رسانه های سعودی امروز از سفر شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولی عهد، معاون دوم رئیس شورای وزیران و وزیر دفاع عربستان به پاریس، پایتخت فرانسه خبر داده اند. بنابر گزارش های فوق شاهزاده محمد در فرانسه با فرانسوآ اولاند رئیس جمهور و لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه دیدار و گفت و گو خواهد کرد. وی همچنین ، پنج شنبه، با ژان ایو لو دریان وزیر دفاع فرانسه و شماری دیگر از مقامات ارشد فرانسوی دیدار و گفت و گو خواهد کرد.
نگاهی به سیاست خارجی عربستان سعودی در ماه های اخیر به وضوح بیان گر تغییراتی شگرفی است که نسبت به گذشته رخ داده است. به واقع روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز عملا بسان کاتالیزوری عمل کرده و سیاست خارجی ریاض را بیش از همیشه رادیکال نموده است. مداخله نظامی در یمن و تشدید تحرکات منطقه ای در عراق، لبنان و سوریه نمایان گر دگرگونی سیاست خارجی عربستان سعودی است، سیاستی که بیش از هرکس می توان آن را به محمد بن سلمان جانشین ولی عهد و وزیر دفاع کنونی منتصب ساخت.
از محمد بن سلمان وزیر دفاع سعودی به عنوان قدرتمندترین شخص پادشاه سعودی نام برده می شده که نقش بسزایی در اتخاذ راهبردهای سیاست خارجی عربستان دارد.
بی گمان کسالت حال پادشاه بیمار سعودی و نحوه طی نمودن پلکان قدرت از سوی شاهزاده محمد، همگان را مطمئن ساخته که وی عملا همه کاره سیاست خارجی و دفاعی پادشاهی سعودی است.
دیدار با مقامات پاریس در الیزه شاید در وهله اول امری طبیعی به نظر آید، به ویژه آن که سعودی ها در طول دهه های گذشته همواره از روابط بالایی با پاریس برخوردار بوده اند. اما دیدار فوق را اگر در کنار سایر رخدادها و مواضع ریاض در طول ماه های پس از مرگ پادشاه فقید سعودی قرار دهیم عملا ما را به نتایج غیر قابل تردید خواهد رساند. نکته اول در این باره نقش بی بدیل محمد بن سلمان در اتخاذ تصمیم های کلان سعودی می باشد. وی پیش از سفر به پاریس، دیدار کم نظیری از مسکو داشت و در کاخ کرملین با مقامات ارشد روس من جمله ولادمیر پوتین رئیس جمهور، سرگی لاوروف وزیر خارجه و وزیر دفاع روسیه دیدار نمود. دیدار فوق از آن روی حائز اهمیت است که فارغ از دهه ها تنش میان مسکو و ریاض در سال های جنگ سرد، طرفین در سال های گذشته و بر سر مسائلی هم چون نحوه رویارویی با تحولات سوریه، عراق، ایران و هم چنین کاهش قیمت جهانی نفت رویکردهای متفاوت و گاها خصمانه در برابر یکدیگر داشته اند.
شاهزاده محمد پیش از دیدار از فرانسه در سفری کم نظیر به روسیه سفر نموده و به گفتگو با مقام های کرملین پرداخت.
همبستگی بیش از پیش ریاض با برخی قدرت های منطقه ای، نظیر دیدار ملک سلمان با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، برقراری روابط مستحکم با مصر پس از سقوط محمد مرسی و حمایت های بی دریغ از نظامیان کودتاگر و از همه مهم تر ریسک دیدار پنهانی با مقامات اسرائیلی نمی توان بی تفاوت عبور نمود. شبکه خبری بلومبرگ اخیرا گزارش داده است که مقام های سابق اسرائیلی و عربستان سعودی در هفته های سپری شده در جریان کنفرانسی در اندیشکده شورای روابط خارجی در واشنگتن دیدار داشته اند که نمایندگان دو کشور دیدارهای محرمانه ای برای بحث درباره دشمن مشترک خود ایران داشته اند. بلومبرگ می نویسد درحالی که گفتگو کنندگان نمایندگان کشورهایی با خصومت تاریخی هستند اما پیام آنها یکی بود: «ایران سعی دارد بر خاور میانه مسلط شود و باید جلویش را گرفت.»
فرانسه و عربستان سعودی هر دو مواضع سرسختانه ای در قبال گفتگوهای هسته ای ایران اتخاذ نموده اند.
دیدار با مقامات اسرائیلی از اهمیت بی سابقه ای برخوردار است چرا که سعودی ها بارها عنوان کرده اند مادامی که اسرائیلی کشوری به نام فلسطین را بر مبنای طرح زمین در برابر صلح ملک عبدالله نپذیرد هیچ گونه روابط دیپلماتیکی با این رژیم برقرار نخواهد کرد. از سویی دیگر دیدار با صهیونیست ها می تواند تبعات بالایی برای ریاض در بر داشته باشد و لطمات جبران ناپذیری بر پیکره خاندان سعودی وارد نماید.
عموم رهبران عرب در اقدامی غیر منتظره رسما به دعوت اوباما از آن ها در کمپ دیوید پشت پا زده و به بهانه های واهی از شرکت در آن امتناع ورزیدند.
همه تحولات را در کنار یکدیگر بگذارید، از سویی به دو ماه پیش باز می گردیم، زمانی که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سفر پر اهمیت تمامی رهبران عرب حاشیه خلیج فارس را به کمپ دیوید دعوت نمود. اهمیت دیدار فوق از آن روی است که رئیس جمهور کنونی به ندرت اجازه دیدار شخصی در کمپ دیوید به سایر رهبران جهانی می دهد. ملاقات کمپ دیوید و نحوه مشارکت رهبران عرب تمامی رسانه های و تحلیل گران را متعجب ساخت، دیدارهایی که سلاطین عربستان سعودی، عمان، امارات و بحرین به دلایل و بهانه های متعدد من جمله بیماری از حضور در آن امتناع ورزیده و شخصیت های رده پایین تر را به آن فرستاده بودند. تحلیل گران از پیش بیان داشته بودند که رویکرد باراک اوباما در قبال سیاست خارجی با نارضایتی فزاینده رهبران عرب روبرو بوده امری که با گذشت زمان تشدید شده و زمینه شکاف بیشتر را فراهم نموده است.
بنیامین نتانیاهو هم چون رهبران سعودی مواضع تند و تیزی در قبال مذاکرات اتمی ایران اتخاذ نموده است. شماری از منابع امنیتی از دیدار های پنهان برخی مقامات دو رژیم خبر داده اند.
معضلی به نام ایران
چگونگی نحوه تعامل با ایران را شاید به توان بزرگترین اختلاف دیدگاه اعراب حاشیه خلیج فارس و در راس آن ها سعودی با آمریکا دانست. کاخ سفید به رهبری اوباما با نگاهی واقع گرایانه تر به مسئله هسته ای ایران نگریسته و بر این باور است که گفتگو جهت حل این بحران بهترین گزینه ممکن است. شکست مذاکرات موسوم به صلح میان فلسطینی ها و صهیونیست ها و ناکامی های اوباما در سیاست خارجی عملا وی را متقاعد ساخته تلاش نماید برگ برنده ای با وضع توافقی هسته ای با ایران نصیب خود سازد. آمریکایی ها آگاهند که هرگونه درگیری نظامی با تهران نه تنها موجب نابودی برنامه هسته ای ایران نخواهد شد، بلکه بیشترین هزینه احتمالی را بر دوش واشنگتن خواهد گذارد.
سعودی ها با تردید و نگرانی به تحولات منطقه پر تلاطم خاورمیانه نگریسته اند. فقدان مشروعیت مردمی موقعیت رژیم پادشاهی سعودی را گاها متزلزل ساخته است.
از سویی عربستان سعودی نگران است که وضع هرگونه توافقی با تهران زمینه نزدیکی هر چه بیشتر آمریکا با تهران را فراهم آورد. به واقع دشمنی سعودی با تهران فراتر از مسئله هسته ای بوده و اساسا ریاض خواهان نابودی جمهوری اسلامی به عنوان رقیبی در سطح منطقه می باشد. بنابر اسناد ویکی لیکس، ملک عبدالله پادشاه پیشین سعودی که نسبت به سلمان از انعطاف بیشتری برخوردار بود رسما از آمریکا خواسته بود سر مار (ایران) را له نماید.
به باور کارشناسان با وجود دارا بودن امکانات نظامی بالا از سوی آمریکا در منطقه خلیج فارس من جمله ناوگان پنجم دریایی آن ها در بحرین، استراتژیست های آمریکایی نسبت به هزینه های هرگونه حمله نظامی به ایران به مقامات کاخ سفید هشدار داده اند. ضمنا ذکر این نکته حائز اهمیت است که منطقه خاورمیانه دیگر به مانند گذشته از اهمیت بالایی برای آمریکا برخوردار نیست و توجه واشنگتن معطوف به مهار چین در آسیا-پاسفیک شده است. تصویر یکی از ناوهای آمریکایی مستقر در بحرین را نشان می دهد.
اختلاف طرفین در رابطه با مسئله ایران و نگرانی عربستان از آینده جایگاهش در منطقه عملا این کشور را به سوی دیگر قدرت های بین المللی و منطقه ای سوق داده است. فقدان مشروعیت بالای مردمی حکام سعودی در داخل عملا فضایی فراهم ساخته که همواره سعودی پشت گرمی متحدی قدرتمند را پشت سر خویش احساس نماید.
عربستان روابط تنگاتنگی با عبدالفتاح السیسی دیکتاتور مصر پس از سقوط محمد مرسی برقرار نموده است. مصر از هم پیمانان سعودی در حمله به یمن محسوب می شود.
علاوه بر نگرانی های آتی مسئولین سعودی، تلاش برای ناکامی گفتگوهای هسته ای بخشی دیگر از اهداف ریاض در خلال دیدارهای متعدد شاهزاده محمد بن سلمان می باشد. دیدار با مقامات کرملین و الیزه در همین راستا قابل ارزیابی است. بر خلاف اظهارات مقامات روس، ناظران بین المللی براین باورند که روس ها تمایلی به حل مسئله هسته ای ایران ندارند چرا که در صورت وقوع آن دیگر برگ ایران به تنهایی در اختیار روس ها نخواهد بود.
العربیه در ترسیم اهداف سعودی از دیدار با مقامات روسیه می نویسد: «عربستان برای ساخت شانزده راکتور هسته ای با اهداف صلح آمیز برنامه ریزی می کند و کشور روسیه بیشترین شانس را برای ساخت راکتورهای هسته ای عربستان دارد.». روسیه نیز مشتاقانه به ارتقای روابط با سعودی می اندیشد، سرمایه گذاری احتمالی عربستان در روسیه، فروش تسلیحات روسی به سعودی و تقویت مناسبات در شرایط کنونی که روسیه تحت فشار غرب قرار دارد، اهمیت بالایی برای مسکو دارد.
روسیه به دلیل شرایط تحمیل شده به این کشور ناشی از تحولات اوکراین نیاز مبرمی به یافتن متحدینی جهت شکستن تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا دارد.
ناظران می گویند انتشار هزاران سند نسبت داده شده به سفارت های عربستان در جهان هم زمان با سفر اخیر محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان به مسکو و دیدارش با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه کاری ساده و تصادفی نیست. این هم زمانی نشان از نگرانی غرب به ویژه ایالات متحده از سیاست های عربستان دارد که به نظر می رسد تلاش می کند منابع اصلی خرید سلاح های خود را تنوع ببخشد و قراردادهای کلانی را با کشورهای رقیب با واشنگتن امضا کند.
ناظران بر این باورند روی کار آمدن ملک سلمان به جای ملک عبدالله سیاست خارجی سعودی را بیش از هر زمانی تهاجمی و گاها غیر عقلانی نموده است.
فرانسوی ها نیز که اکنون خود را در حاشیه مذاکرات دیده و عملا آمریکا را برنده اصلی وضع توافق می یابند و گاها از سوی صهیونیست ها تحریک می شوند بی میل نیستند که برای کسب امتیاز بیشتر و یا برهم زدن مذاکرات اقداماتی صورت دهند، اقداماتی که زمینه گرفتن امتیازهای متعدد از رهبران میلیاردر عرب و سرمایه داران صهبیونیست را فراهم خواهد نمود. هم اکنون صحبت از تاسیس نیروگاه اتمی در جنوب خلیج فارس، فروش جنگنده های رافائل و تاسیس پایگاه نظامی به اعراب در میان است، عواملی که محرک مناسبی برای سیاست رادیکال فرانسه در خلال گفتگوهای هسته ای محسوب می شوند.
رفع بحران های منطقه ای از طریق قدرت های منطقه ای
بی گمان ایالات متحده آمریکا را می توان پرنفوذ ترین قدرت بین المللی موجود در خاورمیانه دانست. کشوری که متحد بی بدیل بسیاری از دول عرب منطقه بوده و منافع متقابلی میان طرفین پابرجاست. رویکرد متفاوت اوباما نسبت به بوش در رابطه با حل معضلات منطقه در طول سال های اخیر همواره با نارضایتی اعراب روبرو بوده است. نزدیکی عراق به ایران و توسعه نفوذ تهران در منطقه شامات همیشه با نگرانی اعراب همراه بوده است. اوج تنش ها میان واشنگتن و سعودی در این باره به مسئله سوریه باز می گردد, عقب نشینی باراک اوباما از اظهارات خویش مبنی بر حمله به دولت بشار اسد پس از متهم کردن وی در کاربرد سلاح های شیمیایی خشم رهبران عرب و ترکیه را در بر داشت.
ملک سلمان از عدم حمله آمریکا به سوریه جهت نابودی بشار اسد بسیار خشمگین است.
تداوم رویکرد فوق و بی برنامگی خواسته و یا نا خواسته واشنگتن در قبال توسعه طلبی داعش، ماندگاری اسد بر قدرت، نفوذ گسترده ایران در سراسر منطقه و شکست رژیم وابسته به سعودی یمن عملا ریاض را به سمت نوعی اتخاذ تصمیم مستقل از آمریکا کشانده است. آغاز حملات هوایی موسوم به طوفان قاطعیت به از سوی شماری از کشورهای عربی به رهبری عربستان در این زمینه اهمیت فزاینده ای برخوردار است، چرا که حملات فوق نه تنها هیچ گونه مجوزی در سطح بین المللی نداشته بلکه با سیاست کج دار و مریض واشنکتن نیز در قبال آن همراه بوده است. اگرچه واشنگتن تلویحا از حملات سعودی حمایت نموده اما از عدم حمایت جدی لجستیکی و عدم حضور نظامی یانکی ها به راحتی نمی توان عبور نمود. در رابطه با چرایی بی تفاوتی آمریکا نسبت به گذشته در رابطه با خاورمیانه نکات مختلفی از قبیل خودکفایی آمریکا در تولید نفت داخل، توجه به منطقه آسیا-پاسفیک و مهار چین و... قابل ذکرند که از مقوله مبحث فوق خارج می باشد.
رجب طیب اردوغان و ملک سلمان مصمم شده اند با اتخاذ راهبرد مشترک در سوریه بشار اسد را ساقط نمایند.
گفتگوی عربستان با ترکیه، پاکستان، مصر، سودان، اردن، اسرائیل و... برای مقابله با انصارالله در یمن و هم چنین چگونگی حل بحران در سوریه نشان می دهد که چگونه ریاض در پی فاصله گرفتن از آمریکا در قبال رویدادهای منطقه است. ایجاد جبهه الفتح در سوریه متشکل از شماری از گروهای معارض سوری هم چون جبهه النصره و پیشروی های آن ها در ادلیب و برخی مناطق سوریه حاصل گفتگوهای منطقه ای عربستان با ترکیه می باشد.
حملات عربستان سعودی به یمن تا کنون ناموفق بوده است. تصویر فوق استقبال محمد بن سلمان از منصور هادی رئیس جمهور مستعفی یمن را نشان می دهد.
به باور سعودی ها احتمال وقوع هرگونه تغییر در پازل منطقه قابل تصور است، لذا می بایست آن ها پیش از وقوع آن به چاره اندیشی به پردازند، اظهارات صریح جو بایدن معاون رئیس آمریکا مبنی بر حمایت امارات، ترکیه و عربستان از داعش را شاید بتوان صریح ترین موضع آمریکا در قبال سعودی دانست، امری که سعودی ها را بیش از هرزمان متقاعد ساخته در پی یافتن متحدینی برای آینده پر خطر خویش باشند. نگرانی شماری از رژیم ها هم چون اسرائیل نسبت به آینده تحولات منطقه عملا ائتلاف مستحکم میان ریاض و تل آویو برقرار نموده است. در این میان سایر قدرت های منطقه ای و بین المللی نظیر چین، هند، روسیه و اروپایی ها نیز با دقت نظاره گر روند جاری حاکم بر خاورمیانه اند تا متناسب با دگرگونی های احتمالی حاصل وقایع عراق، سوریه، لبنان، یمن و گفتگوهای هسته ای ایران مبادرت به اتخاذ تصمیماتی بر مبنای منافع شان نمایند.