کامان دریمز:
آمریکا باید خود را از باتلاق خاورمیانه خارج کند/ داعش معلول جهل حکام عربی است/ روابط خصمانه با تهران، حاصل دخالتهای ماست/ کنترل نفوذ منطقهای ایران، مهمتر از مسئله هستهای است
روابط خصمانه کنونی تهران با ما محصول مداخلات فعالانه واشنگتن در امور سیاسی آنها در ۶۰ـ۵۰ سال پیش است؛ هنگامی که سال ۱۹۵۳ سیا، دولت دموکراتیک ایرانیها را سرنگون و یک نظام پادشاهی را جایگزین آن کرد.
پایگاه خبری-تحلیلی «کامان دریمز» در گزارشی به قلم «جف فائوکس» نوشت: «دولتمردان آمریکایی همواره در پاسخ به این سوال که دلیل حضور گسترده واشنگتن در منطقه چیست؟ چند توجیه تکراری را بیان میکنند در حالی که نگاهی دقیقتر به این عناوین توجیهی اثبات میکند که هدف چیزی جز این موارد است.»
در ادامه گزارش این پایگاه آمریکایی آمده است: «باراک اوباما (رئیسجمهور آمریکا) به منظور جلب رضایت منتقدان خود درباره تلاش در دستیابی به توافق هسته ای با ایران، هفته گذشته نشستی با رهبران و حکام پنج کشور دیکتاتوری خلیج فارس در کمپ دیوید برگزار کرد. وی در این دیدار بار دیگر تعهد تمام عیار ایالات متحده را برای تامین امنیت این اعراب تکرار کرده و حتی وعده مشارکت و کمکهای تسلیحاتی بیشتر را نیز به آنان داد. پس از حل و فصل اختلافات میان اوباما و نتانیاهو احتمال میرود که اسرائیل نیز به لیست افزایش کمکهای تسلیحات پیشرفته اضافه شود.
بنابراین گام عمیقتر دیگری برای فرورفتن در تراژدی مداخلات ایالات متحده در خاورمیانه که اکنون تبدیل به یک نمایش بیهوده و زیانبار شده، برداشته شد. تنها به یکی از مواردی که واشنگتن آن را ایجاد کرده، توجه کنید: ما با ایران که بعنوان دشمنمان معرفی شده علیه داعش هم پیمان هستیم، داعش از آشوبهای ناشی از تصمیم اولیه ما برای تجاوز به عراق و سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه بوجود آمد، هم اکنون در گوشه به گوشه منطقه با جهادگرانی میجنگیم که عربستان سعودی آنها را تامین و تسلیح میکند، ما از همین سعودیها در جنگ علیه حوثیهای یمنی حمایت میکنیم، حوثیهایی که رقبای سرسخت القاعده هستند، القاعدهای که عاملین 11 سپتامبر بود!»
نویسنده در بخش دیگری از گزارش خود تاکید کرد: «آمریکا از سال 1980 تاکنون 14 کشور مسلمان را یا اشغال و یا بمباران کرده است. پس از قربانی شدن هزاران نظامی آمریکایی و اتلاف تریلیونها دلار، اکنون منطقه به ظرفی پر از مرگ و نابودی بدل شده و ما باز هم در آنجا ماندهایم بدون آنکه آیندهای برای خود ببینیم. هنگامی که عوام جامعه ما دلیل این وضعیت را میخواهند، مقامات حکومتی دلایل این جنگهای بیپایان را اینگونه طبقهبندی میکنند: مبارزه با تروریسم، بازدارندگی علیه ایران، تامین امنیت نفتی و دفاع از اسرائیل. اما شنونده این توجیه میداند که هیچیک از این موارد و یا حتی همه آنها نیز نیازی به صرف این همه هزینه هنگفت ندارد.»
در ادامه این گزارش چهار مورد فوق الذکر مختصرا توضیح داده شده است:
- تروریسم
این ادعا مطرح میشود که ما با کشتن تروریستها و دور نگه داشتن آنها از کشور مانع بروز 11 سپتامبری دیگر میشویم. اما اکنون مشخص شده که مداخلات ما نه تنها ضدتروریستی نیست بلکه تنفر متعصبانهای را ضدآمریکا بوجود آورده و باعث شده افراد بخواهند حتی در ازای مرگ خود، به ما صدمه بزنند. گردن زدنهای عمومی داعش در تلویزیون آمریکا وحشت مردم را برمیانگیخت اما همین گردن زدنهای رسمی در عربستان و دیگر هم پیمانان «میانه رو» ما نشان داده نشد.
داعش علت نیست بلکه معلول ظلم و جهل حکام عربی است که اگر بخواهند بخودی خود نیز میتوانند آن را شکست دهند و نیازی به حضور ایالات متحده وجود ندارد. زمانی که آنها نمیخواهند داعش نابود شود ما نمیتوانیم مانع نابودی حماقت بار آنها شویم. منطق در اینجا محوری شرم آور دارد: ما باید با تروریستهایی که از ما متنفرند بجنگیم چراکه در خاورمیانه هستیم. ادعای (جورج) بوش (رئیسجمهور سابق آمریکا) درباره «نفرت تروریستها از ما به دلیل آزادی ماست» حرف بیهودهای است. آنها به این دلیل از ما متنفرند که ما مهاجمانی خارجی هستیم و هرچه حضورمان در منطقه بیشتر شود احتمال وقوع 11 سپتامبری دیگر بیشتر میشود.
- ایران
ایران هرگز تهدیدی برای امنیت ایالات متحده نبوده و نخواهد بود. روابط خصمانه کنونی تهران با ما محصول مداخلات فعالانه واشنگتن در امور سیاسی آنها در 50 سال پیش است؛ هنگامی که در سال 1953 سیا، دولتی دموکراتیک ایرانیها را سرنگون و یک نظام پادشاهی را جایگزین آن کرد. گرچه گفته اوباما درباره اولویت بودن منع گسترش تسلیحات هستهای درست است اما نگاهی به جنگهای خاورمیانه نشان میدهد که باتوجه به تضعیف موقعیت واشنگتن، نظارت بر نفوذ فزاینده ایران در منطقه بیش از منع گسترش تسلیحات هسته ای در اولویت آمریکا قرار دارد.
شهروندان آمریکایی این سوال را میپرسند که چرا اسرائیل و پاکستان بدون امضای تعهدنامههای بینالمللی و بازرسی از تاسیسات هستهای خود، میتوانند برنامه اتمی داشته باشند اما ایران، نه؟ در هر حال، بدیهی است آنچه ایران را به میز مذاکره آورده قدرتنمایی یا حضور نظامی آمریکا نبوده است.
- نفت
انگیزههای اقتصادی تجاوز به عراق، مهر اطمینانی برای تامین نفت و گاز ما نبود اما این اطمینان را داشت که شرایط را برای انتقال این ثروت طبیعی به ایالات متحده فراهم میکند. هم اکنون ما کمتر از ده درصد نیاز نفتی خود را از کشورهای خلیج فارس تامین میکنیم و این احتمال وجود دارد که طی دو سال آینده، ایالات متحده در رتبه بندی تولیدکنندگان نفت بالاتر از عربستان و روسیه قرار بگیرد. به احتمال فراوان، ایالات متحده تا سال 2020 در تولید نفت و گاز به خودکفایی مطلق خواهد رسید.
- اسرائیل
معضل امنیتی اسرائیل، معضلی داخلی است. دشواری کنترل مناطق تحت اشغال، دردسرسازیهای فلسطینیان و بازگشت آوارگانی که طی سال های 1948 تا 1967 بدلیل استقرار دولت یهودی از خانههای خود رانده شدند. به علاوه اینکه مناقشه میان تل آویو و فلسطین نیز راه به جایی نبرده و تلاشهای واشنگتن برای میانجیگری در این میان بینتیجه بوده است.
در انتهای این گزارش آمده است: «بنابراین دلیل حضور ما در خاورمیانه هیچیک از موارد ذکر شده نیست. این اعتبار ما بعنوان یک دموکراسی در جهان است که در خطر بوده و وظیفه شهروندان آمریکایی است که از دولت خود بخواهند چرا هر روز بیشتر در باتلاق منطقه فرو میرود، انسانهای زیادی را به کشتن میدهد و هزینههای سنگینی را بر اقتصاد ما به عنوان منبع اساسی امنیت ملی متحمل می سازد.»
:: موضوعات مرتبط:
ایران دررسانه ها ,
,
:: بازدید از این مطلب : 981
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1