درس نهم
صفات خداوند متعال (بخش دوم)
هستي مطلق قدرت بي نهايت دارد، جهان هستي با پديده هاي عظيم و شگرفش، کرات عظيم آسمانها، کهکشانها، منظومه ها، اقيانوسها و درياها و موجودات مختلفي که در آ«هاست نشانه هايي از قدرت خداوند است. خداوند بر هر چيزي قادر است و قدرت او بر تمام اشياء يکسان است.
تبارک الذي بيده الملک و هو علي کل شيي قدير پر برکت و زوال ناپذير است خداونديکه حکومت جهان هستي بدست اوست و او بر همه چيز قادر است 1 لله ملک المسوات و الارض و ما فيهن و هو علي کل شييء قدير حکومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر چيزي توانا است2. فلا اقسم برب المشارق و المفارب انا لقادرون سوگند به پروردگار مشرق ها و مغرب ها که ما قدريم.3
از آيات فراواني که در قرآن قدرت خداوند را بيان مي کند فهميده مي شود که قدرت خداوند هيچ گونه حد و مرزي ندارد هر زمان اراده کند انجام مي دهد و هر زمان اراده محو و نابودي چيزي را بکند آن چيز از ميان مي رود و بطور کلي هيچ گونه ضعف و ناتواني در او تصور نمي شود، آفرينش کرات عظيم آسمانها با خلقت موجود کوچکي براي او يکسان است.
عن علي عليه السلام: و ما الجليل و اللطيف و الثقيل و الخفيف و القوي والضعيف من خلقه الاسواء آشکار و نهان، سنگين و سبک، قوي و ناتوان، از جهان آفرينش در برابر قدرت خداوند يکسان و مساوي است. 4
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتي موسي عليه السلام به سوي طور رفت گفت پروردگارا خزائنت را به من نشان ده پس خداوند فرمود: همانا خزائن من چنين است که هر زمان اراده کنم به چيزي بگويم بوده باش پس آن چيز خواهد بود. 5
سوال در مورد قدرت خداوند
گاهي سوال مي شود آيا خدا مي تواند موجودي مانند خودش بيافريند؟ اگر بگوييد مي تواند پس تعدد خدايان ممکن است و اگر بگوييد نمي تواند قدرت خداوند را محدود کرده ايد و يا اينکه خداوند مي تواند اين جهان پهناور را درون تخم مرغي جاي دهد بدون اينکه جهان را کوچک کند يا تخم مرغ را بزرگ؟ در جواب بايد گفت در اينگونه موارد کلمه نمي شود بکار مي رود نه کلمه نمي تواند و به عبارتي روشن تر طرح سوال نادرست است زيرا وقتي مي گوييم آيا خداوند مي تواند موجودي مانند خودش بيافريند کلمه آفريدن معنايش اين است که آن شيي ممکن الوجود و مخلوق است و هنگامي که مي گوييم مثل خداوند معنايش اين است که آن شيي واجب الوجود باشد. و نتيجه اش اين مي شود که آيا خداوند مي تواند چيزي بيافريند که هم واجب الوجود باشد و هم نباشد، هم ممکن الوجود باشد و هم نباشد (هم خالق باشد و هم مخلوق). طرح اين سوال نادرست است و خداوند بر هر چيزي قادر است.
همچنين وقتي گفته مي شود آيا خدا مي تواند جهان ار در تخم مرغي قرار دهد بطوريکه نه جهان کوچک شود و نه تخم مرغ بزرگ؟ معنايش اين است که جهان در همان حال که بي نهايت بزرگ است بي نهايت کوچک باشد و با توجه به غلط بودن اين سوال نوبتي به جواب نمي رسد زيرا تعلق به محال محال است.
همين سوال را مردي از امير المومنين عليه السلام نمود حضرت فرمودند: ان الله تبارک و تعالي لا ينسب الي العجز و الذي سالتني لا يکون بدرستيکه خداوند تبارک و تعالي به عجز و ناتواني نسبت داده نمي شود ولي آنچه تو مي پرسي نشدني است. 6
و در روايتي از امام رضا عليه السلام نقل شده که فرمود: بله خدا مي تواند و در کوچکتر از تخم مرغ هم مي تواند، خداوند دنيا را در چشم تو قرار داده در حاليکه از تخم مرغ کوچکتر است (البته اين يک نوع جواب اقناعي است زيرا سوال کننده قدرت تحليل اين گونه مسائل را نداشته است).7
خداوند حي و قيوم
خداوند داراي حيات جاويدان و ثابت و برقرار است او به ذات خويش قائم است و موجودات ديگر قائم به او هستند حيات در مورد خداوند با آنچه در مورد موجودات ديگر گفته مي شود متفاوت است زيرا حيات خداوند عين ذات اوست نه عارضي است و نه موقت، حيات خداوند به معني علم و قدرت اوست. حيات خداوند ذاتي، ازلي، ابدي، تغيير ناپذير و خالي از هر گونه محدوديت است. قيوم است يعني امور مختلف موجودات بدست اوست ارزاق و عمر حيات و مرگ مخلوقات به تدبير اوست. الله لا لاه الا هو الحي القيوم معبودي جز خداوند يگانه، زنده و پايدار و نگهدارنده کائنات نيست.
8 و عنت الوجوه للحي القيوم همه چهرها در برابر خداوند حي قيوم خاضع مي شوند. 9
بعد از آنکه علم و قدرت خداوند ثابت شد حي و قيوم بودن هم ثابت است زيرا همه صفات به حيات بر مي گردد اگر علم محدود و قدرت ناچيز انسان دليل بر حيات اوست خداوندي که عملش بي پايان و قدرتش بي انتهاست داراي برترين و کاملترين حيات است بلکه حيات عين ذات اوست به اين ترتيب ذکر يا حي يا قيوم يکي از جامعترين ذکرهاست زيرا حي اشاره به عمده ترين صفات ذات يعني علم و قدرت و قيوم مجموعه صفات فعل مي باشد. لذا امير المومنين عليه السلام مي فرمايد: فلسنا نعلم کنه عظمتک الا انا نعلم انک حي قيوم لا تاخذک سنه و لا نوم. ما هرگز کنه عظمت تو را درک نمي کنيم تنها اين را مي دانيم که تو حي و قيوم هستي و هيچگاه از حال بندگان خود غافل نيستي. 10
از علي عليه السلام نقل شده که روز جنگ بدر آمدم ببينم پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم چه مي کند ديدم سر بر سجده گذاشته و پيوسته مي گويد يا حي يا قيوم چند مرتبه رفتم و برگشتم و او را در همين حال ديدم تا خداوند پيروزي را نصيب او ساخت. 11
آنچه بين شد اصول صفات خداوند متعال است و صفات ديگر به آنها بر ميگردد که تنها به ترجمه اي از آنها اکتفا مي کنيم.
قديم و ابدي: يعني هميشه بوده و هميشه خواهد بود. براي او آغاز و پاياني تصور نمي شود، هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شيي عليم اول و آخر و ظاهر و باطن اوست و او از هر چيز آگاه است.12 مريد: يعني صاحجب اراده مي باشد و در کارهايش مجبور نيست و هر کاري انجام مي دهد داراي هدف و حکمت است. (حکيم است)
مدرک: همه چيز را درک مي کند همه را مي بيند و همه صداها را مي شنود (سميع و بصير است). متکلم: يعني خداوند مي تواند امواج صدا را در هوا ايجاد کند و با پيامبران خود سخن بگويد نه اينکه تکلم از زبان و لب و حنجره باشد. صادق: يعني هر چه خداوند مي گويد راست و عين واقيعت است زيرا دروغ يا از جهل و ناداني و يا از ضعف مي باشد و خداوند منزه است.
در نتيجه خداوند کمال بي نهايت است و هيچ گونه نقصي در ذات اقدسش راه ندارد و ما بايد درباره شناخت صفات هم به عجز خود اعتراف کنيم و با کمال ادب عرض مي کنيم:
اي برتر از خيال و قياس و گمان و وهم وز هر چه خوانده ايم و شنيده ايم و گفته ايم
مجلس تمام گشت و به آخر رسيد عمر ما همچنان در اول وصف تو مانده ايم
تفکر در ذات ممنوع
بعد از بيان مختصري که درباره صفات داشتيم بايد بدانيم صفات خداوند عين ذات اوست بنابراين نه درباره ذات و نه درباره صفات خداوند نبايد هيچ تفکري داشته باشيم زيرا موجب تحير و سرگرداني است و فقط در مخلوقات فکر کنيم.
قال ابوجعفر عليه السلام: تکلموا في خلق الله و لا تکلموا في الله فان الکلام في الله لا يراد صاحبه الا تحيرا امام باقر عليه السلام فرمود: در آفرينش خدا تکلم کنيد و در خدا تکلم نکنيد زيرا تکلم در خدا زياد نمي کند مگر تحير صاحبش را.
مرحوم علامه مجلسي و ديگران گفته اند منظور منع تفکر و تکلم در ذات و صفات خداوند و در کيفيت است. و قال عليه السلام: اياکم و التفکر في الله و لکن اذا اردتم ان تنظروا الي عظمته فانظروا الي عظيم خلقه و فرمود بر حذر باشيد از تفکر در خداوند و لکن هر وقت خواستيد عظمتش را بنگريد به بزرگي جهان خلقت بنگريد.13
تمرين:
1 ـ نشانه هاي قدرت خداوند چيست؟
2 ـ قديم و ابدي، متکلم و صادق را معني کنيد؟
3 ـ چرا تفکر در ذات خداوند ممنوع است؟
1 ـ سوره ملک، آيه 1.
2 ـ سوره مائده، آيه 120.
3 ـ سوره معارج، آيه 40.
4 ـ نهج البلاغه، خطبه 80.
5 ـ توحيد صدوق، باب 9، حديث 17.
6 ـ توحيد صدوق، باب 9، حديث 9.
7 ـ پيام قرآن، جلد 4، صفحه 183.
8 ـ سوره آل عمران، آيه 2.
9 ـ سوره طه، آيه 111.
10 ـ نهج البلاغه، خطبه 160.
11 ـ تفسير روح البيان، ذيل تفسير آيه الکرسي.
12 ـ سوره حديد، آيه 3.
13 ـ اصول کافي، باب نهي از کلام در کيفيت، حديث 1 و 7
:: موضوعات مرتبط:
عقاید ,
چهل درس عقاید ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1548
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0