حدیث (1) امام على عليه السلام :
اَطيَبُ العَيشِ القَناعَةُ؛
خوشترين زندگى، زندگى با قناعت است.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص391 ، ح 8982
حدیث (2) امام على عليه السلام :
مَنِ اقتَصَرَ عَلى بُلغَةِ الكَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الراحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفضَ الدَّعَةِ؛
هر كس به مقدار كفايت، قناعت كند، آسايش مى يابد و براى خويش زمينه گشايش فراهم مى كند.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 8 ، ص 19 - نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 540 ، حكمت 371
حدیث (3) امام على عليه السلام :
مِن شَرَفِ الهِمَّةِ لُزومِ القِناعَةِ؛
پايبندى به قناعت، از والايى همّت است.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص391 ، ح 8999
حدیث (4) امام صادق عليه السلام :
حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ و َلَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ و َحُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛
حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.
خصال ص 69 ، ح 104
حدیث (5) امام على عليه السلام :
اِنتَقِم مِنَ الحِرصِ بِالقَناعَةِ كَما تَنتَقِمُ مِنَ العَدُوِّ بِالقِصاصِ؛
از حرص، با قناعت انتقام بگير، چنان كه با قصاص از دشمن انتقام مى گيرى.
شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج 20 ، ص 314 ، ح 607
حدیث (6) امام صادق عليه السلام :
اِنَّ صاحِبَ الدّينِ فَكَّرَ فَـعَـلَـتْهُ السَّكينَةُ وَ اسْتَـكانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاسْتَغْنى وَ رَضىَ بِما اُعْطىَ وَ انْفَرَدَ فَكُفىَ الاْخْوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنْيا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الْحَسَدَ فَظَهَرتِ الْمَحَبَّةُ وَ لَمْ يُخِفِ النّاسَ فَـلَـمْ يَخَفْهُمْ وَ لَمْ يُذْنِبْ اِلَيْهِمْ فَسَلِمَ مِنْهُمْ وَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنْ كُلِّ شَىءٍ ففازَ وَ اسْتَكْمَلَ الْفَضْلَ وَ اَبْصَرَ العافيَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛
آدم ديندار چون مى انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى كند متواضع است. چون قناعت مى كند، بى نياز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهايى را برگزيده از دوستان بى نياز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنيا را فرو گذارده از بدى ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار است.مردم را نمى ترساند پس از آنان نمى هراسد و به آنان تجاوز نمى كند پس از گزندشان در امان است. به هيچ چيز دل نمى بندد پس به رستگارى و كمال فضيلت دست مى يابد و عافيت را به ديده بصيرت مى نگرد پس كارش به پشيمانى نمى كِشد.
امالى(مفيد) ص 52، ح 14
حدیث (7) ابن شهر آشوب :
كانَ النَّبىّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنْبياءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَم يُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا؛
رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلتهاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرمخو بودند و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيبگو و پيشگويى همنشين نبودند.
مناقب آل ابی طالب(ابن شهر آشوب) ج 1، ص 123