ش (یزد): خداوند مکرر در قرآن فرموده: «هرکس را بخواهم هدایت و هر کس را که بخواهم گمراه میکنم». آیا این مسئله جبر نیست و با «اختیار» منافاتی ندارد؟
ابتدا دقت نماییم که اعطای اراده و اختیار از جانب حقتعالی به انسان، به هیچ وجه به معنای کنار کشیدن خود او، یا سلب اختیار از خودش، یا سپردن قوانین خلقت به دست انسان نیست. این باور ناخودآگاه در ذهن، از القائات یهودیان در اشاعهی اسرائیلیات است که میگفتند: «یدالله مغلولة»، یعنی دست خدا بسته است. او یکی سری آدم خلق کرده و سپس رهایشان نموده و یک روزی هم جمعشان میکند. خیر. بلکه خداوند متعال همیشه، خلاق، رب، هادی، رزاق ... و فعال مایشاء است. یعنی آن چه بخواهد انجام میدهد و برای انجام نیز نه مشورت میکند، نه کمک میگیرد و نه از کسی واهمه داشته یا اجازه میگیرد. و البته کسی که او را «حکیم و علیم» میشناسد، میداند که آن چه او بخواهد، خارج از حکمت، علم، عدل و رحمت نیست.
همانطور که در سؤال مطرح شد، خداوند متعال در آیات بسیاری فرموده است که «هر که را بخواهد هدایت می کند و هر که را بخواهد گمراه مینماید» مانند:
«وَ لَو شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُم أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِن يُضِلُّ مَن يَشاءُ وَ يَهدي مَن يَشاءُ وَ لَتُسئَلُنَّ عَمَّا كُنتُم تَعمَلُونَ» (النحل - 93)
ترجمه: و اگر خدا مىخواست، شما را امت واحدى مىساخت، و ليكن هر كه را بخواهد گمراه مىسازد و هر كه را بخواهد هدايت مىكند و البته از آنچه انجام مىداديد، پرسيده شويد.
همانطور که مشهود است، خداوند در فراز آخر این آیه، تصریح مینماید که موضوع «جبر» نیست، چرا که میفرماید «از آن چه انجام میدادید، پرسیده میشوید» و اگر جبری حاکم بود، دیگر سؤالی در کار نبود. پس، معلوم است که موضوع چیز دیگری است.
دقت شود که همهی قوانین حاکم بر عالم خلقت، مبتنی بر حکمت، علم و ارادهی الهی است و هیچ کس نمیتواند از قوانین خروج نماید «لا یمکن الفرار من حکومتک» و قوانین «هدایت و ضلالت» نیز از جمله آنهاست. لذا انسان مختار است که راهی را انتخاب کند، اما در ایجاد آثار و نتیجهی آن راه یا فعل، هیچ نقشی ندارد. این خداوند متعال است که عالم را چنین استوار نموده که هرکس فلان اعتقاد را داشته و عمل نماید، هدایت شود و هر کس چنین نبود گمراه گردد. پس چون قانون او حاکم است، میفرماید این من هستم که هدایت یا گمراه میکنم. یعنی کسی نمیتواند به میل و ارادهی خودش مسیر انحراف را برود و سپس هدایت هم بشود. خیر. بلکه به گمراهی افتادن در مسیر ضلالت، نتیجهی جبری است. اما انتخاب راه با اختیار انسان صورت می پذیرد.
با مراجعه به کلام وحی، آشنا میشویم که خداوند متعال، مسئله هدایت و گمراهی به دست خودش را در هالهای از ابهام قرار نداده است و تثبیت میگردد که به صورت اتفاقی یا به قول معروف دیمی صورت نمی پذیرد، بلکه بر اساس حکمت و عدل و رحم میباشد. چرا که ضمن بیان نکتهی مهم تحقق «هدایت و ضلالت» به دست خودش، قوانین حاکمه را کاملاً و به وضوح بیان میدارد و میفرماید که چه کسانی را هدایت میکند و چه کسانی را گمراه میسازد. به عنوان مثال:
اهل توبه هدایت میشوند:
«وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَو لا أُنزِلَ عَلَيهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ قُل إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشاءُ وَ يَهدي إِلَيهِ مَن أَنابَ» (الرعد - 27)
ترجمه: و آن کسانی که کافر شدهاند می گویند: چرا از طرف خدا آیتی برای او نازل نشد؟ بگو بىگمان خدا هر كسى را كه بخواهد، گمراه مىكند و آن كس را كه توبه كرد، به سوى خود هدايت مىكند.
تبعیت کنندگان از خاتمالانبیاء هدایت میشوند:
«يَهدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذنِهِ وَ يَهديهِم إِلى صِراطٍ مُستَقيمٍ» (المائده - 16)
ترجمه: خدا كسى را كه (با تبعیت از او ) در پى خشنودى او باشد راهنمايى مىكند به راههاى سلامت [و نجات] و آنها را به لطف خويش از تاريكيها به روشنايى در مىآورد و به راهى راست هدايت مىكند.
تابعین قرآن کریم هدایت میشوند:
«إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدي لِلَّتي هِيَ أَقوَمُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنينَ الَّذينَ يَعمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُم أَجراً كَبيراً» (الإسراء - 9)
ترجمه: بىگمان اين قرآن [به راهى] هدايت مىكند كه آن راستتر است و مؤمنانى را كه كارهاى شايسته مىكردند، بشارت مىدهد به اينكه ايشان را پاداشى بزرگ است.
...
ظالمین هدایت نمیشوند:
«... وَ اللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الظَّالِمين ...» (البقره – 258) و تکرار در بسیاری از آیات دیگر.
اهل منت، ریا و ناباوران به خدا و قیامت هدایت نمیشوند:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبطِلُوا صَدَقاتِكُم بِالمَنِّ وَ الأَذى كَالَّذي يُنفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفوانٍ عَلَيهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلداً لا يَقدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الكافِرين» (البقره – 264)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقه خويش را همانند آن كس كه مال خويش را با ريا به مردم انفاق مىكند، و به خدا و روز جزا ايمان ندارد، با منت و اذيت باطل نكنيد، كه حكايت وى حكايت سنگى سفت و صافى است كه خاكى روى آن نشسته باشد، و رگبارى بر آن باريده، آن را صاف به جاى گذاشته باشد، رياكاران از آنچه كردهاند ثمرى نمىبرند، و خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.
اهل فسق هدایت نمیشوند:
«... وَ اللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الفاسِقين ...» (التوبه – 24) و تکرار در آیات دیگر.
ترجمه: و خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند ...
اینها همه قوانین هدایت است و جبر است و راه فراری هم از آنها نیست. اما اتخاذ ایمان، صداقت، عمل صالح ... یا کفر، عناد، لجاج، فسق، ظلم و ... همه اختیار است. هر کس هر کدام را اختیار کرد، به نتایج جبریاش که قانون خلقت است میرسد.
x-shobhe.com
:: موضوعات مرتبط:
شبهات اعتقادی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1022
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0