجود ندارد.» در حالي كه در گزارش هاي بعدي كه موضوع آلودگي حل شد؛ آژانس اين جمله را به نحو ديگري عوض كرد و گفت: «تا ايران پروتكل را اجرا نكند؛ آژانس نمیتواند فقدان مواد یا فعالیتهای اظهار نشده را تایید کند»!
در ادامه این گزارش تفصیلی می خوانیم: علیرغم اینکه ج.ا.ا اجازه بازديد مراکز نظامی مانند شيان و موارد مرتبط با آنرا در تاريخ 8-10 تير 83 ( 29 ژوئن تا اول ژوئيه 2004 ) داد و عليرغم همكاري وسيع و اذعان آژانس مبني بر صحت اظهارات ایران درباره تخریب لویزان وموضوع شمارشگر بدن (Gov/2005/67; para38&39) و عدم یافتن فعالیت ممنوعه در چندین نوبت، متأسفانه آژانس بيصداقتي به خرج داد و پس از گذشت 6 سال، در پيوست گزارش نوامبر2011 به عنوان « محل فعاليتهاي اظهار نشده» از آن ياد کرد و آن را نشانه «فعاليتهاي نظامي در موضوع هستهاي» و «موجب نگراني» ميداند!... پس از چند جلسه كه در این رابطه با آژانس در تهران برگزار گرديد علیرغم مخالفتهای اولیه2 و متعاقب تصميم شوراي عالي امنيت ملي به عنوان اعتمادسازی، در تاريخ 18 دي 83 ( 7 ژانويه ) نماينده ج.ا.ا به وين رفته و در خصوص بازديد از پارچين ( نحوه، محلها، چارچوب) با نمايندگان آژانس مذاكره نمودند و در اين جلسه آژانس نقشهای از کل سایت پارچین ارائه داد که در آن کل سایت پارچین را به چهار منطقه تقسیم کرده بودند. قرار شد كه آژانس از 4 منطقه پارچين يكي را به میل خود انتخاب نمايد. آژانس منطقه1 را انتخاب كرد و از اين منطقه نيز تعدادي از ساختمانها ( 3 ساختمان و 11محل) را به ميل خود انتخاب نمود. .. کیهان ده مورد دیگر را نیز در ادامه ارائه می دهد و در پایان می افزاید: علیرغم اینکه ایران از آژانس خواسته بود که نام صنایع بازرسی شده افشا نشود ولی در همان روزها روزنامههای غربی آنرا افشا کردند که هیچ منبع دیگری غیر از آژانس نمیتوانست منشاء آن باشد. مانند خبر خبر گزاری فرانسه 19دسامبر2005 و روزنامه پروسه اتریش (این موضوعات طی گزارش 117 صفحهای ایران به آژانس، اعتراض شد)
حسین شریعتمداری برای بار دوم در این هفته دست به قلم شده و "خطای خطرناک" را نگارش کرده است. وی در این یادداشت به خطری که مذاکرات هسته ای را تهدید می کند اشاره می کند. قرار است که توافقی که در پایان مذاکرات حاصل می شود، بدون امضاء و چند پهلو باشد: اخبار و گزارشهای رسیده به کیهان حکایت از آن دارد که با توجه به تعریفهای متضاد طرفین از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقی که مجموع خواستههای ایران و حریف را در خود داشته باشد، آمریکاییها برای خروج از این بنبست راهکاری را پیشنهاد کردهاند و گفته میشود تیم مذاکرهکننده کشورمان نیز به این پیشنهاد روی خوش نشان داده و آن را پذیرفته و یا در حال ارزیابی برای پذیرش آن است. طرح آمریکاییها، «تهیه پیشنویس یک توافق» بدون امضای آن است. متن این پیشنویس، به گونهای پیچیده و چند پهلو تهیه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده ایران، وضوح چندانی نداشته باشد. دقیقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به وضوح از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران حکایت میکرد و اجرای آن بیتردید، برچیده شدن صنعت هستهای کشورمان را به دنبال داشت. همین جا گفتنی است که اخیرا برادر عزیزمان جناب آقای عراقچی گفته بود، متن پیشنویس توافق نهایی با ادبیات متفاوت و تغییرات جدی در حال تهیه است که این اظهارنظر با توجه به ترفندی که به آن اشاره خواهیم کرد میتواند - خدای نخواسته- نشانهای از کمتوجهی برادران تیم مذاکرهکننده کشورمان نسبت به خدعه پیچیده حریف باشد. بخوانید!
در ادامه یادداشت روز کیهان آمده است: پیشبینی نگارنده با توجه به سابقه حیلهگری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیشنویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم! اگر این پیشبینی تحقق پیدا کند، از هماکنون میتوان به وضوح درک کرد که چه فاجعهای در پیش خواهد بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است، به عنوان پیشنویس مورد توافق اولیه تیمهای مذاکرهکننده قلمداد میشود و ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و شکننده است. اگر متن پیشنویس را بپذیریم، به یک «توافق بد» که در آن از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران یعنی حفظ صنعت هستهای کشورمان عبور شده است، تن دادهایم و اگر نپذیریم، این تلقی به افکار عمومی جهانیان - و احتمالا بخشی از مردم ایران- پمپاژ میشود که ایران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!..و در خاتمه این وجیزه باز هم گفتنی است امیدواریم خبری که به کیهان رسیده است، صحت نداشته باشد و تیم مذاکرهکننده کشورمان که به عنوان امانتداران امین، شجاع، غیور و متدین وظیفه حفظ منافع ملی و از جمله صنعت هستهای ایران اسلامی را بر عهده دارند- در صورت صحت خبر یاد شده- ترفند حریف را با هوشمندی به دیوار ناکامی بکوبند و فقط به متن توافقی «آری» بگویند که با مشخصات قانونی و تعریف شده از سوی مسئولان محترم کشورمان همخوانی کامل داشته باشد.
بهرام رادان پس از موضع گیری جنجالی خود درباره قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا، با ارسال نامه به کیهان از موضع گذشته خود عذرخواهی کرده است: در پی نامهای که «بهرام رادان» خطاب به اوباما در رابطه مصوبه همجنسبازی صادر کرده بود وی طی نامهای خطاب به روزنامه کیهان نوشت: به استحضار میرساند پیرو مطالب منتشر شده در صفحات سه روزنامه مورخ هفتم، نهم و دهم تیر ماه سال 1394، بدین وسیله نظر خود را شفافسازی و تبیین میکنم: 1. آنچه به عنوان نظر بنده در فضای مجازی در خصوص رأی دیوان آمریکا در خصوص قانون همجنسگراها منتشر شد اشتباه بوده و در شأن مردم ایران نبوده است که از این بابت عذرخواهی میکنم. 2. منظور از بزرگنمایی، بد تیتر زدن اشاره به رسانههای بیگانه خارج از کشور بود که منتظر فرصت هستند تا از یک هنرمند وطنی نماد مخالفت و جدایی طلبی بسازند. 3. در مملکتی آب حیات مینوشیم که ازدواج سنت پیامبر و امری پسندیده است. قوانین آمریکا هیچ محلی از اعراب در جمهوری اسلامی ایران ندارد و در کشور ما صراحتاً ازدواج همجنسگراها امریست قبیح و ناموزون با شرع و عرف و قانون. امیدوارم با تأمل و همدلی بیشتر کشور عزیزمان را در رسیدن به اهداف عالیه خود یاری دهیم.