ترس و وحشت در مازندران، مقصر کیست؟ / بازهم رسانه های بیگانه از کاه کوه ساختند

این روزها نه تنها در مازندران، بلکه در کل کشور توسط افراد معلوم الحال که تریبون آنها رسانه های خارجی هستند بحث ظلم به زنان و فضای خفقان برای آنها در کشور به شدت در حال تقویت است.

با نگاهی گذرا به حال امنیتی این روزهای اکثر کشورهای منطقه، می توان به این نتیجه رسید که بدون شک ایران یکی از امن ترین و بهترین نقاط منطقه برای مردم است و حداقل هیچ شخص بیگانه ای نمی تواند در ملت ایران وحشت ایجاد کند.اما باید قبول داشت که این همه قصه امنیت کشور نیست، و جدا از بحث امنیت و حفظ تمامیت ارضی،  بحث امنیت داخلی و یا به اصطلاح عامیانه، بحث امنیت کوچه و بازار هم برای مردم از اهمیت بالایی برخوردار است.

طبق آمار موجود و فضایی که در اکثر شهرهای کشور حاکم است، نمره کلی کشور در باب امنیت داخلی نمره قابل قبولی است، اما به جرات می توان گفت که نمره خوبی نیست.اگر چه در علل به وجود آمدن این شرایط افراد زیادی سهیم هستند و تنها مسئولین امنیت مردم مقصر نیستند اما این روزها انتقادات جدی توسط مردم به علت عدم امنیت کافی در کوچه و خیابان، نسبت به نیروی انتظامی مطرح است.

این امر قابل درک است که بسیاری از کیف قاپی ها،زورگیری ها و دزدی ها علتش بیکاری است و در این زمینه تنها نیروی انتظامی مسئول نیست و دیگر نهادها مسئول هستند اما مردم در نهایت همه مسئولیت نا امنی برای خود و ناموسشان را نیروی انتظامی که یکی از وظیفه آنها برقراری امنیت شهری است، می دانند.

البته بخشی از این انتقادات با توجه به افزایش چشمگیر ارازل و اوباش و البته زورگیران خیابانی که فضای رعب و وحشت را برای خانواده ها به وجود آورده اند به جا است، اما این حوادث قطعا در سطحی نیست که فضای امنیتی شهری ایران در سطح تگزاس آمریکا مقایسه شود، کاری که این روزها توسط رسانه های بیگانه صورت می گیرد.

اگرچه این سیاهنمایی به روندی عادی و یک کار روزمره برای رسانه های بیگانه تبدیل شده است و اکثر ملت ایران از اهداف و نیات آنها مطلع هستند اما شفاف سازی و پخش اخبار مختلف حتی اخباری دردناک در هرشرایطی توسط رسانه های داخلی، آن هم قبل از اینکه مخاطب ایرانی خبر را از رسانه های بیگانه بشنود، بسیار می تواند در باورپذیری مخاطبان و اعتماد آنها به فضای داخلی کمک کند.

مانند خبر مرگ یک دختر مهابادی که رسانه های بیگانه آن را دستاویزی برای اهداف ضد اسلامی ایرانی خود قرار دادند و با تحریک برخی عوامل داخلی سعی در تشنج شهر مهاباد داشتند. چرایی و یکی از علل اصلی این جریان هم این بود که این خبر توسط رسانه های داخلی کمی با تاخیر و اکراه منتشر شد این در حالی است که واقعیت این ماجرا همانطور که در تحلیل های مختلف در رسانه ها مطرح شد، نکته منفی و یا غیر طبیعی که برای کشور سنگین باشد وجود نداشت.

در چنین شرایطی و با توجه به چشمان بهانه جوی رسانه های خارجی در داخل کشور می طلبد رسانه ها و مسئولین بدون واهمه به بیان واقعیات در حوادث مختلف بپردازند.چرا که بیان واقعیت هرچه که باشد می تواند سبب دلگرمی مردم شود.

این روزها بازهم قتل و یا خودکشی دختری این بار در مرکز استان مازندران، ساری سبب به وجود آمدن حاشیه هایی در این استان شمالی کشور شده است.با توجه به قتل فجیعی که در اردیبهشت ماه سال جاری در یکی از جنگل های شهر نکا صورت گرفت،و دختر جوانی که نوزاد سه ماهه داشت به قتل رسید، این بحث کمی با رعب و وحشت بیشتری در این استان دنبال می شود و احساسات بسیاری از افراد و مخصوصا زنان را جریحه دار کرده است.

ماجرا از این قرار است که روز دهم اردیبهشت سال جاری، زن جوانی منزل را به مقصد دندانپزشکی ترک می کند و سوار یک پراید مشکی می شود اما دو جوانی که در پراید حضور داشتند با گذشت مصافتی، اقدام به زورگیری از این زن جوان می کنند که با مقاومت زن، با ضربات چاقو از وی پذیرایی می کنند.

در اعترافات این دوجوان آمده است که بعد از ضربات چاقو این زن را در یکی از جنگل های نکا رها می کنند اما دقایقی بعد مجددا به سراغ زن نیمه جان می روند تا با ضربات نهایی وی را کامل از پای دربیاورند.

جسد این زن جوان که یک فرزند شیرخواره داشت، به مدت دوهفته در جنگل رها شده بود که با تحقیقات گسترده پلیس و دستگیری دوجوان متهم به قتل و اعترافات آنها، جسد این زن کشف می شود و با انجام آزمایشات مختلف مشخص می شود که جسد متعلق به خانم خدیجه رمضانی، است.

این اتفاق با توجه به حوادث مشابهی که در مازندران رخ داده بود موج جدیدی از رعب و وحشت را در مردم، به وجود آورد و با توجه به نحوه قتل این زن جوان و جسد وی که طعمه حیوانات جنگل شده بود، احساسات مردم جریحه دارتر از گذشته شده بود.

اما اخیرا، طي چند روز گذشته انتشار خبري در فضاي مجازي مبني برقتل دختر ساروي بنمايش در آمده و عده ايي از افراد معلوم الحال با نشر تصاوير موهن و نيز سر برهنه ازجسد رها شده يك زن جوان در كنار شاليزارها، اقدام به شايع پراكني و به قصد ملتهب وا داشتن فضاي اجتماعي استان و منطقه نمودند .

بر این اساس، رئیس پلیس آگاهی استان مازندران خبر به قتل رسیدن دختر جوان در ساری را تکذیب کرد.

سرهنگ کارآگاه احمدرضا رستمی در تشریح این خبر اعلام نمود : در پی فوت دختر جوانی در ساری ، با هماهنگی قاضی ویژه قتل در صحنه وقوع حاضر شدیم.

وی با بیان اینکه با معاینات انجام شده توسط پزشکی قانونی استان، شایعه قتل و تجاوز به عنف تکذیب شده است افزود: این دختر جوان با خوردن قرص برنج خودکشی کرده و شایعه قتل وی به هیچ وجه درست نمی باشد.

رستمی با اعلام اینکه،متاسفانه برخی افراد ،شبکه های مجازی و همچنین سایت ها به جای بیان واقعیت ها،با بزرگ نمایی و تشویش اذهان عمومی سعی در ایجاد فضای روحی نامناسب در بین مردم و هم استانی ها و هم شهری ها دارند اظهار داشت:به سایت ها و مردم توصیه می کنیم به جای توجه کردن به این اخبار نادرست،به اخبار و اطلاعیه های منتشره از سوی مراجع قضایی و یا ناجا توجه نمایند.
رییس پلیس آگاهی استان مازندران به پایگاه خبری پلیس، گفت: پلیس آگاهی استان مازندران تمام سعی و تلاش شبانه روزی خود را برای امنیت و آسایش مردم بکار می گیرد.

تجربه ثابت کرده است که سخنان رئیس پلیس یک استان مستند تر از سخنان شبکه های اجتماعی است و عملا می توان به یک نهاد عمومی اعتماد کرد.در ماجرای قتل زن جوانی که در جنگل رها شده بود، پلیس با توجه به شرایط گنگ و نامشخصی که وجود داشت با تلاش شبانه روزی توانست قاتلین و همدست قاتلین را دستگیر کرده تا حداقل غم انتظار خانواده زن جوان به سرانجام برسد.

درباره حوادث این روزهای استان مازندران و جو سازی رسانه ای و فضای رعب وحشت و ضد فمینیستی ای که در این استان به راه افتاده است، ذکر چند نکته ضروری است:

1.شکی نیست که پلیس این استان و نیروی انتظامی به منظور به حداقل رساندن حوادث این چنینی باید همکاری کامل را با یکدیگر در زمینه نصب دوربین های فعال و مشترک در استان به منظور شناسایی خودرو و سرنشینانی که تخلف مرتکب شده اند، داشته باشند.چرا که این استان و مخصوصا اتوبان ساری به بهشهر، که قتل زن جوان دارابکلایی در این محور صورت گرفت، از مشکل عدم دوربین های فعال، رنج می برد.

از طرفی دیگر همانطور که رئیس پلیس استان مازندران مدعی شد، حتما باید با توجه به افزایش این گونه حوادث نظارت امنیتی و گشت زنی نیروی انتظامی به منظور جلوگیری از حوادث دلخراش احتمالی افزایش یابد تا امنیت روانی و جانی مردم مازندران بیش از گذشته تامین شود.

2.بارشد چشمگیر شبکه های اجتماعی و یک کلاغ چهل کلاغ شدن برخی اخبار، منطقی است که مردم مازندران و کل کشور از پخش هرگونه اخبار غیر موثق که ممکن است موجب موجی از وحشت در شهر شود جلوگیری کنند.مانند اخباری که این روزها درباره مرگ برخی از هنرمندان دست به دست می شود اما بعد از دقایقی توسط خود هنرمندی که خبر از دنیا رفتنش دست به دست می شود، تکذیب می شود.

از این رو، مسئولین و مقامات که تریبون رسمی در اختیار دارند باید بدون اکراه، واقعیت را به گوش مردم برسانند تا یک خبر دستاویزی برای رسانه های بیگانه نشود همانند خبر خودکشی دختر ساروی.

3.این روزها نه تنها در مازندران، بلکه در کل کشور توسط افراد معلوم الحال که تریبون آنها رسانه های خارجی هستند بحث ظلم به زنان و فضای خفقان برای آنها در کشور به شدت در حال تقویت است.از طرفی دیگر بحث ناامنی و بار روانی آن در بسیاری از شهرهای کشور و مخصوصا برخی شهرهای استان مازندران توسط گروه های معاند در حال افزایش است که در چنین شرایطی هوشیاری بیشتر مردم و مسئولان را می طلبد.

همانند همکاری مردم و مسئولین نیروی انتظامی در راه جستجو برای دستگیری قاتلان دختر جوان دارابکلایی که به نظر همکاری کم نظیری توسط مردم محل با پلیس به منظور یافتن قاتلین صورت گرفت.

4.در پایان باید به این نکته توجه داشت که حتما باید در تمامی مناطق کشور بحث امنیت شهر و مردم بهتر از گذشته تامین شود، و در تلاش پلیس برای بهبود امنیت جامعه شکی نیست، اما باید مراقب بود که سو استفاده کنندگان از آب گل آلود حوادثی مانند قتل زن جوان مازندرانی برای غیر واقعی جلوه دادن فضای امنیتی کشور استفاده نکنند تا هر خبر خودکشی و فوت هر دختر جوانی در مازندران، قتل و تجاوز نشان داده شود.مهدی مهدیان