در تلخی تفرقه و افراط
بهموازات جریانهای تکفیری منتسب به اهل سنت که آتش فتنه را به جان مسلمانان انداخته و پدیده اسلامگرایی را به نفع صهیونیستهای مسیحی تقویت میکنند، جریان تکفیری دیگری؛ منتسب به اهل تشیع و مدعی مرجعیت نیز با اهانت به مقدسات اهل سنت و تبلیغ خرافههای مذهبی منتسب به شیعه به اختلافافکنی بین شیعه و سنی و بهانهتراشی به سود تکفیریهای سنی رو آوردهاند که محوریت آن در بیت سید صادق شیرازی مدعی مرجعیت شیعه قرار دارد. این جریان مشکوک که باگذشت زمان، وابستگی آن به استعمار پیر انگلستان، آشکارتر میگردد به دنبال توسعه نفوذ خود به هیئتهای مذهبی و ترویج نوعی سکولاریسم است.
الف- معرفی جریان شیرازیها
به گزارش فتن ٬ شیرازیها بازمانده خاندان معروف و شاخص فقاهت و مرجعیت در ۱۵۰ سال گذشتهاند که شخصیتهایی چون آیتالله سید حسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی، صاحب فتوای مشهور تحریم تنباکو و آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی رهبر مقابله با اشغال عراق توسط انگلیس را پرورش دادهاند اما پس از فوت آیتالله سید مهدی شیرازی، مرجعیت در این خاندان به بازیچهای سیاسی تبدیل و به انحراف کشیده شد. سید محمد فرزند ارشد ایشان در دهه ۴۰ شمسی در عین نداشتن صلاحیت مرجعیت، ادعای مرجعیت نمود. این ادعا با مخالفت حضرات آیات سید ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی بزرگ مواجه و پا نگرفت. درعینحال با فوت سید محمد، برادرش سید صادق همان مسیر را ادامه داد. این جریان جنگ با صدام را برادرکشی نامیده و مواضعی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی اتخاذ کرده و برای پیشبرد اهداف سیاسی خود حتی از اهانت علیه مراجع گرانقدری چون آیات عظام بهجت، مکارم شیرازی، حسنزاده آملی، شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب فروگذار نبوده است.
الله یاری از دیگر تندروهای لندن نشین با اشاره به ارتباطش با صادق شیرازی در اقدامی عجیب به رد مرجعیت وی میپردازد: «من به صادق شیرازی گفتم شما اعلم نیستی. فتاوای عجیبوغریب میدهی. ایشان (صادق شیرازی) فتوا داده مردم اروپا بهوقت کربلا افطار کنند! مصیبت را ببینید، در اروپا و در حسینیههایی که طرفداران ایشان هستند آفتاب هنوز در آسمان است و همه ایستادند و دستهجمعی نماز مغرب میخوانند و افطار میکنند. این مسئولیت بزرگی است کسی که اعلم نباشد و اجتهادش معلوم نباشد، اجتهادش مشکوک باشد، مرجعیت را بیایَد وراثتی درست کند و کسی هم اعتراضی نکند، این مسئله خیلی سختی است! گرچه مریدهای صادق شیرازی قبلاً طرفدار ما بودند و الآن هم هستند منتهی این بندگان خدا و مریدهای صادق شیرازی خیلی آدمهای سادهای هستند و این خود این آقاست (صادق شیرازی) که اشکال دارد! این اشکال بزرگی است که کسی که اعلم نیست و حتی مجتهد نیست ادعای مرجعیت کند و خودش دلیل این است که صادق شیرازی طالب دنیا است چون اگر طالب دنیا نباشد چرا وقتی اعلم نیست و اجتهاد ندارد ادعای مرجعیت کرده است.»
کلیپ «نان و آب اینها در اختلاف است» گوشه ای از اختلافات اللهیاری و جریان شیرازی ها را برملا می سازد
ب- حرکت روی خط تفرقه و تحریک
این جریان علیرغم آشنایی با تاریخ و فضای جهانی که گویای سوءاستفاده دشمنان اسلام از اختلاف در بین مسلمانان است و اطلاع از آثار شکلگیری وحدت در جهان اسلام و روحیه جهادی در برابر بیگانگان برای صیانت از عزت اسلام و مسلمین، برخوردار از عملکرد مشکوکی است که بوی عمل به دستورات اتاقهای فکر وابسته به جهان غرب بهویژه انگلیس و آمریکا را برای پیادهسازی تز ((اختلاف بیفکن، حکومت کن))، میدهد. اقدامات تفرقهافکنانه و مشکوک این جریان عبارتاند از:
۱- تأکید بر مسائل اختلافی شیعه و سنی
این جریان نهتنها اسلام عربی را مقابل اسلام عربی میگذارد، بلکه با اهانت به مقدسات اهل سنت و تشویق هواداران به سبب و فحاشی علیه سه خلیفه و عایشه زوجه حضرت نبی، به احساسات مذهبی اهل سنت علیه شیعه دامن زده و در مقابل بزرگداشت هفته وحدت که از ۱۲ تا ۱۷ ربیع است، ایام ۹ تا ۱۵ ربیعالاول را هفته برائت نامیده است.
در شبکههای اجتـماعی با محوریت بیت شیرازی شایعهای ایجادشده مبنی بر وجود میدانـی به نـام «ابن ملجـم مرادی» دریکی از مناطق اصلی شهر غزه! اما با یک جستجوی ساده در اینترنت و واردکردن نام این میدان، چه با زبان عربی (ساحه ابن ملجم) و چه انگلیسی (Ibn Moljam SQ) و یا هر زبان دیگری میتوان دریافت که هیچ نشانهای از این میدان نه در غزه و نه هیچ جای دیگر در خاک کشورهای عربی وجـود ندارد!
۲- ترویج خرافهها و اعمال غیرمتعارف مذهبی
درحالیکه اکثر مراجع بزرگ شیعه، اعمالی چون قمهزنی را شنیع و حرام دانسته و با آگاهی از قضاوت ناظران غیر شیعه به استفاده از زنجیر تیغدار و راه رفتن روی خار و آتش و … عزاداران را از چنین اعمالی بر حذر میدارند، جریان شیرازی مهمترین مصادیق بزرگداشت شعائر حسینی را در مواردی چون قمهزنی، استفاده از زنجیر تیغدار و راه رفتن روی خار و آتش و … در مراسم عزاداری دانسته و تنها از هیئتهایی که به این اقدامات مبادرت میورزند پشتیبانی مالی میکنند.
شیخ سعد المدرس از علمای برجسته عراق از پشت پرده فعالیتها و تحرکات صادق شیرازی در ماجرای قمهزنی اینچنین میگوید: «من در فتاوای علمای گذشته جستجو کردم و عالمی را نیافتم که به جواز فتوا دهد میگوید بغض است یعنی برخی میخواهند قمهزنی را به مذهب تحمیل کنند، بفهمید این را وقتی یک مرجع میگوید بغض است یعنی چه! آیتالله شیخ امینی همنظرشان همینگونه است، (شهید) محمدباقر صدر نیز همین نظر را دارند. شیخ تیجانی در کتاب خود ثم اهتدیت نقل میکند وقتی به محضر سید شهید (محمدباقر صدر) وارد شدم از او پرسیدم جریان این قمهزنی چیست؟ فرمود غیر از عوامالناس و جاهلان آنها کسی این کار را نمیکند و علمای ما همیشه به تحریم آن پرداختهاند. از علمای معاصر ما (آیتالله) محمد اسحاق فیاض با قمهزنی موافق نیست، آقای سیستانی هم موافق این کار نیست.
(حضرت امام) سید (روحالله) خمینی حرام میداند این کار را. الآن در ایران کسی قمه بزند حبسش میکنند، ممنوع است! مقتضیات حکم میکند. مگر نمیدانید این قمهزنی قابل سیاسی شدن است؟ علیالخصوص که دستگاههای تبلیغاتی در دست کشورهای مستکبر است. آیا میدانید بیشترین تبلیغ برای قمهزنی توسط چه موسسهای صورت میگیرد؟ موسسه (فرقه) شیرازیها!
این خانواده شیرازی دوازده کانال ماهوارهای دارند که کارشان روز و شب تبلیغ قمهزن است. علامه سید حسن کشمیری نقل میکنند که اینها تا قبل از اینکه با حضرت امام خمینی (ره) به اختلاف نیفتاده بودند (برای تحقیق بیشتر دوستان به نامههای شهید چمران در مورد نقش حسن شیرازی در لبنان مراجعه بفرمایید) زیاد دنبال اشاعه قمهزنی نبودند، وقتی اختلاف افتاد هر شش تا پسرش را جمع کرد و گفت بیفتید دنبال دامن زدن به قمهزنی. پس مسئله سیاسی است نه عقایدی. یکی از مؤمنین از آقای محمد سعید حکیم از مراجع نجف سؤال کرد آقا شما چرا کانال ماهوارهای نمیزنید؟ جواب دادند پولش را نداریم! ببینید چهار مرجع بزرگ که تمام اموال و وجوهات پیششان است توانایی یک کانال ماهوارهای را ندارند، آنوقت یک مرجع تحت اقامت جبریه بتواند دوازدهتا کانال بزند، این جای سؤال ندارد؟ باید تحقیق کرد وگرنه گم میشویم!»
۳- حرمتشکنی حریم مراجع و توهین به علما
گرچه اولویت این جریان، نفوذ به بیوت مراجع و علماء دینی است ولی آنجا که از این خط بازمانده و نتوانند همراهی مراجع و علما را کسب کنند رو به هتاکی و بیاعتبار سازی آنان میآورند که حرمتشکنی علیه آیات عظام بهجت، مکارم و حضرت آیتالله خامنهای نمونه آن است. در عوض این جریان با برخی مدعیان مرجعیت مثل آقای صانعی روابط حسنهای دارد.
ج- جادهصافکن سلطه غرب و مروج سکولاریسم
جریان منتسب به آقای سید صادق شیرازی که مدیون شهرت نیاکان مبارزی چون میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو و میرزا محمدتقی شیرازی رهبر مبارزه با اشغالگران انگلیسی در عراق بوده و به خط انگلیسی مذهبزدایی از سیاست و سکولاریسم آشنایی دارند، انحراف خود را در عرصه عمل از پیشینیان مبارز خویش با دفاع از جدایی دین از سیاست و همراهی با جهان سلطه برملا ساختهاند که موارد ذیل شاخصهای این انحراف بزرگ است:
۱- این جریان در دوره سید محمد شیرازی علیرغم استقبال اولیه از حضرت امام خمینی (ره) در دوره تبعید به عراق و خواندن نماز جماعت پشت سر ایشان، پس از اطلاع از خط مبارزه و نظریه ولایتفقیه ایشان، بهتدریج رابطه خود را با معظم له سرد و سرانجام تیره ساختند، بهگونهای که پس از استقرار سید محمد شیرازی در کویت او و حامیانش، حملاتی را علیه امام (ره) صورت داده و حتی مدعی تفسیق و تکفیر ایشان شدند.
این روند پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت و علیرغم روشن بودن ماهیت صدام و حامیان شرقی و غربی او در جنگ ۸ ساله جریان شیرازی حتی پس از ورود به جمهوری اسلامی این جنگ را برادرکشی نامیده و با طرح نظریه (ولایت شورای مراجع) مقابل نظریه (ولایتفقیه) و حاکمیت ولیفقیه موضعگیری داشت که سید صادق هم همان را ادامه داده است.
۲- ترویج اسلام خنثی و بیاثر و مبارزه با مبانی اسلام انقلابی و در رأس آن ارزشیهای جهادی و شهادت که با توصیه علنی مداحان و هیئتهای مذهبی به جمعآوری عکس شهدا و مسکوت گذاشتن مفاهیم جهاد و شهادت و اسم نیاوردن از شهیدان تجلی میکند. یکی از شروط این جریان در کمکهایشان به هیئتهای مذهبی سخن نگفتن از شهید و شهادت است. همچنین اعضاء وابسته به این جریان در سخنرانیهای خود هیچ نامی از امام و رهبری نبرده و سکوت نسبت به سرنوشت انقلاب اسلامی را ترجیح میدهند.
۳- سکوت جریان شیرازی در برابر جنایات گروهکهای تکفیری، اشغالگران غربی و جنایات رژیم صهیونیستی همراه با حمله حزبالله و سید حسن نصرالله قهرمان مبارزه با سلطه صهیونیستها بر سرزمینهای اسلامی یکی دیگر از شاخصهای تفکر سکولار این جریان انحرافی است که در مهمترین مسائل جهان اسلامی موضع انفعالی میگیرد.
د- شبکهسازی برای ترویج افکار انحرافی
جریان انحرافی شیرازیها با در اختیار داشتن منابع مالی وسیع و حمایت دولت انگلیس و سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورهای عربی توان بالایی در ایجاد شبکههای اجتماعی مجازی و حقیقی دارد که در قالبهای زیر پیاده شده است.
۱- شبکه مداحان و عناصر تبلیغی:
بهرهبرداری از عواطف و احساسات مذهبی یکی از شیوههای توسعه نفوذ این جریان است که با ارتباطگیری با هیئتهای مذهبی، حوزههای علمیه، مداحان و طلاب و روحانیون و پیشنهاد کمکهای مالی و حل مشکلات آنها دنبال میشود. هیئتها و مداحانی که گرایش افراطی به تحریک احساسات و استفاده از شیوههای نامتعارف و جنجالی مثل قمهزنی و اهانت علیه مقدسات اهل سنت دارند، ازجمله اهداف اصلی این جریان برای وصل به شبکه تبلیغی به شمار میآیند.
۲- تأسیس مؤسسات دینی:
یکی از شبکههای فرهنگی و اجتماعی این جریان با تأسیس حوزههای علمیه و مراکز فرهنگی اجتماعی مثل کتابخانه و صندوق قرضالحسنه شکلگرفته که گفته میشود به ۱۰۰۰ مؤسسه در زمینههای مذهبی، مالی، اجتماعی، علمی و فرهنگی میرسد. تنها در داخل کشور ۱۷ حوزه علمیه و ۲۳ کتابخانه و دهها صندوق قرضالحسنه در اختیار این جریان انحرافی است.
۳- شبکه وسیع رسانهای:
بهرهبرداری از فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای ازجمله ویژگیهای جریان شیرازیها است که باسخاوت و حمایت انگلیس و سرویسهای دول غربی تبدیل به شبکه گسترده و توانمندی شده است. این جریان با در اختیار داشتن دهها شبکه ماهوارهای و سایت اینترنتی تحت عناوین مقدسی چون شبکه جهانی امام حسین (ع)، شبکه جهانی چهارده معصوم، شبکه ماهوارهای فدک، شبکه ماهوارهای حضرت ابوالفضل، شبکه جهانی مرجعیت، شبکه القائم، سایت عقاید شیعه، سایت حرم امام حسین (ع) و… به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی و … فعالیت میکند. این شبکهها در حالی با بهترین کیفیت اداره میشوند که رسانههای جمهوری اسلامی ایران تحت تحریم قرار داشته و حتی به شبکه قرآن جمهوری آ سلامی ایران اجازه فعالیت داده نمیشود. جالب اینکه شبکه فدک که توسط یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی اداره میشود در لندن قرار داشته و هیچ مزاحمتی از سوی انگلیس علیه آن صورت نمیگیرد.
۴- ارتباط آشکار با پیراستعمار و سرویسهای اطلاعاتی:
نهتنها شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی این جریان بدون هیچگونه مزاحمتی با عناوین مذهبی فعال میباشند و انتقال پول بهراحتی از طریق شبکههای بانکی کشورهای مختلف برای آنها مقدور است، عناصر اصلی شبکههای رسانهای آنها در انگلیس مستقر میباشند. عناصر اصلی که در دامن پیر استعمار مشغول فرقه سازی هستند، عبارتاند از مجتبی شیرازی و یاسر الحبیب داماد وی که چند سال قبل، پس از اهانت به عایشه و مقدسات اهل سنت توسط عوامل پلیس کویت دستگیر و به اعدام محکوم اما با وساطت انگلیسیها آزاد و به لندن منتقل و الا آن نهتنها شبکه ماهواره بلکه حوزه علمیه امامین العسکرین را هم در انگلیس مدیریت میکنند جالبتر اینکه او در لندن حسینیهای نیز به اسم رسول اعظم راهاندازی و مراسم قمهزنی را روزهای تاسوعا و عاشورا با تأمین پلیس انگلیس در خیابان منتهی به این حسینیه و درملأعام برگزار میکند. دولت انگلیس هم با اعزام تعدادی آمبولانس، مداوای مجروحان و عزاداران قمهزن را پشتیبانی میکند. همچنین این جریان علیرغم تندرویهای مذهبی در کویت که در دوره راهاندازی هیئت خدام المهدی انجام میداد و الآن هم در هیئتهای خود دنبال میکند، هیچ محدودیتی برای تردد به کشور کویت ندارد که از همسویی عملکرد آن با خواستههای سرویسهای امنیتی کشورهای عربی حکایت میکند.
وزیر اطلاعات بابیان کشف شبکه ارتباطی میان سرویسهای جاسوسی با جریان تندروی شیرازی میگوید: «این عناصر افراطی دانسته یا ندانسته به دام سرویسهای اطلاعاتی غرب میافتند. این سرویسها گاه مستقیم و یا با یک یا چند واسطه به آنان مرتبط میشوند و آنان را مدیریت میکنند، بهطوریکه گاهی خود آن فرقهها هم متوجه نمیشود توسط این سرویسها مدیریت میشوند. طبق اطلاعاتی که داریم یک سلسله کانالهای ماهوارهای که برنامههای مغایر با وحدت امت اسلام پخش میکردند متصل به سرویسهای انگلستان بودند و از طرف آنها خط دهی میشدند.
ما حتی قرائنی داریم که با دو، سه واسطه به اینها کمک مالی میکرد و در چهره انسان متدینی که میخواهد خمس مالش را به اینها اهدا کند به این شبکهها کمک میشد، چراکه این رسانهها و کانالهای ماهوارهای با کمترین هزینه اهداف آنان را مبنی بر ایجاد اختلاف میان مسلمانان محقق میسازند.»
ارتباط عناصر معلومالحال با شیرازیها
به گزارش فتن ٬در سال ۲۰۰۴ در واشنگتن همایشی به نام امت برگزار شد و بهگونهای بود که هنگام برگزاری این همایش سید صادق شیرازی به برگزارکنندگان این همایش نامهای نوشت: «این همایش خجسته در حالی برگزار میشود که امت اسلامی بهطور عام و بهویژه شیعیان با شرایط حساسی روبهرو هستند. به این امید که همایش «امت» بتواند از عهده چالشها و مسئولیتهایی که در این راستا برعهدهگرفته برآید، انشاءالله.
صادق شیرازی خواستههایی داشت تا اینکه بهجایی رسید که گفت: وقت آن رسیده است تا درراه بهکارگیری تمام امکاناتی که در تحقق بخشیدن به «نظریه شورای فقیهان» کمک میکند، همکاری کرد، برای شناسایی راهکارها باید در سراسر جهان، ازجمله ایالاتمتحده امریکا مجلس شورای نمایندگی تشکیل داد. پرواضح است که مجلس شورای فقیهان وحدت در موضعگیری، اقتدار در حسن انجام کار و کارآمدی کامل را تحقق میبخشد. (اشاره به مسئله شورای فقیهان و کمک خواستن بهصورت غیرمستقیم از ایالاتمتحده آمریکا)
دومین همایش شخصیتهای شیعه! ساکن واشنگتن در روزهای ۸-۱۰ خردادماه در هتل «میریوث» با حضور جمعی از عالمان، اندیشمندان و شخصیتهای اجتماعی برگزار شد. در این همایش، مسائل تأثیرگذار در جامعه شیعی موردبررسی و کندوکاو همهجانبه قرار گرفت. همایش «امت» بهعنوان دومین همایش شیعیان آمریکا و کانادا به منظور پرداختن به مسائل فکری و اجتماعی و فرصتهای شغلی نسل نو و نیز موضوع ازدواج و جذب شدن در جامعه آمریکایی برگزار شد.
نکته جالب و قابلتوجه اینجاست که اسم شیرین عبادی و حسین نصر در جمع عالمان، اندیشمندان و شخصیتهای اجتماعی شیعه! به چشم میخورد. در متن خبر منتشرشده از در سایت صادق شیرازی آمده است: برجستهترین سخنرانان این همایش عبارت بودند از: «آقای دکتر حسین نصر! (استاد در چند دانشگاه آمریکا)؛ ـ خانم شیرین عبادی! (برنده جایزه صلح نوبل)؛ ـ خانم دکتر عزیزه الهبری (استاد دانشگاه حقوق در ویرجینیا)؛ ـ آقای دکتر پرویز شاه (فعال اسلامی)؛ ـ علامه سید حسن قزوینی؛ ـ آقای دکتر حسنین وال جی (رئیس جامعه خوجه ها در آمریکا)؛ ـ آقای دکتر ربرت کرین (مسلمان و فعال آمریکایی)؛ علامه سید مصطفی قزوینی.»
شیرین عبادی و حسین نصر در مراسمی حضورداشتهاند که بنیاد آیتالله شیرازی به آن نامه نوشته و مرتضی شیرازی در آن همایش امام جماعت بوده است. قابلتوجه است صادق شیرازی از این افراد در رابطه با پرورش و هدایت معنوی، علمی، فرهنگی و فکری جوانان کمک خواستهاند. حال جای سؤال است که چه نقاط مشترکی بین سید صادق شیرازی، شیرین عبادی و حسین نصر وجود دارد؟
موسسه شیرازیها دست به دامن ائتلاف پاریس
موسسه shia rights watch (سازمان دیدبان حقوق شیعه) وابسته به جناب صادق شیرازی از کشورهایی چون امریکا-انگلستان-سعودی-قطر-امارات خواستار رسیدگی به فاجعه اسپایکر و کشتار شیعیان است و از سلفیها درخواست کمک به شیعیان دارد و جالب اینجاست که مریدان آیتالله شیرازی جمهوری اسلامی را حکومتی ضد شیعه میدانند.
داعش پدیدهای است که توسط آمریکا، انگلیس و صهیونیستها با دلارهای نفتی تشکیلشده است و هدف آنها از ایجاد این گروهک جنایتکار معرفی اسلام بهعنوان یک دین خشن و متحجر است. داعش توسط آمریکا و ایادی آنها ایجادشده است و صهیونیستها به دنبال این هستند که اسرائیلی دیگر را در سوریه، عراق و سایر کشورهای منطقه ایجاد کرده و با حضور در آنها به چپاول منابع طبیعی آنها بپردازند.
داعش برگ دیگری از بمبهای اتمی آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی، ۸ سال جنگ تحمیلی علیه ایران برای از بین بردن انقلاب، رضاخانی که انگلیسیها به کشور ما تحمیل کردند و قتلعام مسلمانان بیدفاع فلسطین و عراق و سوریه است.
تا زمانی که داعش در حال پیشرفت بود، میکشت و شهرها را اشغال و به بغداد نزدیک میشد، استکبار از آنها حمایت کرده و مجروحان آنها در بیمارستانهای صهیونیستها معالجه میشدند، ولی همینکه فتوای مرجعیت عراق و رهبران کشورهای اسلامی اتحاد شیعه و سنی را اعلام کردند و داعش شکستخورده و مجبور به عقبنشینی شد خود را مخالف داعش خواندند.
ائتلاف پاریس با این کار میخواهد پیروزی مسلمانان را به نفع خود مصادره کند این در حالی است که داعش ستون پنجم آمریکا است و زمینه حضور صهیونیستها و آمریکا را در منطقه فراهم میکند. برخی میگویند ائتلاف پاریس، توبه است ولی باید گفت که پیمان پاریس ائتلاف توطئه است نه توبه، هیچ نیروی هوایی نیست که بخواهد نیروی زمینی خود را بمب باران کند، بلکه آنها با این کار میخواهند داعش را بزرگ کرده به رسمیت شناخته و جایگاه آن را تثبیت کند.
ائتلاف پاریس درواقع همان نقشه لو رفته و شکستخورده برجهای دوقلو است و میخواهند وانمود کنند که مسلمانها تندرو و خشن هستند و زمینه حضور دوباره خود در منطقه را فراهم کنند ولی از این غافل هستند که با این حماقت این بار سیلی محکمتری به گوش آنها نواخته میشود. تکیهبر ستمکاران نابودی مطلق را در پی دارد و کسانی که دستبهسینه آمریکا و صهیونیستها هستند باید بدانند که ظلم پایدار نیست و آنها نیز با صهیونیستها به قهقرا کشیده میشوند.
بیانیهای که روز سهشنبه و همزمان با آغاز ائتلاف مبارزه با داعش در پاریس صادر شد، موسسه شیعه رایتس واچ (سازمان دیدبان حقوق شیعه) از مجامع بینالمللی مخصوصاً کشورهای عضو ائتلاف مبارزه با داعش درخواست کرد توجه ویژه به حادثه اسپایکر نماید و گروههای متخصصی را مأمور بررسی و رفع ابهامات این حادثه هولناک کند.
عکسالعملهای متفاوتی نسبت به عملکرد غیرقابلقبول این جریان در برخورد با داعش وجود دارد. بهعنوان نمونه به یکی از این موارد که در شبکههای اجتماعی موردتوجه قرارگرفته است میتوان اشاره کرد: «بارها از شما و منبریهای مقلدان شما شنیدهام که یکی از بزرگترین خیانتهای جمهوری اسلامی و رهبران آن به جهان تشیع، حمایت از سنیهای کشور فلسطین و سوریه و فارغ شدن از بلاد و بقاع متبرکه شیعه است، بارها شنیدهام که اعلام داشتهاید بجای مسجدالاقصی باید به فکر مبارزه با غاصبان و مخربان قبرستان بقیع بود، بارها شنیدهام که خیانت جمهوری اسلامی چرخاندن نگاهها از کربلا به قدس است، امروز کربلا این قطب عالم تشیع و دیگر اماکن متبرکه کشورِ شیعهنشین عراق و هزاران زن و مرد شیعه عراقی در معرض خطر جدی گروه سنیهای تکفیری داعش قرار دارند بنده بهعنوان یک بچه شیعه از شما منادی و مدعی حفظ و حراست از اصول اصیل شیعی و پاسدار حرمهای متبرک ائمه اطهار (ع)! عاجزانه درخواست و مطالبه مینمایم با صدور فتوای جهاد علیه این سنیهای تکفیری خیل طرفداران و مقلدانتان را که سالهاست با قمهزنی- بنا به استدلال خودتان- روحیه جهادی و حماسی خود را حفظ کردهاند، به عراق گسیل دارید تا از اصول و خطوط قرمز شیعه! دفاع نمایند. امید است علت سکوت این چندروزه شما تدوین متن چنین حکمی بوده باشد چراکه سکوت در این شرایط ممکن است توسط طرفداران جمهوری اسلامی دلیلی بر طبل توخالی بودن ادعاهای قبلیتان جلوه داده شود! بیصبرانه منتظر حضور شما، مقلدان و اقوامتان در این جهاد فی سبیل الله هستیم.»
نفوذ فرقه شیرازیها در برخی سایتهای داخلی مروج تشیع
با توجه رویکرد اخیر تمام سایتهای خبری با هر گرایشی، پیرامون فرقه شیرازیها و با توجه به مشخص شدن خط فکری رهبران این فرقه و همچنین برخورد وزارت اطلاعات با شبکههای تفرقهافکن فرقه شیرازیها، چندی است سایت شیعه آنلاین در کنار اخبار و مطالب خود، برای فرقه شیرازیها تبلیغ میکند.
نوع ستایش سایت شیعه آنلاین از صادق شیرازی و تبلیغ برای شبکههای تفرقهافکن فرقه شیرازی و نادیده گرفتن خیانتها و مواضع منافقانه این فرقه حاکی از آن است که شیعه آنلاین خواسته یا ناخواسته و از روی آگاهی و یا عدم آگاهی با این فرقه همگرا شده و در راستای منافع دشمن قدم برمیدارد
همنوا با شبکههای معارض اسلامی در ماجرای اسیدپاشی
به گزارش فتن ٬پس از حاشیهسازیهای اخیر پیرامون حادثه اسیدپاشی در اصفهان یکی از رسانههای حامی فرقه شیرازی دست به شایعهسازی عجیبی زده است. یکی از رسانههای حامی یک فرقه تندرو و افراطی در پی حوادث اسیدپاشی اصفهان اقدام بهدروغ پراکنی عجیب و پخش شایعات بیپایه و اساس کردهاند. بهطوریکه دریکی از سایتهای حامی این جریان، مسئولیت حادثه اسیدپاشی را به یک گروه مذهبی در اصفهان نسبت داد. این سایت گروه انصار حزبالله شاخه اصفهان را بهعنوان مسئول این کار قلمداد کرده و جالبتر اینکه از قول این گروه حتی بیانیهای نیز درباره دلایل ورود آنها به این موضوع منتشر کرده است.
البته اقدامات چنین رسانههایی که بر پایه هیچ و پوچ قصد ایجاد نفرت نسبت به جامعه شیعی و حزباللهی و تفرقه بین مردم اصفهان و ایران دارد دیگر اثری ندارد. این گروه برای اینکه به هدفش برسد و به این صورت جامعه را در تشویش فروبرد از هیچ فعالیتی دریغ نمیکند و همه هموغمش را بر این موضوع استوار کرده است. این جریان بهظاهر شیعی مخالف نظام دستش برای ایرانیها و بهخصوص اصفهانیها رو شده و حنایش دیگر برای مردم رنگی ندارد.
گفتنی است این جریان و شبکههای ماهوارهای و مجازی حامی آن سابقه توهین به مراجع عظام تقلید (همچون حضرت آیتالله بهجت) و تفرقهافکنی بین مسلمانان را در کارنامه دارند و با توهین عجیبوغریب سعی در تضعیف جمهوری اسلامی ایران داشته و دارند.
اسناد مخالفت سید محمد شیرازی با سید صادق شیرازی
علیرغم ادعای تمسک سید صادق شیرازی به برادر بزرگترش سید محمد شیرازی، قول و فعل وی با برادرش در تضاد کامل است. فارغ از مخالفت سید محمد با جمهوری اسلامی ایران که دلایلش در مطلب قبلی ذکر شد باید اذعان کرد که از سید محمد شیرازی کتاب و آثار بسیاری برجایمانده است که در جایجای آنها توصیههای لازم برای پیشبرد وحدت اسلامی و رفع خصومت میان مسلمانان بیانشده است، اما سوگمندانه بعضی از تفرقهافکنان مذهبی نهتنها توجهی به فرمایشات ایشان ندارند، بلکه نام و جایگاه اجتماعی ایشان را وسیلهای برای ترویج افکار و رفتارهای تفرقهافکنانه خویش قرار دادهاند. از همین رو در ادامه گوشهای از فرمایشات و نصیحتهای فراوان ایشان را در نهی از تفرقه میان شیعه و سنی و همچنین ضرورت حفظ وحدت اسلامی بیان میکنیم تا هدایتگر پیروان و ارادتمندان واقعی ایشان در این مسیر باشد.
ایشان در کتاب (الفقه، النظافه) مینویسد: «تمسک و چنگ زدن به هر چیزی که ما را به اختلاف تفرقه و تشتت بین مسلمین دعوت میکند، حرام است و تفاوتی ندارد که از امور نژادی، زبانی، قومی، طائفی، ملیتی و یا غیر اینها باشد و واجب است که وجودمان از چنین اموری پاککنیم و دراینباره روایات و نصوص بسیاری واردشده است.»
ایشان در کتاب (الفقه، المرور و آداب السفر) ضمن بیان اینکه گوشهای از قوانین موجود در اجتماع بهعنوان مسلمان اختصاص دارد، بیان میدارد: «این قوانین به مسلمان با این عنوان که مسلمان است ارتباط دارد و در اجرای آنها تفاوتی بین یک مسلمان و مسلمان دیگر وجود ندارد، اگرچه آنها از دو منطقه، دو جایگاه و دو مذهب و مانند اینها باشند؛ چون واضح است که حدود جغرافیایی بین مسلمانان وجود ندارد و آنها در جمیع خصوصیات باهم برادر هستند.
اما اینکه امروز ما میبینیم که میگویند این مسلمان هموطن ماست و آن مسلم خارجی و بیگانه، این مسلمان سفیدپوست و آن سیاهپوست، این مسلمان عرب است و آن مسلمان فارس، پس همه اینها برخلاف فرمایشات صریح قرآن و سنت و اجماع و عقل در مواردی است که همه بر آن اتفاق دارند. پس تمام مسلمانان بر قرآن و سنت اتفاقنظر دارند، اگرچه در بعضی جزئیات و خصوصیات ازنظر اجتهادی و علمی باهم اختلاف دارند و این سبب تخلف مسلمین از زندگی باهم شده است و برای این به زندگی مشترک چارهای جز بازگشت به دستورات اسلام نیست.
خداوند سبحان دراینباره میفرماید: «انفال: ۴۶»؛ باهم نزاع نکنید که سست شوید و هیبت شما از بین برود. همچنین خداوند متعال میفرماید: «انبیاء: ۹۲»؛ این است آیین شما که آیینی یگانه است [با یک هدف و یک خدا] و من پروردگار شمایم، پس مرا بپرستید. همچنین میفرماید: «آلعمران: ۱۰۳»؛ و همگی به رشته الهی درآویزید و پراکنده نشوید.
بله، مسلمانان در بعضی از احکام از جهت اجتهادی باهم اختلاف دارند و تفاوتی ندارد که این اختلاف میان شیعه و سنی باشد و یا بین مجتهدان یک مذهب و طائفه؛ و این اختلاف ربطی به وحدت اسلامی ندارد، مانند آنکه اختلاف مسلمانان در جزئیات نماز و روزه موجب تفرقه میان آنها نمیشود، چون اصل این اعمال بر همه واجب است. در کتاب (الأسئله و الأجوبه) از ایشان سؤال شده است: «آیا اجرای وحدت اسلامی امکانپذیر است؟» ایشان در پاسخ میفرمایند: «بله، با وحدت کلمهای که خداوند در قرآن کریم درباره آن میفرماید: (إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً؛ ین است آیین شما که آیینی یگانه است [با یک هدف و یک خدا]) و همچنین میفرماید: (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا؛ و همگی به رشته الهی درآویزید و پراکنده نشوید.) و رسول خدا نیز درباره آن میفرمایند: (المسلم أخو المسلم …؛ مسلمان برادر مسلمان است)»
ایشان در کتاب «السبیل إلی إنهاض المسلمین» درباره رفتار پسندیده در برخورد با دشمنان مینویسد: «واجب است که شعار ما در هر حرکتی سلام باشد، سلامی که در گفتار، رفتار، نوشتار ما جاری است و سلام در هر جایگاه و نسبت به هرکدام از مردم…
پس ضروری است که صلح و سلام را نسبت به جنبشها و حرکتهایی که در جهان اسلام درحالیکه فعالیت هستند حفظ کنیم، زیرا اولاً «سلام» موجب توجه و التفات مردم میشود و ثانیاً موجب خویشتنداری دشمنان میگردد و از همین رو امیرالمؤمنین- علیهالسلام- به اصحابشان فرمودند: (إنی أکره لکم أن تکونوا سبابین؛ ناپسند میدانم که شما دشنامدهنده باشید)؛ و قبل از این سخن قرآن حکیم فرموده بود: (وَلَا تَسُبّواْ الّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ؛ [شما مؤمنان] به [معبود] آنانکه جز خدا را میخوانند، دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی دشمنی، بهنادانی خدا را دشنام گویند.)
پس بر جنبشهای اسلامی که در حال فعالیت هستند واجب است که سلام را در فکر و گفتار و نوشتار و در برخوردهایشان گسترش دهند و حتی هنگامیکه راهپمایی یا اعتصاب و مانند آنها را به پا میکنند، واجب است که این کارها با آرامش و خوشاخلاقی همراه باشد، زیرا مهم آن است که ما به هدفمان برسیم نه اینکه کینه، خشم و بغض و مانند اینها را تخلیه کنیم!
پس همانا کینهتوزی و عناد جز کینه و دشمنی چیزی برجای نمیگذارد و از همین رو در مثل معروف آمده است: (لا یجتنی الجانی من الشوک العنب؛ کسی با دادن خار به انگور نمیرسد) پس هر چیزی ثمره و نتیجهاش مانند خودش است. اخلاق نیکو نیز نتیجهاش خوشاخلاقی در طرف مقابل است؛ و اما اخلاق بد و زشت، رفتارهای بد و نامناسب را به وجود میآورد.»
آیتالله سید محمد حسینی شیرازی در کتاب (من فقه الزهراء)- علیها السلام- افترا و دشنامگویی را ذاتاً حرام میداند و با استناد به آیه وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ (و همچنین فرمایش امیر مؤمنان: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» بیان میکند که دشنامگویی و افترا، آثار سوء وضعی و تکوینی دارد و بازگشت آنها به شخص دشنامگو خواهد بود. ایشان سپس در مقام پاسخ به شبهات این بحث برمیآید و میگوید: کسی نگوید: «پس چرا ما تعبیراتِ لعن، دشنام و مانند آن را در قرآن کریم میبینیم، مانندِ فرمایش خداوند سبحان): إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ (و مانند سبّ و دشنامِ اشخاص در قرآن): عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ (و فرمایش خدواند متعال): أُولئِکَ یلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللّاعِنُونَ (و فرمایش خداوند سبحان): أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ (و فرمایش خداوند عزوجل): وَ إِنَّ عَلَیکَ اللَّعْنَهَ إِلی یوْمِ الدِّینِ (و فرمایش خداوند بلندمرتبه): وَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّار.
[کسی اینها را مطرح نکند]؛ زیرا در پاسخ گفته میشود: هنگامیکه نقص و ایرادی واقعی در چیزی وجود داشته باشد و صلاح بر آن است که طرف مقابل و یا اهل و قوم او و یا دیگران [بابیان این نقصها و ایرادات] هدایت شوند، بیان این نقصها لازم بوده و دشنامگویی نیست؛ بلکه داخل در ارشاد جاهل و تنبیه غافل و ارائه طریق برای گمراهان است. پس منع دشنامگویی و جواز اینگونه سخنگفتن، دارای دو مورد و موضوع متفاوت هستند که این تفاوت پیش از آنکه حکمی شرعی باشد، مطلبی عقلانی است.
همچنین ایشان در کتاب -الفقه؛ الرأی العام و الإعلام- ضمن بیان آنکه بدزبانی و دشنامگویی روشی غیر اسلامی است، روایاتی را که در آنها نسبت دشنامگویی به پیامبر- صلیالله علیه و اله – دادهشده است، جزء اسرائیلیات میداند و در صحتِ صدور آن تردید میکند. ترجمه سخنان ایشان در آنجا چنین است: ملتزم بودن به پاک داشتن کلام از جهت لفظ و کنایه و مانند آن، امری واجب است؛ زیرا پاک بودن کلام میتواند مردم را به انسان جذب کند، بیش از آن هنگام که کسی بخواهد با دشنام و خشونت و افترا، دیگران را به خویش جذب کند. ازاینجهت قرآن کریم میفرماید: وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍو امامعلی- علیهالسلام- میفرماید: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» و نصوص دیگری که دراینباره وارد شده است.
[شاهد سخن اینکه] در جریان جنگ انگلیس و مصر در سال ۱۹۵۶، گوینده رادیوی لندن این تعبیر را به کاربرد: «دیکتاتور مصر به فلان و فلان متوسل شد.» اما در مقابل، گوینده رادیوی مصر بیدرنگ پاسخی به او داد که غبار تعصب را از میان برداشت: «امیدوارم به این مطلب توجه کنید: هنگامیکه از ملکه انگلیس یاد میکنم، قبل از نام او تعبیراتِ محترمانه و وصفِ صاحب جلالت را به کار میبرم، با نظر به این حقیقت که او رئیس کشور شماست. از همین رو شما نیز باید بدانید عبدالناصر، رئیسجمهور جمال عبدالناصر است.» بعد از پخش این سخنان از رادیوی قاهره، گوینده رادیوی انگلیس ناچار شد فوراً سخنانش را تغییر داده و ضمن عذرخواهی در پیش همه، تعبیرات محترمانهای را برای عبدالناصر به کاربرد.
لذا در احادیث ما نیز واردشده است که امام صادق- علیهالسلام- فرمود: «إِنْ عَیرَکَ أَحدٌ بِمَا لیسَ فِیکَ فَلَا تُعَیرْهُ بِمَا فِیه.» (اگر کسی به آنچه در تو نیست، به تو عیب گرفت، تو به آنچه در اوست، بر او عیب نگیر.) این، روشی است که میتوان با آن دشمن را هدایت و اصلاح کرد.
آنچه گذشت تنها گوشهای از فرمایشات آیتالله سید محمد حسینی شیرازی درباره وحدت اسلامی و نهی از تفرقهافکنی میان مسلمانان بود، همچنان که ایشان در کتاب «کیف نجمع شمل المسلمین» راهکارهای عملی برای تحقق وحدت امت اسلامی ارائه میکنند، ولی بههرحال متأسفانه بسیاری از این صحبتها و نصیحت موردتوجه داعیهداران پیروی از ایشان قرار نمیگیرد
شکست سنگین ائتلاف رفاه و السلام صادق شیرازی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فتن ٬ در انتخابات پارلمانی سال جاری عراق گروهها و جریانات مختلف سیاسی، لیست اسامی کاندیداهای خود را ارائه دادند. در بین شیعیان نیز فهرستهای مختلفی ارائه شد، اما در شهر مقدس کربلا لیستی با عنوان ائتلاف الرفاه و السلام (الشیرازیه) منتسب به آقای صادق شیرازی بهصورت گسترده منتشر شد. اعضای این لیست خود را از نزدیکان و منتسبان به دفتر آقای شیرازی معرفی کرده و حتی برخی از چهرههای سیاسی شهر کربلا از مدیریت این ائتلاف توسط اعضای دفتر آقای شیرازی خبر میدادند.
هرچند به نظر میرسید که دفتر آقای سید صادق شیرازی نسبت به این مسئله واکنش نشان دهد اما سکوت تأیید آمیز دفتر وی نشان داد مجموعه مرتبط با آیتالله شیرازی سودای فعالیت سیاسی در قالب تصاحب کرسیهای مجلس عراق دارد. حتی وکیل آیتالله شیرازی در کربلا نیز در مرقومهای حمایت خود را از رئیس ائتلاف «رفاه والسلام» اعلام کرد.
این در حالی بود که رسانههای وی اینچنین وانمود میکردند که اگرچه آقای سید صادق شیرازی در ایران مقلد و طرفداران زیادی ندارد، اما در عراق بسیار محبوب است و تمامی اهالی کربلا پیرو ایشان هستند. حتی در مراسم میلیونی پیادهروی اربعین حضرت سیدالشهدا (ع)، عکسهای سید صادق شیرازی از نجف تا کربلا بهصورت گسترده دیده میشد تا شاید اینچنین القا شود که وی در بین تودههای شیعیان عراق نیز پرطرفدار است.
اما نتایج انتخابات بیانگر واقعیت دیگری بود. واقعیت حاکی از این است که حتی یک نفر هم از ائتلاف الرفاه و السلام (الشیرازیه) منتسب به آقای سید صادق شیرازی، به مجلس راه پیدا نکرد. این در حالی بود که هرکدام از لیستهای منتسب به چهرههای شیعی همانند ابراهیم الجعفری، نوری المالکی، سیدعمار حکیم، سید مقتدی صدر و…، توانستند تعدادی از کرسیهای مجلس این کشور را به دست بیاورند.
بااینحال امید است نتیجه این انتخابات برای اعضای دفتر آیتالله شیرازی این نتیجه بدیهی را مشخص کرده باشد که لزوم چهره شدن در قامت یک مرجع دینی، به پخش برنامههایی نیست که به دلیل موازین غیرشرعی آن در هیچ رسانه شیعی دیگر منتشر نمیشود، بلکه مرجعیت دینی به مؤلفههای دیگر وابسته است که فاصله زیادی با اقدامات اینچنینی دارد.
محمد علی الفت پور
:: موضوعات مرتبط:
اخبارتحلیلی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1120
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0