اجازه دهید، مطلب را با این سوال آغاز کنیم که آیا می دانید، تعداد نیروهای سری در افغانستان سه برابر نظامیان آمریکایی است که در این کشور حضور دارند؟
بدون شک از این سوال تعجب خواهید کرد، مطلب زیر تلاش می کند، حقایق موجود در این زمینه را که تاکنون نادیده گرفته شده یا تلاش شده از انتشار آن جلوگیری به عمل آید، اطلاع رسانی شود.
طی روزهای گذشته رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی آمریکا طی مراسمی به نیروهای نظامی آمریکایی که برای کشورشان جان فشانی کردند، ادای احترام نمودند. این مراسم در واقع تنها مراسمی در بزرگداشت مردگان نبود، بلکه اذعان به انتشار و استقرار ده ها هزار نظامی آمریکایی در مناطق مختلف جهان بود که به نوعی شاهد درگیری یا بحران و یا جنگ است.
صرف نظر از اینکه سیاستمداران آمریکایی این رخ دادها را «جنگ» می نامند یا در اندیشه و اذهان ملت آمریکا «عملیات نظامی» خوانده می شود، یک نکته بسیار تامل برانگیز بود، این که وزارت دفاع آمریکا موسوم به – پنتاگون – در این روز و در بزرگداشت این نظامیان آمریکایی بیانیه ای تاسف بار منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «گروهبان یکم پابلو روز (37 ساله) از اهالی ملبورن ایالت فلوریدا در 24 می سال گذشته در منطقه بگرام افغانستان به دور از میدان های جنگ و درگیری، جان خود را از دست داد».
«باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا طی سخنرانیش در مقبره «ارلینگتن» گفت:
«ما به هزاران نظامی آمریکایی که جان خود را از حوادث سپتامبر 2001 میلادی جان خود را فدای کشور کردند، از جمله بیش از 2200 آمریکایی وطن پرست که از خودگذشتگی های بسیاری در افغانستان انجام دادند، احترام می گذاریم». این رقم کاملا درست و دقیق است.
اما رئیس جمهوری آمریکا یک نکته مهم را در سخنرانیش نادیده گرفته بود و آن از خودگذشتگی های مهم و بزرگ آمریکایی هایی است که تحت عنوان هیات های رسمی نظامی وابسته به ارتش آمریکا انجام می دهند.
از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی حدود 1600 نفر از نظامیان سری (حدود 32 درصد آنها آمریکایی بودند) که قرارداد همکاری با وزارت دفاع افغانستان امضا کرده بودند، کشته شدند.
طی سال گذشته میلادی نیز 64 درصد آمریکایی هایی که در افغانستان کشته شدند، نظامیان سری یا همان قراردادی آمریکایی بودند که در این کشور فعالیت داشتند.اما نکته مهم اینجاست که نمی توان مکان مرگ این نظامیان را به طور دقیق مشخص یا از آن اطلاع حاصل کرد، چون وزارت کار و امور اجتماعی آمریکا پیگیری مستمر و هدفمندی درباره وضعیت این افراد که کشته یا زخمی شده اند، انجام نداده است.
از این دست اقدامات که نقش این نظامیان را در عملیات های نظامی آمریکا در کشورهای دیگر از جمله افغانستان نادیده می گیرد، کم نبوده است و به این جهت جای نگرانی دارد، چون افرادی را نادیده می گیرد که بار اصلی حضور نظامی آمریکا در کشورهای دیگر را بر دوش می کشند.
همچنین این نظامیان اغلب افرادی هستند که در آمریکا به عنوان مهاجر و محروم از حقوق شهروندی زندگی می کنند، بنابراین دارای تابعیت هایی غیر آمریکایی هستند و در قبال خدمتی که می کنند، دست مزدهایی کمتر دریافت می کنند.این عوامل موجب می شود تا وزارت کار و امور اجتماعی آمریکا این افراد و سرنوشت آنها در کشورهای دیگر را راحت تر و بدون احتمال مورد بازخواست واقع شدن نادیده بگیرد.
از سوی دیگر، مهمترین خدمت این افراد به دولت آمریکا آن است که چون به صورت سری یا غیر رسمی در کشورهای دیگر فعالیت می کنند و هیچ گونه نام و نشان رسمی با خود حمل نمی کنند، بنابراین حضور نظامی آمریکا در دیگر کشورهای جهان را کم رنگ تر از آنچه هست، جلوه می دهند.
به این ترتیب کاخ سفید و پنتاگون هنگام اعلام تعداد و میزان حضور نظامی خود در کشورهایی مانند عراق و افغانستان هیچ گاه تعداد نظامیان قراردادی خود در این کشورها را که در کنار نظامیان رسمی درحال مبارزه هستند، اعلام نمی کنند.
هنگامی هم که خبرنگاران و روزنامه نگاران از مقامات مسئول آمریکایی درباره این نیروها سوال می کنند، با عدم پاسخگویی یا طفره رفتن آنها مواجه می شوند یا با کمال تعجب مشاهده می کنند که این مسئولان اطلاعی از حضور چنین نیروهایی در کشورهای دیگر ندارند. این موضوع موجب می شود تا نتوان آمار و ارقام دقیقی از این نیروها به دست آورد. در حالی که تعداد این نیروها از بعد از جنگ سرد تاکنون همواره در حال افزایش است.
اندک اطلاعات موجود تاکید می کند که از 11 سپتامبر 2001 میلادی به طور متوسط تعداد نظامیان آمریکایی در هر کشور به خصوص عراق و افغانستان به هر اندازه بوده، به همان میزان هم نظامیان قراردادی آمریکایی در آن مناطق حضور داشته اند.
همان طور که گفته شد، از آنجا که ارتش آمریکا و سایر دستگاه های مسئول این کشور پیگیری های دقیقی از وضعیت این نظامیان در کشورهای دیگر به عمل نمی آورند، بنابراین گزارش و اطلاعات دقیقی از این افراد وجود ندارد و با کمال تاسف در حالی که پنتاگون با دقت و وسواس هرچه تمام تر وضعیت سگ های نظامی خود در کشورهای افغانستان و عراق را تحت نظر دارد و از تعداد سگ های آسیب دیده و یا کشته شده در این کشورها، دقیق ترین و کوچک ترین اطلاعات و آمار و ارقام را در اختیار دارد، در مقابل از ساده ترین و ابتدایی ترین آمار و ارقام و اطلاعات درباره این نیروها برخوردار نیست، به عنوان مثال این وزارتخانه به دلیل نداشتم اطلاعات نمی تواند، آماری از کشته ها و زخمی های این نیروها در عراق و افغانستان ارائه دهد.
با این حال اندک اطلاعات موجود با عدم به رسمیت شناختن آنها از سوی کاخ سفید و پنتاگون تاکید می کند که از ابتدای سال 2008 میلادی که سال به قدرت رسیدن اوباما در آمریکاست، تعداد نظامیان سری آمریکایی در کشورهایی مانند عراق و افغانستان بیش از نظامیان رسمی آمریکا بوده اند.
این نادیده گیری از سوی کاخ سفید و پنتاگون امری تعجب برانگیز است، چون در حالی که نهادهای ذیربط آمریکایی این نیروها را نادیده می گیرند، اما تمام مراحل حضور و فعالیت نظامی این نیروها را زیر نظر دارند و تمام نیازهای آنها را برآورده می کنند.
با این حال نظامیان قراردادی وجهه و نام و نشان چندان خوشایندی در برخی از محافل سیاسی و نظامی آمریکا ندارند و برخی از آمریکایی ها این نیروها را با شرکت مزدور نظامی مانند «بلک واتر» که مسئول کشتارهای بی شمار در عراق است، یکی می دانند.
اما جالب است، بدانید که
در اوج حضور این شرکت های خصوصی نظامی – امنیتی در عراق، شرکت بلک واتر تنها 1 تا 2 درصد نظامیان قراردادی آمریکا در این کشور و در این برهه زمانی را تشکیل می داد.
هر 4 ماه دفتر معاون وزیر دفاع آمریکا گزارش هایی هرچند ناقص درباره تعداد نظامیان قراردادی آمریکا در منطقه فرماندهی مرکزی آمریکا که عراق و افغانستان و 16 کشور دیگر منطقه را شامل می شود، ارائه می داد.
اگرچه گزارش منتشر شده در ژانویه 2014 میلادی از سوی این دفتر اعلام می کند که این گزارش، آخرین گزارش از این دست گزارش هاست که توسط این دفتر درباره تعداد نظامیان قراردادی آمریکا در منطقه مرکزی فرماندهی این کشور بشمار می آید، اما انتشار این گزارش ها از ژانویه سال جاری میلادی بار دیگر توسط دفتر معاونت وزارت دفاع آمریکا از سر گرفته شد.
در اولین گزارش سال 2015 میلادی تعداد نظامیان قراردادی آمریکا در عراق 5 هزار نظامی اعلام شده بود، اما در گزارش دوم که هفته گذشته منتشر شد، این تعداد به 6300 نظامی افزایش یافته بود و دستاویز افزایش حضور این نیروها در عراق، ماموریت ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا جهت مبارزه با داعش در عراق عنوان شده بود.
این رقم زمانی اهمیت می یابد که آن را با تعداد نظامیان رسمی آمریکایی حاضر در عراق مقایسه کنیم. در حالی که رسانه ها از حضور 3 هزار نظامی آمریکایی در عراق خبر داده اند، گزارش هفته گذشته دفتر معاونت وزارت دفاع آمریکا از حضور 6300 نظامی قراردادی آمریکایی در این کشور خبر می دهد که کمی بیش از دو برابر نظامیان رسمی است.
همچنین باید توجه داشت،
این رقم نظامیان قراردادی که ماموریت های سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا یا وزارت خارجه و آژانس آمریکایی رشد و توسعه بین المللی یا دیگر نهادها و دستگاه های حکومتی آمریکا را شامل نمی شود.
برای درک و دریافت میزان تاثیرگذاری این نظامیان در جنگ های آمریکا باید به بیانیه ها و اطلاعیه های روز مره ای توجه کنیم که توسط پنتاگون درباره آنها صادر می شود.
در حالی که کاخ سفید تلاش می کند، تا جای ممکن از انتشار بیانیه یا گزارش هایی در این خصوص امتناع می کند. اما برای فهم و دریافت این تاثیرگذاری تنها کافی است به بخشی از گزارش منتشر شده توسط وزارت دفاع آمریکا در واپسین روزهای سال 2014 اشاره کنیم که در آن اذعان کرده بود،
ارزش قراردادهای امضا شده با شرکت بین المللی «داین گروپ» برای ارائه مشورت و آموزش و راهنمایی وزارت کشور و وزارت دفاع افغانستان بالغ بر یک صد میلیون دلار است.
اما این تنها قراردادی نبود که امضا شده بود، بلکه برملا شد که شرکت راهبردهای اطلاعاتی آمریکا موسوم به Six3 قراردادی به ارزش 12.8 میلیون دلار، شرکت خدمات دولتی آمریکا موسوم به IDS قراردادی به ارزش 36 میلیون دلار، شرکت آمریکایی Battlespace Flight Services دو قرارداد به ارزش 6.9 میلیون دلار و 6.8 میليون دلار با دولت افغانستان امضا کرده بودند.همه این توافقات حاصل و قراردادها امضا میشد و فعالیتها صورت میگرفت، بدون اینکه با پیگیری و رصد دقیق کاخ سفید و پنتاگون همراه باشد، در حالی که از ماهیت این قراردادها به راحتی می توان دریافت که نیروهای سری فعال در چارچوب توافقات صورت گرفته چه وظایف وماموریت هایی بر عهده دارند و مهم تر از همه آشکار می شود که چه کسانی هدایت و فرماندهی جنگ های آمریکا در کشورهای دیگر را در دست دارند.
بالطبع این نظامیان قراردادی قابل توجهی از ماموریت ها و وظایف ارتش آمریکا خارج از مناطق درگیری و جنگ را هم برعهده داشتند.
براساس گزارش منتشر شده از سوی دفتر پاسخگویی کاخ سفید در ژانویه گذشته اعلام شد که حدود 3300 نظامی سری در بخش های مختلف وزارت دفاع آمریکا به صورت تمام وقت کار می کنند و این تعداد به این معناست که 55 درصد کارمندان این وزارتخانه را این افراد تشکیل می دهند. این درحالی است که اگر از پایگاه نظامی یا مرکز بازرسی داخل یا خارج آمریکا دیدن به عمل بیاورید، درخواهید یافت که اغلب این مراکز و پایگاه ها توسط نظامیان سری اداره می شوند.
این نظامیان همچنین نقش مهمی در ماموریت های مرتبط با امنیت ملی آمریکا ایفا می کنند که بحث برانگیز است، به عنوان مثال در گزارش کمیسیون تحقیق مجلس سنای آمریکا در سال 2014 میلادی درباره اقدامات بازداشت، دستگیری و بازجویی در سازمان سیا آمده است که این سازمان به عنوان سازمان مرکزی اطلاعات و جاسوسی آمریکا در سال 2006 میلادی 73 درصد نیروهایش در تمام دوایر و بخش ها نظامیان سری یا قراردادی بوده اند.
این گزارش تاکید می کند که تا سال 2008 میلادی این تعداد به صورت مستمر در حال افزایش بوده اند و در این سال این نسبت به 85 درصد رسیده است.
پس از انتشار این گزارش، رئیس وقت سازمان سیا به از خودگذشتگی ها و موفقیت های بی شماری که افسران این سازمان طی ماموریت ها و در طول مدت خدمت اشان در این دستگاه داشتند، از جمله اجرای برنامه «مهاجرت دادن سری» اشاره می کند، دریغ از آنکه حتی برای یک بار هم در سخنان خود، نامی از نظامیان قراردادی که در این برنامه مشارکت داشتند و یا در این سازمان فعالیت دارند، ببرد.
این در حالی است که از هر 10 نفری که ماموریت اجرای برنامه «مهاجرت دادن سری» را می یافتند، 8 نفر نظامیان قراردادی بودند و در حالی که نظامیان قراردادی در پیشنهاد، تدوین، اجرا، ارزیابی و دیگر مراحل این برنامه مشارکت و فعالیت داشتند، هم اکنون هیچ نامی از آنها برده نمی شد. این بدین معناست که ارتکاب هیچ جنایت و جرمی نیز به آنها داده نمی شد، حتی اگر آنها جرم ها و جنایات بسیاری مرتکب شده باشند.
بنابراین گزافه و مبالغه نیست، اگر گفته شود، آمریکا با تکیه بر این نظامیان بود که در سراسر جهان حضور خود را به ثبت رساند. با این حال نه رئیس جمهوری آمریکا و نه نمایندگان پارلمان این کشور و نه هیچ مقام مسئولی آمریکایی نامی از نظامیان قراردادی و تعداد آنها در مناطق مختلف جنگ و درگیری در سراسر جهان نبردند، همان گونه که نقش مهم و حیاتی که برای تحقق اهداف دولت آمریکا ایفا می کنند، را نادیده گرفتند و دلیل این امر آن است که نمی خواهند، مردم آمریکا از وجود چنین نظامیانی مطلع شوند، چون این اطلاع رسانی به معنای فهم هرچه بهتر میزان دخالت های آمریکا در جنگ های جاری در عرصه بین المللی است که بالطبع مورد خوشایند مردم آمریکا نیست.