متأسفانه بخشهایی ازنظام فرهنگی کشوربرغم دراختیارداشتن امکانات گسترده،نتوانستهاندازمنابع موجودبدرستی استفاده کنندوپیوسته دروضعیت انفعالی قرارداشته ونهایتاً به انجام برخی اقدامات خنثی کننده دربرابرتهاجم گسترده فرهنگی دشمن بسنده کردهاند.
در دنياي پر از فریب و نیرنگ امروزی كه هر روز شاهد خلق ابزار و وسيلهاي جديد در جهت جذب و بعضاً مسخ افكار نسل جوان هستيم، شايد عملاً جلوگيري كامل از دستيابي آنان به ابزار و امكاناتی که عمدتاً با هدف ترویج و تعمیم مقاصد فرهنگی دشمنان این مرز و بوم طراحی شده است، غير ممكن باشد، چرا كه نسل جوان جوياي جاذبهها و امكانات جديدي است که خواستههاي پنهان و آشكار او در ابعاد مختلف فرهنگي، رفاهي، تفريحي، علمي، ورزشي و ساير امور مشابه را به هرشكل ممكن اشباع نمايد و دشمن نيز با آگاهي از اين موضوع، در تلاش است تا با استفاده از تمام ابزار و بهکار بردن انواع شگردهای نوین، از این موقعیت در جهت نیل به اهداف خود بهرهمند شود.
این وضعیت در حالی است که به نظر میرسد متأسفانه بخشهایی از نظام فرهنگی کشور ما به رغم در اختیار داشتن امکانات نسبتاً متنوع و گسترده، تاکنون نتوانستهاند از منابع موجود و قابل دسترس به درستی استفاده کنند و به جای آنکه با اتکاء به آموزههای ناب اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی در یک موقعیت فعال برتریساز، رویکرد خصمانه دشمن را به چالش بکشند، پیوسته در وضعیت انفعالی قرار داشته و بعضاً چندین گام عقبتر از دشمن قرار داشته و نهایتاً به انجام برخی اقدامات خنثی کننده در برابر تهاجم گسترده فرهنگی دشمن بسنده کردهاند.
این عملکرد ضعیف که ناشی از علل مختلف از جمله؛ پیچیدگیهای کار فرهنگی، تعدد مراجع تصمیمگیری، عدم شایستهسالاری، عدم نظارت مناسب، عدم توجه کافی به کار کارشناسی، عدم باور به تهاجم فرهنگی دشمن، ضعف در مبانی فکری و اعتقادی برخی از مدیران و مسئولین ذیربط در این عرصه و حاکمیت تفکر نزدیک به سکولار بر بخشی از جریان فرهنگی کشور و در نهایت غفلت مسئولین از توجه به ظرفیتهای درونزای مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامه برکاته) است، از دیرباز در اکثر بخشهای فرهنگی اعم از خُرد یا کلان، کاملاً مشهود بوده و همچنان ادامه دارد.
شاید از همین روست که رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامه برکاته) در سخنرانی 6/6/85 میفرمایند: «مسئله فرهنگ و قضایای فرهنگی خیلی مهم است ..... اهمیت کار فرهنگی نباید مورد غفلت قرار گیرد، در کار فرهنگی هیچ وقفه و تعللی جایز نیست؛ چون بیشترین تلاش دشمنان بر روی جامعه و ملت و کشور ما تلاش فرهنگی است، این مبالغه نیست، علت هم این است که آنها میدانند اگر در تلاشهای فرهنگی علیه انقلاب موفق و پیروز شوند، بقیه کارها برای آنها آسان خواهد شد، لذا روی آن متمرکزند.»
برای درک بهتر موضوع در سطح کلان میتوان، ضمن توجه به تأثیر گسترده و در عینحال مخرب برنامههای ماهوارهای دشمن در شئون مختلف زندگی مخاطبین آن، با مقایسه تولیدات فرهنگی کشور از جمله؛ محتوای فیلمهای برگزیده ایرانی عرضه شده در جشنوارههای بینالمللی که با طرح موضوعات داخلی عمدتاً غیر واقعی به دنبال سیاهنمایی اوضاع کشور بودهاند و متقابلاً فیلمهای هالیودی که ضمن اسطورهسازی و قهرمانپروری کاذب برای غرب، ایرانهراسی و اسلامستیزی را در دستور کار خود قرار دادهاند و یا محتوای برخی کتب تاریخی و رمانهای ارائه شده به خصوص در دو دهه اخیر، به عمق تهاجم فرهنگی دشمن پی برد.
در سطوح پایینتر نیز میتوان به نفوذ و تأثیرگذاری اقدامات نظام سلطه بر زوایای مختلف پنهان و آشکار زندگی مردم و به ویژه جوانان در موارد مختلف اشاره کرد. به عنوان مثال؛ محتوای کارتهای بازی کودکان که از سالهای دور همواره تلاش داشته تا قدرت تجهیزات نظامی و توان بالای انواع خودرو و ماشینآلات صنعتی دشمن را در ذهن و فکر جوانان ما حک نماید و یا محتوای بازیهای رایانهای وارداتی و حتی شعائر و طرحهای چاپ شده بر روی کیف و کفش و لباس و سایر ملزومات زندگی از جمله مواردی هستند که اهداف خاص خود را برای تغییر فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایرانی دنبال میکنند.
در همین رابطه چندی پیش مدیر یکی از شرکتهای صنعتی نقل میکرد؛ در جریان ملاقات با تعدادی از مشتریان خارجی شرکت، متوجه پچپچ و تمرکز نگاه آنان بر جملات انگلیسی چاپ شده بر روی پیراهن مستخدم شرکت شدم، با دقت بیشتر متوجه شدم که حامل پیراهن بدون آنکه متوجه باشد، در حال نمایش مشخصات یک زن فاحشه برای ایجاد رابطه نامشروع است و این موضوع نکتهای بود که حتی تعجب میهمانان خارجی شرکت در امالقرای کشور اسلامی را نیز برانگیخته بود.
اظهارات مدیر متعهد و دلسوز یکی از شرکتهای تولیدکننده لوازمالتحریر نیز جای تأمل دارد، وی ضمن بیان خرسندی خود از اینکه سرانجام پس تأخیر فراوان تهیه طرحهای اسلامی و ایرانی مانند؛ تصویر شهدا و مفاخر ایرانی و اسلامی و طرحهای شکرستان برای چاپ بر روی لوازمالتحریر، در دستور کار متولیان فرهنگی کشور قرار گرفته است، از اینکه طرحهای مذکور به شکل انحصاری و دریافت هزینه سنگین در اختیار یک شرکت خاص قرار گرفته ابراز تأسف نموده و یادآور شد، این در حالی است که طرحهای هدفمند و بعضاً مبتذل خارجی همچنان به راحتی و با کمترین بها در دسترس تولیدکنندگان قرار دارد.
بی شک کمترین کار بخش فرهنگی در اینگونه موارد میتواند، توجیه طراحان و تولیدکنندگان متعهد و دلسوز کشور در مورد اهداف دشمن و حتی تهیه و ارائه رایگان انواع طرحهای اسلامی و ایرانی تا حد اشباع کامل نیاز بازار به اینگونه آثار باشد، در مورد جملات خارجی مندرج بر روی البسه نیز، طراحی شعائر غیر فارسی با مضامین و محتوای مناسب میتواند به عنوان حداقل اقدام بخش فرهنگی کشور بهعنوان جایگزین مطالب غیراخلاقی، مورد توجه قرار گیرد.
البته بیان این کاستیها بدان معنا نیست که نظام اسلامی هیچگونه دستاورد فرهنگی نداشته و یا الزاماً ما نیز باید با تولید محصولات مشابه، به مقابله با نظام سلطه بپردازیم، بلکه هدف بیان این مطلب است که استفاده بهینه از منابع و ظرفیتهای موجود و باور قلبی و معرفی درست و اصولی آموزهها و ارزشهای اسلامی و ایرانی از چنان ظـــرفیت و قابلیتی برخوردار است که اتـــکاء به آن علاوه بر خنثی کردن عملکرد دشمن قادر است، به راحتی امکان تأثیرگذاری و جلب مخاطب و کسب دستاوردهای فرهنگی را تا حد چندین برابر وضع فعلی ارتقاء دهد.
در پايان اين سئوال مطرح است كه؛ آیا در حالی که مفاخر و آموزههای غنی اسلامی و الگویهای فاخر دینی و اجتماعی و حتی اسطورههای ارزشمند ادبیات کهن ایرانی قادرند نظر مخاطبین با هرگونه سلیقه مشروع و قانونی را تأمین کنند، غفلت از داشتههای فرهنگی خود، کوتاهی و حداقل استفاده از حداکثر امکانات و ظرفیتهای فرهنگی محسوب نمیشود؟
آیا این مشروع و منطقی است که خودکمبینی و خودفریفتگی وعملکرد نادرست و کم توجهی برخی از مردم و مسئولین نسبت به اصول و ارزشهای دینی و اجتماعی را ناکارآمدی نظام اسلامی جلوه داد، چرا و تا کی مرغ همسایه برای ما غاز است و نقش مسئولین و مردم در خودباوری و بهبود شرایط فرهنگی کشور چیست؟ آیا نباید تأثیرگذاری فرهنگی که به درستی ادعای جامعیت و برخورداری از ارزشهای غنی اسلامی و انسانی را دارد، بیش از تأثیر پذیری آن باشد؟
آيا به راستی مسئولين بخش فرهنگی ما نميتوانند با بسیج نیروهای متعهد، با انگیزه و دلسوز و سازمان دادن امكانات قابل توجه مراكز موجود در كشور كه در بسیار از موارد مستعد كارهايی به مراتب پيچيدهتر ميباشند، در یک موقعیت کاملاً فعال، زمینههای لازم را برای هدایت ظرفیتها به سمت تهيه محصولات فرهنگی مروج مسائل ارزشي و اخلاقي فراهم نمایند؟ آیا با برنامه ریزی مناسب و اتکاء به دانش ایرانی، محصولات مـــا نمیتواند با کیفیت و جاذبههای مناسب سمعی و بصری و يا حتي بهتر از موارد مشابه خارجی عرضه شود؟ آیا هزینه پیشگیری و مصونسازی، کمتر از سرمایه گذاری برای تقابل و رفع پیامدهای نامطلوب تهاجم فرهنگی دشمن نیست؟
در بیان اهمیت این موضوع کافی است، رهنمود تاریخ 15/12/92 مقام معظم رهبری (دامه برکاته) را آویزه گوش نماییم که فرمودند: «با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد، بی ملاحظگی نمیشود کرد، اگر چنانچه یک رخنه فرهنگی به وجود آمد، مثل رخنههای اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه نقدی داد؛ اینجوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد.» و این نکتهای است که در سخنرانی سالها پیش رئیس جمهور وقت سوئد نیز آنگاه که قانون آزادیهای جنسی در این کشور به تصویب رسید، اینگونه نمود پیدا میکند: «اگر قرار باشد برای رفع ناهنجاریهایی که طی دوسال گذشته پس از تصویب این قانون [قانون آزادیهای جنسی] انفاق افتاده، اقدام کنیم، حداقل به 20 سال وقت نیاز داریم»
بديهي است در این رابطه روشنگري مردم به ويژه والدين عزيز و هشدار به آنان، براي جلوگيري از گرفتار شدن نسل جوان در اين دام فريبنده، بسيار موثر خواهد بود و مردم فهيم و انقلابي ما نیز، در صورت آشنايي با اهداف دشمن در این عرصه، هرگز اجازه نخواهند داد که فرزندانشان اينگونه در چنگال كثيف دشمنان این مرز و بوم گرفتار شوند و این همه مستلزم باور به کارآمدی و عظمت ارزشهای اسلامی و تهاجم دشمن علیه آن است.احمدرضاهدایتی