مهدويّت، جزء عقايد شيعه، و با آينده نگري بشر مرتبط است؛ يعني به مسير اجتماعات و سمت و سوي انديشه هاي انساني بستگي دارد و از لوازم و شرايط محيط، حركت اجتماعي و حركت نهايي بشر است. از اين رو، آينده اي كه بشر به سمت آن حركت مي كند و مي نگرد، مسئله اي جهاني است.
اين نظامِ ايده آل، اجتماعي است كه بشر- خواه ناخواه- به سوي آن كشيده مي شود. از اين رو مي توان گفت عموم بشر به آينده اي روشن كه فطرت وي و پيش بيني خردورزان و متفكران به آن سمت سوق دارد، چشم دوخته و همين مسئله منشأ حركت ها و انقلاب ها شده است. انساني كه اجتماعي زندگي مي كند، ويژگي جسمي و روحي و ساير نيازها، او را ملزم و محكوم به زندگي در كنار هم و هم فكري با يكديگر كرده، از نتايج قهري چنين زندگي، اختلاف و تضاد بوده و ظلم و ستم نيز، از اين رهگذر فراگير شده است. به طور طبيعي هرچه اجتماع گسترده تر شد ظلم و حق كشي نيز بيش از پيش گسترش يافت، به همين دليل مبارزه ها و جنبش هاي دروني اجتماع شكل گرفت؛ يعني نخست تضاد طبقاتي پديد آمده، سپس مبارزات شروع شد.
به گواهي تاريخ، بشر تاكنون نتوانسته آن نظام دلخواه و عادلانه را تجربه كند. اين ايده ها، همواره به صورت مدينه ي فاضله تصور شده كه به مرور، تفكر نظام اجتماعي بي طبقه ي عادلانه در جهان آينده را شكل داده اند. همين امر منشأ و انگيزه ي بشر براي بسياري از درگيري ها و تلاش براي دست يابي به زندگي بهتر و به دور از طبقه شده است. البته، تضاد لازمه ي تكامل بوده و بدون آن، حركتي نخواهد بود. اين مسئله در ابعاد اقتصادي، سياسي و اجتماعي قابل درك است.
ابعاد حكومت جهاني حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
موعود كيست؟ چه ويژگي هايي دارد؟ چه زماني و چگونه ظاهر خواهد شد؟ آيا اعتقاد به ظهور، باور گروه و دين خاصي است، يا اديان ديگر و ملت ها نيز به آمدن چنين فردي با اين ويژگي اعتقاد دارند؟ او به تنهايي خواهد آمد، يا كساني همراه او خواهند بود؟ و ده ها پرسش از اين قبيل كه در نتيجه ي ظلم و فساد، فحشا و منكر، اعتياد، قتل و غارت و تجارت شيطانيِ اعضاي بدن انسان و غيره در ذهن نسل به ستوه آمده، جاي گرفته است.
هر كسي از ديدگاه مذهب و مرام خود، به اين فجايع نگريسته و از سرانجام آن پرسيده، در مواردي پاسخي درخور يافته است و بسياري هم سرگردان و بي حاصل، در كوير به گرد خويش چرخيده اند.
در ميان مسلمانان، اعتقاد به آمدن فردي استثنايي كه به داد بشر رسيده، آنان را به سر منزل هدايت رهنمون شده و همه را زير يك پرچم و قوانين يك حكومت، گرد هم خواهد آورد، از همان اعتقاد به منجي پديد آمده است. اما اين كه وي كيست؟ فرزند چه كسي است؟ در كدامين روزگار و با چه ويژگي هايي خواهد آمد؟ بحث هاي فراواني مطرح است.
رسيدن به جامعه اي انساني مملو از عدل و داد، پيشرفته، مترقي، آزاد و آباد، خودكفا و مستقل از هر نظر و خالي از هرگونه تجاوز و تبعيض- آن هم در سطح جهاني- نيازمند انقلابي وسيع در زمينه ي فرهنگ و فن آوري و هدايت و كنترل و دادرسي است.
شايد بسياري چنين بپندارند كه حكومت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بر اساس سلسله معجزات و خرق عادات برقرار مي گردد؛ حال آن كه اين گونه نيست و زندگي همه ي پيامبران و امامان (عليهم السّلام) نشان مي دهد كه پيشرفت ها و پيروزي هاي آنان، معمولاً با استفاده از وسايل و راه هاي ظاهري بوده و اعجاز، در مواردي جنبه ي استثنايي داشته است.
در روايات اسلامي، كليات برنامه ي حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) براي پياده كردن اين اصول، به دقت ترسيم شده است كه اين بحث، بخشي از آن را به طور فشرده دنبال مي كند:
1.انقلاب فرهنگي وسيع و همه جانبه
نخستين گام انقلابي در نهضت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چيزي جز انقلاب فرهنگي در تمام ابعادش نيست، چرا كه هيچ برنامه ي انقلابي، بدون جهش فكري و فرهنگي، پايا و پويا نبوده، رشد و تكامل لازم را نخواهد يافت. از اين رو، انقلاب فرهنگي، نخستين گام در تحقق چنين هدفي است كه افكار را از دو سو به حركت درمي آورد: از يك طرف، زمينه ي فراگيري علوم و دانش هاي موردنياز جامعه اي آباد و آزاد و سالم فراهم مي گردد و از سوي ديگر، زمينه ي آگاهي به اصول صحيح زندگي انساني، آميخته با ايمان در جهت رشد معنوي پديد مي آيد.
امام صادق (عليه السّلام) مي فرمايد:
الِعلمُ سَبعةُ وَ عِشرونَ حَرفاً فَجميعُ ما جَاءَتْ بهِ الرُسلُ حَرفانِ فَلَمْ يَعرِفِ النَّاسُ حَتي اليَومَ غَيرَ الحَرفَينِ فَإِذا قَامَ قائمُنا أَخرجَ الخَمسةَ وَ العِشرينَ حَرفاً فَبثَّها فِي الناسِ وَضَمَّ إليها الحَرفيَنِ حتَي يَبُثَّها سَبعةَ وَ عِشرينَ حَرفاً(1)؛
علم و دانش 27 حرف(شعبه و شاخه)است و تمام آنچه پيامبران الهي براي مردم آورده اند، دو حرف بيش نبود و مردم تاكنون جز آن دو حرف را نشناختند، اما هنگامي كه قائم ما قيام كند، 25 حرف(شاخه و شعبه) ديگر را آشكار و در ميان مردم منتشر مي سازد و دو حرف ديگر را به آن ضميمه مي كند، تا 27 حرف كامل و منتشر گردد.
اين حديث، به روشني جهش فوق العاده ي علمي عصر انقلاب حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را مشخص مي سازد، كه تحولي بيش از دوازده برابر نسبت به كليه ي علوم و دانش هايي كه در عصر همه ي پيامبران (عليهم السّلام) و بشر عطا شد، پيش مي آيد و درهاي همه ي رشته ها و شاخه هاي علوم مفيد و سازنده، به روي بشر گشوده مي شود.
امام باقر (عليه السّلام) فرمود:
إِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ اللهُ يَدهُ عَلي رُؤُسِ العِبادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولَهُم وَ كَمُلَتْ بهِ أَحلامُهُم(2)؛
هنگامي كه قائم ما قيام كند، خداوند دست او را بر سر بندگان مي گذارد و عقل هاي آنان را متمركز مي كند و افكارشان را تكامل مي بخشد.
در پرتو ارشاد و هدايت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وزير دست عنايت او، مغزها در مسير تكامل قرار مي گيرد، انديشه ها شكوفا مي شود و تمام كوته بيني ها و تنگ نظري ها و افكاري كه سرچشمه ي بسياري از تضادها و درگيري ها است، برطرف مي گردد.
2.جهش فوق العاده در صنايع
اگر تصور شود كه حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) حكومت جهاني خود را بر وسايل ساده ي صنعتي هزاران سال پيش بنا مي كند، پنداري ساده و ناپذيرفتني است، مگر اين كه همه ي كارها جنبه ي اعجاز داشته، آتش فتنه ها و توطئه ها نيز از اين طريق خاموش شود وگرنه اداره ي اين جهان عظيم، با وسايل بسيار ابتدايي گذشته با منطق عادي ناسازگار است. هر كس اندكي با الفباي مديريت آشنا باشد، اين حقيقت را درك مي كند.
از روايات نيز برمي آيد كه در عصر حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) صنايع و فن آوريِ وسايل اطلاعاتي، آن چنان پيشرفته خواهد بود كه دنيا، همچون كفِ دست آشكارشده، حكومت مركزي را بر اوضاع جهان مسلط خواهد نمود. مسئله ي انرژي و نور به گونه اي حل مي شود كه حتي نيازي به انرژي خورشيدي- كه بازگشت همه ي انرژي ها، جز انرژي اتمي به آن است- نخواهد بود.(3)
چنين توسعه ي شگرفي، شايد در پرتو سيستم تكامل يافته يا انرژي اتمي بدون تشعشات زيان بار كنوني است. وسايل سريع السير با وسايل كنوني قابل مقايسه نخواهد بود، نه فقط براي دور زدن كره ي زمين در يك زمان كوتاه، بلكه مسافرت هاي دوردست فضايي را نيز ممكن خواهد ساخت كه خود اين به اهداف اصلاحي حكومت كمك مي كند.
در حديثي از امام صادق (عليه السّلام) آمده است:
إنَّ قائِمَنا إذا قامَ مَدَّ الله ُعزَّوجلَّ لِشيعَتِنا في أَسماعِهمْ وَ أَبصارهِم حتي لا يَكُونَ بَينَهُم وَ بَينَ القائمِ بَرِيدٌ يُكلِّمُهُمْ فَيَسمَعُونَ وَ يَنظُرونَ إليهِ وَ هُوَ في مَكانهِ(4)؛
هنگامي كه قائم ما قيام كند، خداوند آن چنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت مي كند كه ميان آنان و قائم(رهبر و پيشوايشان) نامه رسان نخواهد بود، با آنان سخن مي گويد و سخن او را مي شنوند و وي را مي بينند، حال آن كه او در مكان خويش است و آنان در نقاط ديگر جهان.
برخي وسايل انتقال صدا و تصوير به طور همگاني و ساده، در اختيار همه ي پيروانش قرار مي گيرد و زندگي آدم ها تباه نمي شود. همه ي دستورها و برنامه ها با سيستم «شهود و حضور» ابلاغ و اجرا مي گردد و چنين طرحي برنامه هاي زايد و دست وپاگير را رد مي كند.
3.طرح عظيم اقتصادي
يكي از روش هاي اساسي براي رسيدن به هدف هاي معنوي و تكامل انساني، مبارزه با فقر اقتصادي و فراهم آوردن نياز زندگي آبرومندانه همه ي انسان ها است. بنابراين، سومين خط اصولي برنامه ي حكومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه مقدمه اي براي آمادگي پذيرش تعليمات معنوي و انساني است، تنظيم طرح اقتصادي كامل براي جوامع انساني است. زميني كه در آن زندگي مي كنيم، امكانات فراواني براي زندگي ما و نسل هاي آينده و جمعيت هايي بسيار بيشتر از جمعيت كنوني دارد، اما نداشتن اطلاعات كافي از منابع موجود و بالقوه زمين از يك سو و فقدان نظام صحيح براي تقسيم ثروت زميني از سوي ديگر، سبب احساس كمبود در ابعاد گوناگون شده است، تا آن جا كه در عصر ما همه روزه گروهي افراد، از گرسنگي مي ميرند.
نظام استكباري و استعماريِ حاكم بر جهان امروز، در كنار خود يك نظام جنگي ظالمانه اي تدوين كرده كه پيوسته قسمت مهمي از نيروهاي فكري و انساني را به خود مشغول مي سازد.
امام صادق (عليه السّلام) مي فرمايد:
إذا قامَ القائِمُ حَكَمَ بِالعَدلِ وَ ارتَفَعَ في اَيّامهِ الجَورَ و آمنَتْ بهِ السُّبُلُ و أَخرجَتِ الأرضُ بَركاتِها وَ رُدَّ كُلُّ حَقٍّ الي أهلهِ... وَ حَكمَ بَين الناسِ بِحُكمُ داوودَ و حُكمِ محمدٍ (صلي الله عليه و آله و سلم) فَحِينَئذٍ تُظهِرُ الارضُ كُنُوزَها وَ تُبدِيُ بَركاتها فَلا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنكُمْ يَومئَذٍ مَوضِعاً لَصَدَقَتهِ وَ لا لِبرِّهِ لِشُمُولِ الغِني جَميعَ المُؤمنينَ(5)؛
هنگامي كه قائم قيام كند، حكومت را بر اساس عدالت قرار مي دهد و ظلم و جور در دوران او برچيده مي شود و جاده ها در پرتو وجودش امنيت مي يابد، زمين بركاتش را خارج مي سازد و هر حقي به صاحبش مي رسد، در ميان مردم همانند داوود و محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) داوري مي كند. در اين هنگام زمين گنج هاي خود را آشكار مي سازد و بركات خويش را نثار مي كند و كسي موردي براي انفاق و صدقه و كمك مالي نمي يابد، زيرا همه ي مؤمنان بي نياز و غني خواهند بود.
تكيه بر ظاهر شدن بركات زميني و خارج شدن گنج ها، نشان مي دهد كه هم مسئله ي زراعت و كشاورزي به اوج ترقي خواهد رسيد، هم منابع زيرزميني كشف و استفاده خواهد شد و درآمد سرانه ي افراد آن قدر بالا خواهد بود كه فقيري پيدا نخواهد شد و همه به سرحد بي نيازي خواهند رسيد. بي ترديد اجراي اصول عدل و داد و جذب نيروهاي انساني در مسيرهاي سازنده، اثري جز اين نخواهد داشت، زيرا گرسنگي، فقر و نيازمندي، نتيجه ي تبعيض ها و بيدادگري ها و تلف شدن نيروها و سرمايه و منابع است.
در حديثي از منابع اهل تسنن- از ابوسعيد خدري- مي خوانيم:
قالَ رَسولُ اللهِ (صلي الله عليه و آله و سلم): اُبَشِّرُكُم بالمَهديِ يَبعَثُ في اُمَّتي عَلي إختلافٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ يَملاُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً كَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلماً يَرضي عَنهُ ساكِنُ السَّماء وَ ساكِنُ الأَرضِ يُقَسِّمُ المالَ صِحاحاً فَقالَ رَجُلٌ ما صِحاحاً قال (عليه السّلام): بالسَّويَّهِ بَينَ الناسَ وَ يَملاُ اللهُ قُلوبَ اُمَّةِ مُحمدٍ (صلي الله عليه و آله و سلم) غِنيً وَ يَسَعُهُم عَدلُهُ، حَتي يَأمُرَ مُنادِياً يُنادي يَقُولُ مَن لَهُ في المالِ حاجَةُ فَما يَقُومُ مِنَ الناسِ إلا رَجلٌ واحِدٌ(6)؛
پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: شما را به ظهور حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بشارت مي دهم. زمين را پر از عدل مي كند؛ همان گونه كه از جور و ستم پر شده است، ساكنان آسمان ها و زمين از او راضي مي شوند و اموال و ثروت ها را به گونه اي درست تقسيم مي كند. كسي پرسيد: معناي تقسيم صحيح ثروت چيست؟ فرمود: به طور مساوي ميان مردم. سپس فرمود: دل هاي پيروان محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را از بي نيازي پر مي كند. عدالتش همه را فرا مي گيرد، تا آن جا كه دستور مي دهد كسي با صداي بلند صدا زند هر كس نياز مالي دارد برخيزد، هيچ كس جز يك تن برنمي خيزد.
4.كنترل و نظارت دقيق
در حكومت حضرت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، بر اثر اجراي اصول عدالت، هيچ مظلومي بي پناه باقي نمي ماند و اگر به شخصي ستم و تجاوز شود، در نخستين فرصت حقش ستانده مي شود و دست متجاوز و ستم گر كوتاه مي گردد. چنين كاري- قطعاً- بدون سيستم كامل كنترل و داوريِ درست، شدني نيست؛ به عبارت ديگر، براي مبارزه با فساد، تجاوز و ستم، از يك سو تقويت پايه هاي ايمان و اخلاق لازم است و از سوي ديگر، ايجاد شرايط صحيح و تأمين عناصر نيرومند قضايي كه بتوانند با هوشياري و احاطه ي وسيع به وظايف خود عمل كنند.
پي نوشت ها :
1.علامه مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 336، باب27، ح73.
2.شيخ كليني، كافي، ج1،ص 25، ح21.
3.شيخ مفيد، ارشاد، ج2، ص 381: المُفَضَّلُ بنُ عُمر قال سَمِعتُ اباعبداللهِ (عليه السّلام) يقُولُ: إنَّ قائِمنا إذا قامَ اشرقَتِ الأَرضُ بِنُورِ رَبِّها وَ استَغني العِبادُ عَن ضَوءِ الشَّمسِ.
4.شيخ كليني، كافي، ج8، ص 240، ح329.
5.شيخ مفيد، ارشاد، ج2، ص 384.
6.علي بن عيسي اربلي، كشف الغمه، ج2، ص 483.
منبع مقاله : امامي کاشاني و ديگران؛ (1385)، گفتمان مهدويت( سخنراني و مقاله هاي گفتمان چهارم)، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبليغات اسلامي حوزه علميه ي قم)، چاپ چهارم