ويژگي هاي منتظران و جامعه ي منتظر
آدرس وبلاگ تحلیلی-تحقیقی اسjاد علی اکبر داراب کلائی vareson-asia98-ir


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 276
بازدید دیروز : 110
بازدید هفته : 276
بازدید ماه : 2884
بازدید کل : 236534
تعداد مطالب : 1056
تعداد نظرات : 314
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وب ارایه دهنده انواع ابزار وبمستر و...

ويژگي هاي منتظران و جامعه ي منتظر

اهداف و راه كارها

بحث آرمان شهر كه منتظران راستين در آن، سكني گزيده اند و با مؤلفه هايي، چون معرفت، انتظار، آمادگي، عدالت، اصلاحات و... آراسته اند، به درازاي تاريخ بشر مطرح بوده و آرزوي همه ي انسان ها، در تمام دوره ها بوده است.
نيك شهر منتظران، با ويژگي هاي تك تك افراد، دورنما و شمّه اي از حكومت جهاني حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است كه افراد آن، با زنده كردن شاخصه هاي موردنياز، خود را در راستاي تحقق جامعه ي ايده آل مهدوي قرار مي دهند.
بديهي است بيان شاخصه هاي منتظران و جامعه ي منتظر، براي معرفي و شناخت آنها، ضروري است كه در اين جا به بيان آنها مي پردازيم:

فصل اول:

معرفت

معيار و ميزانِ ارزش و بي ارزشي هر چيزي، معرفت و شناخت است. انسان فاقد معرفت، هميشه به سوي شوربختي و سقوط پيش مي رود. قرآن كريم در اين باره مي فرمايد:
«...هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ...(1)»؛
... آيا كساني كه مي دانند با كساني كه نمي دانند يكسانند؟!... .
امام باقر (عليه السّلام) فرمود: از علي (عليه السّلام) نقل شده است:
إنَّ قيمةَ كُلِّ امريٍ وَ قَدرَهُ مَعرِفَتُهُ؛(2)
ارزش و منزلت هر كس به[ اندازه ي]معرفت او است.(3)

معرفت به حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

منجي باوري، اعتقادي است كه در درون اديان مطرح شده و در اين ميان، دين اسلام، مهدي باوري را در قالب مهدويّت، به جامعه ي بشر عرضه كرده است. امام صادق (عليه السّلام) فرمود:
اَللَّهُمَّ عَرِّفني حُجَّتَكَ، فإنَّكَ إنْ لَم تُعرِّفني حُجَّتَكَ َضلَلتُ عَن ديني(4)؛
پروردگارا! حجت خويش را به من بشناسان، چرا كه اگر او را به من نشناساني، از دينم گمراه خواهم شد.
معرفت به حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دانستنِ نام و نسبِ حضرت نيست، بلكه تبيين شناخت آن حضرت و جايگاه وجودي ايشان و فايده و اثر محوري او براي همه ي موجودات- اعم از عرشي و فرشي- است. اثر وجودي حضرت و جايگاه والاي ايشان در دو بُعد تكوين و تشريع قابل درك است:

مقام تكويني حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

منتظران در مقوله ي تكوين، بايد به عظمت و منزلت حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) پي برده و بدانند كه امام معصوم (عليه السّلام) واسطه ي فيض الهي و رابطِ خالق و خلق است؛ يعني مخلوقات به وسيله ي ايشان از خوان پربركت الهي روزي مي خورند و زمين به سبب ايشان از بلاهاي آسماني در امان مي ماند و در پرتو وجود حضرت، خداوند به بندگانش نعمت مي دهد.
امام رضا (عليه السّلام) فرمود:
ما حجت هاي خدا بر روي زمين و جانشينان او در ميان بندگان خدا و امينِ‌ رازهاي وي هستيم. ما كلمه ي تقوا و عروة الوثقي هستيم[ يعني ولايت و متابعت ما، حلقه ي وصل به او است كه هركس در آن چنگ زند، گسست ندارد و او را به بهشت مي رساند] ما گواهان خدا و نشانه هاي هدايت خدا در ميان مردم هستيم و به سبب ما خدا آسمان ها و زمين را نگاه مي دارد و به بركت ما باران را مي فرستد و رحمت خود را مي گسترد و زمين هرگز از امام قائمي خالي نباشد كه ظاهر شود يا پنهان و اگر يك روز زمين خالي از حجت خدا شود، هر آينه با اهلش به موج درآيد؛ چنان كه دريا در طوفان با اهلش به موج مي آيد.(5)
هرگاه مضامين بلند روايت امام رضا (عليه السّلام) در معرفي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) براي منتظران روشن شد، همه ي بركاتِ آسمان و زمين را از يُمن وجود امام دانستند و هدايت هاي ظاهري و باطني خدا را در پرتو امام معصوم (عليه السّلام) باور كردند به منزلت و جايگاه رفيع امام پي برده، در راه رضايت و خشنودي ايشان با استواري حركت مي كنند و هرچه در اين مسير بيشتر حركت كرده، بر سرعت و توان خود بيفزايند، زودتر به آرزوي ديرينه ي خود- كه ظهور حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است- خواهند رسيد.
دكتر كُربَن فرانسوي، درباره ي اين كه امام رابطِ خالق و مخلوق و واسطه ي فيض الهي است، مي گويد:
مذهب تشيع[ به علت وجود مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف)] تنها مذهبي است كه رابطه ي ميان خدا و خلق را براي هميشه نگاه داشته و پيوسته ولايت را زنده و پابرجا مي دارد، چون مذهب يهود نبوت را- كه رابطه ي واقعي ميان خدا و عالم انساني است- در حضرت كليم (عليه السّلام) ختم كرده، به همين دليل به پيامبري حضرت مسيح (عليه السّلام) و حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) اذعان ننموده و رابطه ي مزبور را قطع مي كند. همچنين «نصارا» در حضرت مسيح، يا اهل سنت- از مسلمانان در حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) توقف كرده، با ختم نبوت در ايشان، ديگر رابطه اي ميان خالق و خلق نمي دانند و تنها مذهب تشيّع است كه با وجود اعتقاد به ختم نبوت با حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) ولايت را- كه همان رابطه ي هدايت و كمال است- هم چنان زنده مي داند... وجود او(منجي)حقيقتي است زنده كه نمي توان از خرافات شمرد و از فهرست حقايق حذف نمود. به عقيده ي من همه ي اديان حقيقت زنده اي را دنبال مي كنند و در تلاش براي اثبات اصلِ وجود آن، مشتركند، ولي مذهب تشيع به زندگي اين حقيقت، لباس دوام و استمرار پوشانيده است... .(6)

مقام تشريعي حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

در مقوله ي تشريع، امام والي و سرپرست جامعه ي اسلامي بوده، داراي بركت هاي زير است:

1.حافظ كيان شريعت

امام (عليه السّلام) اگرچه حضور نداشته باشد- براي حفظ كيان و مرزهاي شريعت و دين، نقشِ مهمي ايفا مي كند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
در هر نسلي از امت من، عادلي از اهل بيتم وجود دارد كه دين را از تحريف و غلوكنندگان و ادعاهاي دروغ اهل باطل و تأويل جاهلان پاس مي دارد.(7)

2.مايه ي اميد

حضور امام (عليه السّلام) مايه ي اميدواريِ منتظران است و همين در جنبش و حركت آنان، كه همانا مبارزه با ستم گران و طاغوتيان است، نقش محوري ايفا مي كند.

3. عامل وحدت

امام، سبب وحدت و انسجام جامعه اسلامي است، زيرا وقتي مردم به چنين اعتقادي برسند كه امامشان زنده است و رفتار و گفتار آنها را زيرنظر دارد، جسارت و شجاعت در قلوبشان زنده شده و مصايب و مشكلات را با اتحاد و همدلي در كنار امام و با روحيه متعالي تحمل مي كنند.
بنابراين، منتظران راستين، نخستين وظيفه اي كه در برابر امام و مقتداي خويش دارند، معرفت و شناخت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است؛ معرفتي كه با آن منتظر، بتواند حق منتظَر را ادا كرده، ابعاد وجودي اش را- اعم از تكوين و تشريع- باز شناسد. در چنين صورتي است كه منتظر به مقام و عظمت رهبر و مقتداي خويش پي برده، خود را در سلك ياران و دوستداران حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قرار مي دهد.

فصل دوم:

انتظار

انتظار، سهم چشم هايي است كه رو به آفتاب زيسته اند، دستاني كه شبانگاهان در وسعت نيايش، به جانب آسمان ريشه دوانيده، دل هايي كه چون كبوتران خونين بال، در بي نهايتي سرخِ جاودانه تپيده اند و گام هايي كه چون جنون گردباد، واژگون رقصيده اند، تا تنهايي خاك را با آسمان در ميان نهاده باشند.
منتظران، عاشقاني دل سوخته اند كه لب به زمزمه تر كرده و در دل، شور و شوق و اميد پرورانده اند و پاي افزاري از صبر و شكيب ستانده اند، تا خستگي راه، مجالشان ندهد كه به «ماندن»بينديشند، چرا كه بايد«رفت»تا به«راه»پيوست.(8)

جايگاه انتظار

يكي از خصلت هاي نيك شهرِ منتظران، انتظار است. انتظار، مفهومي فطري و شهودي است كه خالقِ يكتا در وجود انسان نهاده است. انسان بدون اميد و انتظار، فردي بي تحرك، بي مسئوليت و بي خاصيت است. در مقابل، انسان اميدوار و منتظر، فردي است پويا، متحرك و قيام آفرين. از همين روست كه در احاديث اهل بيت (عليهم السّلام) انتظار از مفهوم روان به مقوله ي عمل انتقال يافته و در ميان اعمال و عبادات، برترين آنها به شمار آمده است:
قالَ رسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلم): أَفَضَلُ أَعمالِ اُمَّتي اِنتظارُ الفَرَجِ مِنَ اللهِ عزَّوجلَّ(9)؛
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: برترين كارهاي امت من، انتظار گشايش از طرف خداوند متعال است.
آري، انتظار در زمان غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)- كه دوران سرگرداني و حيرت مردم نام گرفته- بسي سخت است و براي بسياري، پيمودن راه انتظار و رسيدن به مدينه ي مهدوي، كاري بسيار طاقت فرسا است كه تنها با عشق و علاقه به هدف، آسان مي گردد.
اين دشواري و سختي، در روايتي از امام باقر (عليه السّلام) چنين بيان شده است:
قالَ الامام الباقر (عليه السّلام): هَيهاتَ، هَيهاتَ، لا يَكُونُ فَرَجُنا حتَي تُغَربَلُوا، حَتي يَذهَبَ الكَدِرُ وَ يَبقي الصَّفوُ(10)؛
بي ترديد خروج موعود ما [ براي شما] حاصل نمي شود، تا آن كه به سختي غربال شويد تا خالصان بروند و پاكان بمانند.

خاستگاه انتظار

انتظار، امري فطري است و معرفت فطري در وجود انسان، دو مركز و كانون دارد: يكي، دل و روان و ديگري، عقل و خرد. فطرت در قلمرو دل و روان را «احساسي و گرايشي»و در ساحت عقل و خرد را «ادراكي و عقلي»مي نامند.(11)
گرايش هاي فطري داراي خصوصياتي است كه چند تا را برمي شمريم:
1.فهم و ادراك دروني، نيازمند دليل نيست و بدون برهان فهميده مي شود؛
2.در همه ي افراد هست؛
3.در همه ي ادوار وجود دارد؛
4.در همه ي محيط ها، اقوام و جوامع ديده مي شود؛
5.قابل سلب و نفي كلي از انسان نيست؛
6.عوامل خارجي، در اصل وجود و عدم آن تأثير ندارند، ولي در فعليبت و عدم فعليّت و شدت و ضعف آن نقش دارند؛
انتظار، عقيده اي است كه خداوند در نهاد و درون انسان قرار داده و فراگير بودن آن در بين همه ي اقوام و ملت ها و دايمي بودن آن در وجود انسان، دليلي بر فطري بودن انتظار است.(12)

پيشينه ي انتظار

تاريخ نشان مي دهد، انسان هيچ گاه از انديشه و رؤياي بهتر زيستن فارغ نبوده و براي رسيدن به آينده اي بهتر تلاش كرده است. در طول تاريخ، دانشمندان زيادي، كه به طراحي«شهر طلايي» و مدنيّت ايده آل پرداخته و جامعه ي بشري را بدان بشارت داده اند؛ چنان كه افلاطون نقشه ي«اتوپيا» را تهيه كرد.(13) ابونصر فارابي تابلوي«مدينه ي فاضله»را ترسيم نمود(14)، توماس كامپلانّلا ماكت«شهرآفتاب» يا «كشور خورشيد»را طراحي كرد(15)، توماس مور«بهشت زمين»را نويد داد(16)، فرانسيس بيكن در آثار اومانيستي خود «نيوآتلانتيس»(17)را مطرح نمود(18) و بالاخره كارل ماركس با مسلك ماركسيستي، «جامعه بي طبقه» را وعده گاه آخرين منزل تاريخ دانسته است...(19).

عنصر صبر

انتظار بدون شكيبايي، تحمل و بردباري، مقوله اي بي هويت و بي معنا است و اساساً صبر در درون و حاق انتظار تعبيه شده است؛ زيبايي انتظار، با صبر حاصل مي شود. امام رضا (عليه السّلام) فرمودند:
ما اَحسَنَ الصَّبرُ وَ إِنتظارُ الفَرَجِ(20)؛
صبر و انتظار فرج چه نيكو است.
بنابراين، انتظار؛ يعني صبر و تحمل منتظر براي رسيدن به منتظَر و پايداري در برابر مشكلات، كه در قرآن به «استقامت»تعبير شده است:
«...وَ اصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»(21)؛
... و در برابر مصيبت هايي كه به تو مي رسد شكيبا باش، كه اين از كارهاي مهم است.

فصل سوم:

آمادگي

آمادگي، از وظايفِ مهمي است كه جامعه ي منتظران به آن پاي بندند؛ رسالتي كه با اهداف عالي،‌ براي رشد و تعالي انسان ها تأسيس شده و با هدف هاي ستم گران جهاني در تعارض و تضاد است. اين گونه آمادگي، با همه ي ابعاد آن، در برابر تجاوز به مرزهاي مدينه ي منتظران، لازم و ضروري است، چرا كه وقتي هجوم دشمنان، فراگير و همه جانبه است، آمادگي و دفاع نيز بايد به تناسب حال، فراگير و عمومي باشد. از طرفي، لازم است، منتظران براي حفظ كيان و جغرافياي مدينه، به سلاح روز و كارآمد مجهز بوده، در برابر آن بايستند و با تبيين فرهنگ و آداب و رسوم صحيح اسلامي، عملاً پاسدار مرزهاي دين باشند.
بديهي است با آمادگي و مهيّا بودن، اولين گام براي رسيدن به هدف- كه همان حكومت جهاني مهدوي است- برداشته شده است.

ابعاد آمادگي

آمادگي فكري و فرهنگي

بايد افكار مردم جهان آن چنان رشد و تعالي يابد كه بدانند ويژگي هاي قومي و جغرافيايي، تفاوت زبان ها، آداب و رسوم نمي توانند نوع بشر را از هم جدا سازند؛ نبايد تعصبات قبيله اي، گروهي و حزبي، مانع رسيدن بشر به حقيقت باشد؛ چنان كه تاكنون نيز اين گونه بوده و مرزهاي ساختگي با سيم هاي خاردار و ديوارهايي، همچون ديوار كُهن چين نتوانست انسان ها را از هم دور سازد و بشر همواره- در شرايط متناسب- ميل خود را به وحدت و يكي شدن نشان داده است.
جهاني شدن كه امروز به صورت قهري در ميان همه ي ملت ها، در ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي، حقوقي و اجتماعي مطرح مي شود، از نشانه هاي گرايش و سير بشر به سمت وحدت است و پيشينه ي آن هر چند از حدود 1960 ميلادي بوده. لكن تفكر اصيل و ريشه داري است كه در فرهنگ اسلامي پيشينه ي طولاني دارد. برخي موّرخان پيدايش انديشه ي جهاني شدن را به اين معنا، سده ي هفتم ميلادي دانسته اند. از طرفي، اين موضوع در احاديث شيعه نيز آشكارا مطرح شده است. امام باقر (عليه السّلام) فرمود:
القائِمُ مِنّا... يَبلُغُ سُلطانهُ المَشرِقَ وَ المَغرِبَ وَ يُظِهرُ اللهُ(عزَّوجلَّ)بهِ دينهُ علي الدِّينِ كُلِّهِ(22)؛
حكومت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ما شرق و غرب جهان را فرا مي گيرد و خداوند به واسطه ي او دين خود را بر همه ي اديان پيروز مي گرداند... .
البته جهاني شدن از ديدگاه اسلامي، با ساير نظريه ها تفاوت زيادي دارد؛ نظير اين كه در فرهنگ اسلامي جهاني شدن، جنبه ي ارزشي دارد و با مباني و تعاليم الهي پي ريزي مي شود و حاكم آن پاك ترين، شجاع ترين، قاطع ترين و دل سوزترين فرد آن دوران خواهد بود. فرق ديگر، آن كه، -برخلاف غرب- جهاني شدن در فرهنگ اسلامي(شيعي) قلمرو وسيع تري دارد و با نگاه دقيق، «رجعت» علاوه بر بعد عرضي، طولي بودن قلمرو حكومت جهاني حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را نيز به اثبات مي رساند.

وحدت عقيده

براي تشكيل جامعه و امت واحد، رسيدن به جهان بيني مشترك، بسيار مهم و ضروري است، چرا كه جهان بيني هاي گوناگون و متضاد- به طور قطع- جز جدايي، دوگانگي و ناسازگاري اجتماعي، چيز ديگري را پديد نمي آورند؛ به دليل اين كه جهان بيني، زيربنايِ تفكر اجتماعي و روابط انساني است. اختلاف در مباني جهان بيني، موجب ناسازگاري انسان در محيط اجتماعي مي شود. برنامه ريزي ها و معيارها در روابط اجتماعي اگر برخاسته از جهان بيني ها و مرام هاي متضاد باشد، فعاليت هاي انساني را در همه ي زمينه ها، ناهمگون و متضاد مي سازد و در زمينه هاي اقتصادي، سياسي، تربيتي و ... روش هاي گوناگون را بر جامعه حاكم مي كند و از هرگونه هم سويي مانع مي گردد. به اين جهت تنوع و چند گانگي در مرام ها و ايدئولوژي ها، زمينه ساز اختلاف ها و تضادها و برخوردهاي دشوار در زيست اجتماعي مي شود و در اين شرايط، مسئله وحدت و يگانگي و تشكيل حكومت واحد جهاني نيز پوچ و نامعقول است.(23)

آمادگي اجتماعي

جهان بايد از ظلم و ستم و نظام ها و مكتب هاي موجود خسته شده، ناكارآمدي ابزار مادّي را در زندگي تك بعدي احساس كند و به تمام معنا از آن مأيوس شود. در قرون متمادي، از دوران رنسانس و نوزايي علوم - خصوصاً در قرن هيجده و نوزده كه عصر انفجار اطلاعات و علوم نام گرفت، تا قرن بيستم كه به دوران طلايي ليبراليسم ياد مي شود- نويدها و اميدهاي صاحبان مكتب ها، جز حرفي بر زبان و مركبّي بر كاغذ نبوده كه نه تنها در آنها، امنيت مردم جهان تأمين نشد، بلكه دامنه ي اختلاف ها گسترده و فراگير شد.
اين قوانين- به ظاهر زيبا- در تعارض با ظلم، تبعيض و نابرابري و انديشه ي طبقاتي فراموش گرديد و مفاسد پيشين، در مقياس هاي بزرگ تر و شكل هاي خطرناك تر بروز كرد.
توجه به عمق وضع موجود، سرانجام يأس و نااميدي و آمادگي براي يك انقلاب همه جانبه، با تعاليم و تحفه ي آسماني براي انسان هاي زمين به وجود مي آورد.(24)
امام صادق (عليه السّلام) فرمود:
ما يَكُونُ هذا الأَمرُ حَتي لا يَبْقي صِنفٌ مِنَ النّاسِ إلا وَ قَد وَلَّوا عَلي الناسِ حتّي لا يَقُولَ قائِلٌ إنّا لَو وَلَّينا لَعَدَلْنا، ثُمَّ يَقُومُ القائِمُ بِالحقِّ و العَدلِ؛(25)
اين امر[ممكن] نخواهد شد، تا اين كه هيچ صنفي از مردم باقي نماند، مگر اين كه بر مردم حكومت كند تا كسي نگويد: اگر حاكم مي شديم به عدالت رفتار مي كرديم. سپس قائم به حق و عدالت قيام خواهد كرد.

آمادگي تكنيكي و صنعتي

برخلاف برخي پندارها، رسيدن به مرحله ي تكامل اجتماعي و جهاني آكنده از صلح و عدالت همراه نابودي تكنيك جديد نيست و وجود اين صنايع پيشرفته، نه تنها مزاحم حكومت عادلانه ي جهاني نخواهد بود، بلكه شايد، رسيدن به چنين هدفي بدون آن امكان پذير نباشد.
ايجاد و كنترل نظام جهاني، تقاضاها و امكانات خاص خود را لازم دارد كه با آن بتوان جهان را اداره كرد، پيام ها و اطلاعات و آگاهي هاي موردنياز را در كمترين مدت به همه ي نقاط دنيا رسانيد.(26)
روايتي از امام صادق (عليه السّلام) نقل شده كه در آن نكات جالبي درباره ي به كارگيري صنعت در زمان حكومت جهاني حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) عنوان شده است:
إنَّ المُؤمِنَ‌ في زَمانِ القائِمِ وَ هُوَ‌ بِالمَشرِقِ ليَري أَخاهُ الَّذي في المَغرِب وَ كَذا الَّذي في المَغرِبِ يَري اَخاهُ الذي في المشَرقِ(27)؛
مؤمن در زمان قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اگر در مشرق باشد و برادر ديني اش در مغرب، او از مشرق، برادرش را در مغرب مي بيند... .
اصولاً دنيايي كه مي خواهد به چنين مرحله اي برسد، بايد آن چنان وسايل آموزشي و تربيتي در آن وسيع و گسترده و همگاني باشد كه بيشتر برنامه هاي اصلاحي را با خودآگاهي و خودياريِ مردم پياده كند. بي ترديد زنده كردن روحِ خودآگاهي و خودياري عمومي- آن هم در سطح جهان- نيازمند نيرومندترين مراكز فرهنگي و وسايل ارتباط جمعي و جامع ترين رسانه، مطبوعات و مانند آن است. اگر بنا بود همه ي كارها با معجزه تحقق پذيرد، حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در پي 313 يارِ شجاع و مطيع و فرمان بردار نبود و مي توانست با قدرت الهي و بدون تكيه بر سرباز خود، جهان را فتح كند. بنابراين، به فرموده ي امام (عليه السّلام):«أَبَي اللهُ أَنْ يَجرِيَ الأَشياءَ إلا بأَسبابٍ»(28)امور دنيا بايد طبق روال طبيعي از مسير علت و معلول حركت كند و معجزه، در نظام جاريِ طبيعت قاعده ي استثنايي است كه براي اثبات حقانيت ادعاي نبوّت يا امامت به كار برده مي شود.(29)

آمادگي نظامي

اسلوب و روش بزرگان دين(پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السّلام)) آموزش دين به صورت تدريجي، آن هم در قالب تئوري و عملي بوده است. درباره ي آمادگي مردم براي قيام جهاني و زمينه سازي بستر براي رسيدن به آن، از اين دو شيوه بهره جسته اند. از لحاظ تئوري، احاديث فراواني هست كه مردم را به جمع آوري سلاح و مهمات تشويق مي كند. امام صادق (عليه السّلام) فرمود:
لِيَعِدَّنَّ أَحَدُكُم لِخُرُوجِ القائِمِ وَ لَوْ سَهْماً(30)؛
هر يك از شما بايد براي قيام حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف)[ نيرويي]فراهم سازد؛ هر چند تيري باشد.
به لحاظ عملي نيز، پيامبر و ائمه (عليهم السّلام) كوشش زيادي كرده اند و جامعه را با اين امر مهم، آشنا ساخته اند. بر اساس احاديث، در هر زماني كه اسم خاص حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)«قائم» برده مي شد، معصومان (عليهم السّلام) با تمام قد بلند شده و دست بر سر مي گذاشتند و براي شركت در قيام امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اظهار آمادگي مي كردند.(31)

فصل چهارم:

عدالت

يكي از ويژگي هاي بارز مدينه ي منتظران، «عدالت»است كه به طور نسبي در همه ي شئون رواج يافته و قلمرو آن در حيطه ي اجتماع، سياست، حكومت، اقتصاد، حقوق، قضاوت و فرهنگ، گسترده شده است.
ريشه ي اصلي طرح علمي و عملي مسئله«عدل» در جامعه ي منتظران، در مرتبه ي اول در قرآن كريم مطرح شده و قرآن بذر عدل را در انديشه ها كاشته، آبياري كرده و دغدغه ي آن را- از نظر فكري، فلسفي، عملي و اجتماعي- در دل ها ايجاد نموده است.(32)
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...»(33)؛
ما فرستادگان خود را با دليل هاي روشن فرستاديم و با آنها كتاب[آسماني] و ميزان[شناسايي حق از باطل و قوانين عادلانه] نازل كرديم تا مردم براي عدالت قيام كنند... .

عدالت اجتماعي

شاخصه ي اصلي حكومت مهدوي، گسترش عدل و داد است كه آرزوي ديرينه ي بشر بر تحقق آن بوده و اين آرزو، در زمان حكومت جهاني حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به منصه ي ظهور مي رسد:
يَملاُ اللهُ الأَرضَ بهِ قِسطاً وَ عَدلاً(34)؛
خداوند به واسطه ي حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) زمين را پر از عدل و داد مي كند.
روايت ياد شده داراي چندين تواتر است و علاوه بر شيعيان، در ميان اهل سنت نيز خبر متواتر به شمار مي آيد:
1.واژه ي «يَملَأ» به معناي پركردن است؛ از اين رو عدالت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فراگير است؛ يعني داراي ويژگيِ كليت و جامعيت است، نه منطقه اي، كشوري و شهري.
2.واژه «الله» كه فاعل«يَملَأ» است، دلالت بر خدايي بودن اين ظهور دارد، چرا كه بشر به تنهايي توانايي چنين كاري را ندارد؛ هر چند اين مسئله با تحقق عدالت نسبي در جامعه ي منتظران منافات ندارد و اجراي عدالت در مدينه ي منتظران، براي رسيدن به جامعه ي مهدوي، ضروري است. بي ترديد آمادگي براي پذيرايي حكومت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز نيازمند چنين حركت هايي است، كه اگر نباشد، ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به تأخير مي افتد.
امام باقر (عليه السّلام) فرمود:
لَوْ قَدْ خَرَجَ قائمُ آل محمَّدٍ (صلي الله عليه و آله و سلم)، لَنَصرهُ اللهُ بِالمَلائِكَةِ المُسوِّمينَ وَ المُردِفينَ وَ المُنزِلينَ وَ الكَرُّوبينَ، يَكُونُ جَبرئيلُ أَمامَهُ وَ ميكائيلُ عَن يَمينِهِ، وَ إسرافيلُ عَن يَسارِهِ(35)؛
هرگاه قائم آل محمد (عليه السّلام) قيام كند، خداوند او را با فرشتگان نشاندار(مشخص)مقرّب و فرستاده شده در صف هاي فشرده ياري مي كند، جبرئيل در پيشاپيش آنها حركت مي كند و ميكائيل در سمت راست شان و اسرافيل در طرف چپ آنها... .
3.از كلمه ي «ارض» نيز كليت و فراگيري عدل به دست مي آيد،‌زيرا«ارض»- در اين جا- مفعول «يملأ» است و به طور مطلق ذكر گرديده و فعل الهي، كه همان عدالت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است، در همين زمين به طور عموم تحقق پيدا مي كند.
4.بين واژه ي «عدل» و «قسط» نسبت عموم و خصوص مطلق هست. مفهوم«عدل» نسبت به«قسط»عموميت بيشتري دارد، زيرا«قسط»در مواردي كه مربوط به اداي حقوق ديگران است به كار مي رود، نظير ادايِ‌ شهادت، قضاوت، وزن و پيمانه و امثال آن...، ولي «عدل» درباره ي حق ديگران و حق خود انسان به كار رفته است.(36)
5.از مجموع كلمه ها و واژه هاي اين حديث متواتر، استفاده مي شود كه يكي از آرمان هاي اساسي حكومت جهاني مهدوي، عدالت اجتماعي راستين است كه به اين امر، در احاديث ديگر نيز توجه شده است؛ هر چند دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و كفر اعتقادي، كه در پرتو آن ايجاد و اجراي عدالت نيز نهفته است، خود در روايات جداگانه اي مطرح شده است.

فصل پنجم:

اصلاحات

1.روحيه ي اصلاح گري

يكي از شاخصه هاي مهم مدينه ي منتظران، داشتن روحيه ي اصلاح گري در سطح جامعه است؛ به گونه اي كه اين ويژگي در ميان مردم به صورت يك فرهنگ و باور درآمده و هر كدام خود را در برابر جامعه و افراد آن، مسئول مي دانند و در راه اصلاح ديگران با جديّت مي كوشند. البته بايد در نيك شهر منتظران، چنين فرهنگي رشد يابد، زيرا برابر اصل سنخيت و تشابه منتظِر با منتظَر، ضرورت چنين مسئله اي روشن مي شود. بنابراين وقتي كسي در انتظار فردي به سر مي برد كه او مصلح كل و منجي جهانيان است بايد با اهداف و آرمان آن نجات بخش و اجراي آن در خود و ديگران آشنا بوده، لياقت پذيرايي از آن حكومتِ مصلح را- كه حاكم آن مصلحِ جهاني است- يافته، خود را در سلك مصلحان قرار دهد.

2.جايگاه امر به معروف و نهي از منكر

اسلام در فرهنگ اصيل خود، اصلاح و اصلاح گري را نهادينه كرده و آن را در قالب امر به معروف و نهي از منكر عرضه كرده است كه در صورت اجرا، ضامن سلامت جامعه از ناهنجاري هاي اجتماعي، چالش هاي رواني و نابساماني هاي فرهنگي خواهد بود. اهميت امر به معروف و نهي از منكر، به اندازه اي است كه قرآن كريم خود به طرح اين موضوع پرداخته و امت اسلامي را به اجراي آن فراخوانده است:
«...کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ...»(37)؛
شما بهترين امتي بوديد كه به سود انسان ها آفريده شده اند؛[ چه اين كه]امر به معروف و نهي از منكر مي كنيد... .
از اين آيه ي شريفه، چند نكته ي مهم برداشت مي شود:
1.خطاب عمومي در اين آيه، نشانه ي همگاني بودن امر به معروف و نهي از منكر است؛ يعني لزوماً همه ي افراد جامعه ي اسلامي، نهادها و سازمان ها- به ويژه دولت و حاكم اسلامي- در اجراي آن، مسئوليت دارند.
2.برتري و فضيلت امّت اسلامي به دليل وجود امر به معروف و نهي از منكر است و تداوم اين فضيلت به اجراي آن بستگي دارد و اگر اين تعاليم روح بخش الهي در جامعه منزوي شود، در پي آن، ناهنجاري هاي اجتماعي و معضلات فرهنگي و آداب و رسوم خرافي رواج يافته، مردم از مسير فرهنگ اصيل اسلامي منحرف مي شوند.
3.امر به معروف و نهي از منكر زمينه اي براي تربيت و نيرومندي افراد، در عصر غيبت به شمار مي آيد، زيرا اساسي ترين نياز هر انقلاب و نهضتي، پس از پيروزي و تثبيت فراهم نمودن نيروي انساني مجرب و قابل اعتماد است. از اين رو، تشكل هاي سياسي، احزاب، اتحاديه هاي قدرت و... همواره به مسئله اي به نام«كادرسازي» اهميت جدي مي دهند. انقلاب عظيم مصلح جهاني هم از اين قاعده مستثني نيست؛ يعني رأس مخروط و رهبري انقلاب براي اداره ي كشوري به گستردگي چند قاره و تثبيت پايه هاي تمدن جديد خود، به حجم عظيمي از نيروهاي ورزيده ي قابل اعتماد انساني نياز دارد و منتظرانِ عصر غيبت تا پيش از ظهور، بايد در درون خود، عمليات بنيادين كادرسازي را آغاز كنند.(38)
از شاخص هاي اصلي كادر حكومت مهدوي، پارسايي، تهذيب نفس و آراستگي به مكارم اخلاق است.
امام صادق (عليه السّلام) فرمود:
هر كس دوست دارد كه از ياران حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشد، بايد منتظر باشد و در اين حال، به پرهيزگاري و اخلاق نيكو رفتار كند... .(39)
به يقين در جامعه اي كه دعوت كنندگان به خير و نيكي و بازدارندگان از شر و زشتي، وجود نداشته باشند، نفوس پيراسته و تربيت يافته بستري مناسب براي رشد و افزايش نمي يابند.

پي نوشت ها :

1.زمر(39)آيه ي 9.
2.شيخ صدوق، معاني الاخبار، ص1، ح2.
3.البته معرفت مورد بحث در اين جا، معرفت ديني است.
4.شيخ كليني، كافي، ج1، ص 337، ح5.
5.شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج1، ص 202، باب21، ح6: قال الرضا (عليه السّلام): نَحنُ حُجَجُ اللهِ في خَلقِهِ وَ خُلفاؤُهُ في عِبادهِ وَ اُمناوُهُ عَلي سِرِّهِ وَ نَحنُ كَلِمةُ التَّقوي وَ العُروَةُ الوُثقي وَ نَحنُ شُهَداءُ اللهِ وَ أَعلامُهُ في بَرِيِّتهِ بِنا يُمسِكُ السَّموات ِو الاَرضِ أنْ تَزُولا و بِنا يُنَزِّلُ الغَيثَ و يَنشُرُ الرَّحَمةَ و لا تَخلُو الأرضُ مِن قائمٍ مِنّا ظاهرٍ أو خافٍ و لَو خَلَت يَوماً بِغَيرٍ حُجَّهٍ لَماجَتْ بأهِلها كَما يَموُجُ البَحرُ بأهلِهِ.
6.مكتب تشيع، سال دوم، ص 21.
7.شيخ صدوق كمال الدين و تمام النعمه، ج1، ص 221، باب22، ح7: إنَّ النَّبيِّ (صلي الله عليه و آله و سلم) قال: إنَّ في كُلِّ خَلفٍ مِن أهلِ بيتي ينفي عن هذا الدَّينِ تَحريِفَ الغالينَ وَ انتِحالَ المُبطِلينَ وَ تأويلَ الجاهِلين.
8.طاهره صفار زاده، مجموعه مقالات جشنواره دانشجويي موعود، ص 19.
9.شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص 644، باب55، ح3.
10.شيخ طوسي، الغيبه،‌ص 339.
11.رباني گلپايگاني، معرفت ديني از منظر معرفت شناسي، ص 32.
12.دفتر همكاري حوزه و دانشگاه تعليم و تربيت، ج اول، ص 474.
13.حميد عنايت، بنياد فلسفه سياسي غرب، ص 20.
14.فارابي، آراء اهل المدينة الفاضله، ص 79.
15.سيد ثامر هاشم العميدي، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقيق مهدي عليزاده، ص 269.
16.سيد ثامر هاشم العميدي، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقيق مهدي عليزاده، ص 269.
17.New Atantis
18.محسن جهانگيري، احوال و آثار و آراي فرانسيس بيكن، ص 69.
19.جمعي از نويسندگان، چشم به راه مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ص 187.
20.شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص 645، باب55، ح5.
21.لقمان(31)آيه ي 17.
22.شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج1، ص 330، باب32، ح16.
23.محمد حكيمي، عصر زندگي، ص 99.
24.ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ص 83.
25.محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبه، ص 274، باب14، ح53.
26.ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ص 85.
27.علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج52، ص 391، باب27، ح213.
28.شيخ كليني، كافي، ج1، ص 183: خداوند ابا دارد از آن كه هر چيز جريان پيدا نمايد، مگر با اسباب مشخصي.
29.همو، حكومت جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ص 85.
30.محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبه، ص 320، باب21، ح10.
31.مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص 366.
32.مرتضي مطهري، عدل الهي، ص 34.
33.حديد(57)آيه ي 25.
34.شيخ طوسي، الغيبه، ص 49.
35.محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبه، ص 234، باب13، ح22.
36.محمدتقي موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، ج1، ص 118.
37.آل عمران(3)آيه ي 110.
38.سيد ثامر هاشم العميدي، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقيق مهدي عليزاده، ص 285.
39.محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبه، ص 200، باب11، ح16: قالَ الامام الصادق (عليه السّلام): مَن سَرَّهُ أَن يَكوُنَ مِن اَصحابِ القائمِ فَاليَعمَلْ بِالوَرعِ وَ مَحاسِنِ الأخلاقِ... .

منبع مقاله :
امامي کاشاني و ديگران؛ (1385)، گفتمان مهدويت( سخنراني و مقاله هاي گفتمان چهارم)، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبليغات اسلامي حوزه علميه ي قم)، چاپ چهارم



 




:: موضوعات مرتبط: مهدویت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1262
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : شنبه 4 مرداد 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');