به خاطر عبادت جهنمی نشوی !
انسان وسواسی عمرش را به هدر میدهد.عمر انسان از ارزش فوقالعاده والایی برخوردار است. خانم مسلمان باید به آن جا برسد که مانند بانو مجتهده امین، تسبیح گُل و گیاه را بشنود.
همواره در جوامع بشری انسانهایی زندگی میکردهاند که گرچه دارای ظاهری سالم بودهاند، ولی نوعی تفاوت آشکار در اعمال و رفتار آنان نسبت به کردار رایج و متعارف افراد عادی جامعه وجود داشته است. اینگونه افراد که در همه جوامع بشری و در میان پیروان همه ادیان و مذاهب، حضور داشته و دارند، بیش از حد متعارف در امور معمولی ـ اعم از مادی و معنوی ـ سختگیری میکنند، به همه چیز شک دارند، به کسی اطمینان نمیکنند و در بسیاری از امور زندگی کارهای خود را با تردید انجام میدهند. به این افراد که متأسفانه در جامعه اسلامی نیز یافت میشوند، افراد «وسواسی» گفته میشود.
وسواسی مطرود همه است
وسواسی باید بداند که مطرود همه است و همه از او متنفرند. خدا او را دوست ندارد، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه طاهرین(علیهم السلام) از او بیزارند. خانوادهاش از او متنفرند. مردم هم او را دوست ندارند. حتی خودش هم خودش را دوست ندارد و از خودش منزجر است.
تبذیر کنندگان برادران شیطانهایند،نمیفرماید: از شیطان متابعت میکند، بلکه بالاتر از آن میفرماید: برادر شیطان است و بدبختی این جاست که وسواسی مسرف نیست، مُبذر است
وسواسی اگر جز گناه اسراف هیچ گناهی نداشته باشد، چه اسراف در آب، چه اسراف در کارهایش، چه اسراف در عمرش، در گفتن این جمله که خدا او را دوست ندارد کفایت میکند. قرآن کریم میفرماید: همانا خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد(سوره انعام، آیه 141).
وسواسی مبذر است
البته باید وسواسی را بالاتر از مُسرف یعنی مُبذر بدانیم. فرق بین اسراف و تبذیر آن است که انسان گاهی در مصرف نعمتهای خداوند زیادهروی میکند. به این میگویند اسراف؛ مثل آن که زیاد بخورد، زیاد بپوشد، زندگی تجملی داشته باشد.اما تبذیر آن است که نعمتهای خداوند را هدر بدهد؛ مثل این که غذای خود را بریزد، لباس خود را پاره کند. هر دو حرام است، اما قبح عمل مُبذر بیشتر است.
برادر شیطان را بشناسیم؟
قرآن کریم در مورد مسرفین میفرماید: و اسرافکاران همدمان آتشند.( سوره غافر، آیه 43). تبذیر کنندگان برادران شیطانهایند(سوره اسراء، آیه 27).
نمیفرماید: از شیطان متابعت میکند، بلکه بالاتر از آن میفرماید: برادر شیطان است و بدبختی این جاست که وسواسی مسرف نیست، مُبذر است.
مواظب عمرمان باشیم !
کسی که نیم ساعت برای یک غسل وقت میگذارد، این نیم ساعت مشغول عبادت نیست، مشغول تبذیر است. آب را هدر میدهد. این عمل حرام است. اگر در حمام عمومی باشد، ضامن است. بالاتر از آن، عمرش را هدر داده است. عُمر از نظر اسلام خیلی مقدس است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) موضوع این بازپرسی را این گونه بیان میفرماید: در روز قیامت، بنده قدم از قدم بر نمیدارد تا آن که از او در مورد چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی آن را به پایان برده، از جوانیاش که آن را صرف چه کرده، از مالش که آن را از کجا آورده و در کجا مصرف کرده و از دوستی ما اهل بیت
آن کسانی که عمرشان را به هدر دادند و از آن استفاده نکردند و به بطالت و به توجه به وسوسههای نفسشان گذراندند، اینها در جهنم هر چه فریاد بکشند، کسی نیست که به فریادشان برسد و خداوند این افراد را با عنوان «ظالم» مورد خطاب قرار میدهد.
تکرار مدام نماز، طولانی کردن وضو و غسل و وسواس به خرج دادن در طهارت و نجاست، هدر دادن عمر است و همان طور که تبذیر در نعمات الهی گناهش بسیار بزرگ است، تبذیر در عمر هم گناهش بسیار عظیم است.
در قیامت از 4 چیز سؤال میشود !
در روز قیامت قبل از حساب و کتاب، یک بازپرسی هست و اگر کسی در این مرحله مردود شود، به جهنمش میبرند و دیگر نوبت به حساب و کتاب نمیرسد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) موضوع این بازپرسی را این گونه بیان میفرماید: در روز قیامت، بنده قدم از قدم بر نمیدارد تا آن که از او در مورد چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی آن را به پایان برده، از جوانیاش که آن را صرف چه کرده، از مالش که آن را از کجا آورده و در کجا مصرف کرده و از دوستی ما اهل بیت.
از جوان سؤال میکنند: با این جوانی که میتوانستی برای آباد کردن دنیا مصرف کنی، چه کردی؟ از پیرمرد میپرسند: هفتاد سال عمرت چه شد؟ خوردن، رفتن به بازار، رفتن به اداره، برگشتن، تماشای تلویزیون، خوابیدن و دوباره تکرار همین اعمال در روز بعد؟ در حالی که انسان میتواند به آن جا برسد که ملائکه بر او نازل شوند.
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند(سوره فصلت، آیه 30).
خانم مسلمان باید به آن جا برسد که مانند بانو مجتهده امین، تسبیح گُل و گیاه را بشنود. مرد مسلمان باید خود را به آن جا برساند که مانند مرحوم آخوند کاشی، در و دیوار و درخت همراه با او «لا اله الا الله» بگوید. اینها را شوخی نگیرید؛ ریشه قرآنی دارد. قرآن کریم خطاب به کوهها و پرندگان میفرماید: ای کوهها و ای پرندگان! با داوود همآواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید.(سوره سبا ،آیه 10)
"وسواس؛ نوعی سفاهت" است
در روایتی از عبدالله بن سنان آمده است که میگوید: نزد امام صادق(علیه السلام) در مورد مردی که در وضو و نمازش دچار وسواس بود، صحبت کردم و گفتم: با این حال، مرد عاقلی است.
امام(علیهالسلام) فرمودند: این چه عقلی است که با وجود آن، از شیطان پیروی میکند؟
پرسیدم: چگونه فرمان شیطان میبرد؟
امام(علیهالسلام) فرمودند: از او بپرس وسوسهای که به او دست میدهد، از چیست؟ قطعاً به تو خواهد گفت: از عمل شیطان است.
وسواسی یعنی من بهتر از مراجع تقلید، احکام فقهی را میشناسم. معلوم است که غلط است. همین امر باعث شده است که امروزه در برخی از مراسمهای مربوط به ایام ولادت یا شهادت حضرات معصومین(علیهم السلام) - با آن همه ارزش و معنویتی که دارد- اعمال خلاف شأن و غیر متعارفی انجام شود که مورد تائید نبوده و مرضی آن ذوات مقدس نیز نمیباشد
اصلاً نزد خدا و پیامبر(علیهالسلام) وسواسی عاقل نیست، بلکه سفیه است و حقیقتاً هم چنین است. به راستی، شیطان روی عقل او اثر میگذارد. اگر خودش از اعمال خودش فیلمبرداری کند، میفهمد چه کرده است. میفهمد که این عمل او، آن چیزی نیست که اسلام از او خواسته است. قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیم»( سوره حجرات، آیه 1).
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در برابر خدا و پیامبرش در هیچ کاری پیشی مجویید و از خدا پروا بدارید که خدا شنوای داناست.
کاسه داغ تر از آش نشویم !
ای مسلمان، دیگر کاسه داغتر از آش نشو. در اعمالت ببین خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) چه گفتهاند. در عزاداری ببین مرجع تقلید چه میگوید، طبق آن عمل کن. در طهارت و نجاست ببین رساله چه میگوید، همان طور عمل کن. در نماز، در روزه، در خمس و در زکات ببین مرجع تقلید چه میگوید، بر اساس آن عمل کن. وسواسیگری یعنی ـ نعوذ بالله من بهتر از پیامبر(صلی الله علیه و آ له) میدانم.
وسواسی یعنی من بهتر از مراجع تقلید، احکام فقهی را میشناسم. معلوم است که غلط است. همین امر باعث شده است که امروزه در برخی از مراسمهای مربوط به ایام ولادت یا شهادت حضرات معصومین(علیهم السلام) - با آن همه ارزش و معنویتی که دارد- اعمال خلاف شأن و غیر متعارفی انجام شود که مورد تائید نبوده و مرضی آن ذوات مقدس نیز نمیباشد.
قرآن میفرماید: همه اینها غلط است. به وسواسی میگوید: ببین خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آ له) چه میفرمایند و راه فهمیدن حکم اسلام نیز مراجعه به مراجع تقلید است.
مراجع تقلید هم در رسالهها نوشتهاند: اگر کسی سه مرتبه شک کرد، در مرتبه چهارم دیگر به آن اعتنا نکند؛ بنا را بر همان قرار دهد که به نفع اوست. همچنین آنان فتوا دادهاند که شکّ و ظنّ و قطع و یقین وسواسی اعتبار ندارد و باید به طور متعارف عمل کند، یعنی مانند بقیه مردم باشد. غیر از این دیگر سفاهت است.
قرآن میفرماید: مقام حضرت ابراهیم(علیهالسلام) خیلی بالاست؛ چون صد در صد در مقابل خداوند تسلیم بود:«وَ مَنْ یرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه وَ لَقَدِ اصْطَفَیناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحین إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمین» ( سوره بقره، آیات 130-131).
و چه کسی جز سفیه، از آیین ابراهیم روی بر میتابد؟ و ما او را در این دنیا برگزیدیم؛ و البته در آخرت نیز از شایستگان خواهد بود. هنگامی که پروردگارش به او فرمود: «تسلیم شو»، گفت: «به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.»
این دو آیه شریفه به ما میفرماید: باید در مقابل خداوند متعال تسلیم باشیم وگرنه سفیه هستیم. با اعمال من درآوری که نمیتوان راه پیش برد.
مراجع تقلید هم در رسالهها نوشتهاند: اگر کسی سه مرتبه شک کرد، در مرتبه چهارم دیگر به آن اعتنا نکند؛ بنا را بر همان قرار دهد که به نفع اوست. همچنین آنان فتوا دادهاند که شکّ و ظنّ و قطع و یقین وسواسی اعتبار ندارد و باید به طور متعارف عمل کند، یعنی مانند بقیه مردم باشد. غیر از این دیگر سفاهت است
عبداللَّه بن سنان از امام صادق(علیهالسلام) روایت میکند که فرمودند: به زودی شبههایی به شما میرسد و در آن بدون نشانهای آشکار و امام هدایت میمانید و کسی از آن شبهه نجات نمییابد مگر آن که دعای غریق را بخواند.
گفتم: دعای غریق چگونه است؟
فرمودند: میگویی: «یا اللَّه یا رحمان یا رحیم یا مقلبالقلوب ثبّت قلبی علی دینک».
من هم گفتم: «یا اللَّه یا رحمان یا رحیم یا مقلبالقلوب و الأبصار ثبّت قلبی علی دینک»
امام(علیهالسلام) فرمودند: خدای تعالی مقلبالقلوب و الأبصار است و لیکن همچنان که من گفتم بگو: «یا مقلبالقلوب ثبّت قلبی علی دینک(کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 351)».
به خاطر عبادت جهنمی نشوید !
مراجع تقلید با استناد به روایات حضرات معصومین(علیهم السلام) میگویند: اگر چیزی نجس شد، پس از رفع عین نجاست، اگر یک مرتبه آن را زیر آب بگیرید، پاک میشود. حال، اگر کسی چندین مرتبه این کار را تکرار کند و باز هم بگوید: نشد، این انحراف از مسیری است که معصومین(علیهم السلام) به ما آموختهاند و حیف است کسی به خاطر عبادت به جهنم برود.
وسواسی از هیچ چیز لذت نمیبرد
حداقل کسی که به دلیل عیش و نوش و کارهای زشت و اختلاط زن و مرد و امثال اینها به جهنم میرود، لذّتی در این دنیا برده است، اما وسواسی نه از دنیایش لذتی میبیند و نه از آخرتش. در دنیا هم خود و هم دیگران را به زحمت میاندازد، در آخرت هم که مستحق عذاب الهی است. بنابراین وسواسیها باید همیشه این آیهی شریفه مد نظرشان باشد که میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، در برابر خدا و پیامبرش در هیچ کاری پیشی مجویید و از خدا پروا بدارید که خدا شنوای داناستزهرا اجلال
:: موضوعات مرتبط:
نکات ویژه اخلاقی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1447
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0